با حکم رئیس شورای اطلاع رسانی دولت، 5 عضو حقیقی شورای اطلاع رسانی دولت انتخاب و کار خود را آغاز کردند.بایدها ونباید های این شورا چه می تواند باشد؟
ماموریت های بازوی رسانه ای دولت
نویسنده: جعفر یوسفی
مترجم:
با حکم الیاس حضرتی رئیس شورای اطلاعرسانی دولت علی ربیعی، فیاض زاهد، محمد مهاجری، محمد قوچانی و شهابالدین طباطبایی به عضویت شورا درآمدند. هر چند حضور ربیعی و قوچانی به عنوان افراد شاخص حوزه مطبوعات و رسانه این امید را می دهد که بازوی رسانه ای دولت بتواند عملکرد بهتری نسبت به قبل داشته باشد اما افرادی مثل محمد مهاجری که در چند سال اخیر با حاشیه سازی فراوان در شبکههای اجتماعی معمولا با ادبیاتی رادیکال و کنایی و بعضا انتشار اخبار خلاف واقع در فضای مجازی انگشت نماست، شاید پاشنه آشیل شورای اطلاع رسانی دولت محسوب شود.
معرفی اعضای شورای اطلاع رسانی
علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی و وزیر کار در این دولت که از روزنامهنگاران قدیمی و موسس روزنامه کاروکارگر است و سال ها سردبیر آن بوده، شاخص ترین چهره این شوراست. ربیعی هم چنین با توجه به سابقه امنیتی که دارد در محافل امنیتی معروف با نام مستعار «عباد» شناخته میشود و بین اهالی رسانه به کسی که در عملیات روانی تبحر دارد، شناخته میشود. شاید جنجالیترین تصویری که در رسانه از علی ربیعی وجود دارد در انتخابات ریاست جمهوری 88 است که قبل از اتمام رایگیری در نشست رسانهای اعلام پیروزی قطعی موسوی در انتخابات با نسبت اختلاف رای بسیار زیاد در کنار وی در پیشگاه خبرنگاران قرار گرفت و ادعای پیروزی مطرح شد.
محمد قوچانی از روزنامه نگاران قدیمی و صاحب امتیاز، مدیر مسئول و سردبیر مجله «آگاهی نو» و همچنین عضو شورای مرکزی و معاون کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران است. جنجالیترین تصویر از قوچانی در رسانه برمیگردد به سال 88 و زمانی که وی سردبیر روزنامه اعتماد ملی بود و در دادگاه آشوبهای بعد از انتخابات حاضر شد. همچنین رکوردار توقیف مطبوعات معروف است. با این حال در سال های اخیر قوچانی در مواجهه با حاکمیت خیلی پخته عمل کرده و الان هم که یک مسئولیت رسمی در شورای اطلاع رسانی را پذیرفته است.
فیاض زاهد از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی که عضویت در شورای سردبیری
روزنامه های اعتماد، همبستگی و اعتماد ملی را در کارنامه رسانه ای خود دارد و الان عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران است. طباطبایی نیز که سابقه سردبیری روزنامه وقایع اتفاقیه را در کارنامه خود دارد در حال حاضر عضو هیئت مدیره روزنامه ایران است.
محمد مهاجری نیز که سابقه سردبیری کیهان را دارد و الان عضو شورای سردبیری خبرآنلاین نیز هست فعالیت وی در شبکه های اجتماعی معمولا بدون حاشیه نبوده و در حالی که در دهه اخیر ارتباط تنگانگی با جریان اصلاحات داشته و حتی همین الان در دولت اصلاحطلبان مسئولیت رسمی پذیرفته است ولی با هشتگ «ما اصولگراها» کنایه های تندی را به جریان اصولگرا می زدند و با برخی تحلیلهای عجیب و خبرهای خلاف واقع چندباری حاشیه ساز شده است.
هر چند نقدهایی به این ترکیب وارد است اما الیاس حضرتی سعی کرده با ظرافتی خاص و بهرهگیری از چهرههای کارکشته و رسانهای اصلاحطلب، سکان کشتی پرتلاطم اطلاعرسانی را در دست گرفته، مسیر روایتها را به نفع گفتمان خود هدایت کند. این حرکت او، تلفیقی هوشمندانه از تجربه و تاکتیک در میدان پیچیده رسانه است.
شورایی که به مذاق کیهان خوش نیامد!
البته که این انتصاب اصلاح طلبانه بدون حاشیه هم نبود و به مذاق برخی جریان های رسانه ای خوش نیامد. در همین راستا محمد ایمانی ستون نویس کیهان در کانال تلگرامی خود از این شورا انتقاد کرد و برچسب فتنه برآن زد! : «این جمع با حکم آقای حضرتی، به عنوان شورای اطلاع رسانی دولت منصوب شده اند. اما دقت در سوابق آن ها، تردید ایجاد می کند که قرار است اطلاع رسانی کنند، یا اتاق عملیات و جنگ روانی باشند؟! یک چهره کاملا امنیتی، دو بازداشتی فتنه ۸۸ و یک نویسنده مذبذب و فاقد اصول که با وجود پادویی برای افراطیون مدعی اصلاحات، اصولگرا جا زده می شود و مامور تخریب است. (طباطبایی در این جمع متفاوت است) آقای حضرتی، اولین نفر اشتباهی در این جمع است و چون خشت اول کج گذاشته شده، تکلیف دیوار هم معلوم است.در روراستی با مردم همین بس که روزنامه او (اعتماد) ماه گذشته، بی تدبیری در ذخیره سازی سوخت نیروگاه ها و قطع برق را به تدبیر دولت برای توقف مازوت سوزی نسبت داد و تیتر زد: "آسمان آبی تر می شود"! پس از آن هم در حالی که مدیران دولتی در صدور دستور گرانی خودرو، نان، لبنیات، دارو، گاز، برق، بلیت قطار و ارز کورس گذاشته بودند، با تیتر "خزان تورم در پاییز"، به شعور مردم احترام گذاشت! مردم همچنین نمی دانند آقای حضرتی با شهرام جزایری (مفسد اقتصادی دوران اصلاحات) چقدر رفاقت داشت که با او کله پاچه می خورد؟!»
بایدها و نبایدهای بازوی رسانهای دولت
* شورای اطلاعرسانی دولت، بهعنوان سنگر نخست در مواجهه با امواج رسانهای و افکار عمومی، باید از چابکی تصمیمگیری و چالاکی اجرایی بینظیری برخوردار باشد. تأخیر در واکنش به بحرانهای رسانهای یا انتشار شایعات، نه تنها سرمایه اعتماد عمومی را تهدید میکند، بلکه میتواند به تشدید نااطمینانی و التهاب اجتماعی منجر شود. این شورا باید با برخورداری از ساختاری منعطف و مجهز به سامانههای پیشرفته پایش لحظهای فضای رسانهای، به ابزاری برای مدیریت هوشمندانه و بهموقع روایتها و افکار تبدیل شود. فقط در چنین شرایطی است که میتوان از تلههای جنگ نرم و عملیات روانی رقبا با موفقیت عبور کرد.
* یکی از اشتباهات استراتژیک در عرصه مدیریت رسانه، بهرهگیری از روشهایی است که به سردرگمی یا نگرانی افکار عمومی دامن میزند. انتشار اطلاعات ناقص یا ایجاد فضای ابهام، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به کنترل شرایط کمک کند، اما در بلندمدت اعتماد عمومی را فرسوده کرده و اثرات روانی مخربی بهجا میگذارد. شورای اطلاعرسانی دولت موظف است با اتخاذ رویکردی مسئولانه و اخلاقمدار، از هرگونه بازی با احساسات و روان جامعه اجتناب کرده و اولویت را به شفافیت و تقویت اطمینان عمومی بدهد.
* رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی، هر یک بهعنوان ابزارهای قدرتمند اطلاعرسانی و تعامل، ظرفیتهایی منحصربهفرد ارائه میکنند. شورا بهجای نگاه تقابلی به این ابزارها، باید از آنها بهعنوان بستری برای تقویت گفتوگو با افکار عمومی بهرهبرداری کند. ایجاد تعامل سازنده با خبرنگاران، تحلیلگران رسانهای و مدیران شبکههای اجتماعی میتواند به گسترش و تعمیق ارتباطات کمک شایانی کند. همچنین، حضور مؤثر و هوشمندانه در پلتفرمهای دیجیتال، بهویژه برای جلب توجه نسل جوان، ضرورتی است که نباید از آن غافل شد.
* در حالی که فضای رسانهای کشور با تنوع گستردهای از صداها و گاه تضادهای آشکار همراه است، حفظ انسجام در پیامهای صادره از سوی دولت به ضرورتی انکارناپذیر بدل شده است. بیتردید، یکی از مخاطرهآمیزترین خطاهایی که این شورا ممکن است مرتکب شود، صدور پیامهای پراکنده یا متناقض است-رویکردی که نهتنها افکار عمومی را دچار ابهام و تردید میسازد، بلکه اعتماد اجتماعی را نیز بهشدت متزلزل میکند. در چنین فضایی، تدوین و اجرای یک استراتژی ارتباطی یکپارچه و ایجاد هماهنگی مؤثر میان سخنگویان و نهادهای اطلاعرسانی، امری حیاتی به نظر میرسد.
با حکم الیاس حضرتی رئیس شورای اطلاعرسانی دولت علی ربیعی، فیاض زاهد، محمد مهاجری، محمد قوچانی و شهابالدین طباطبایی به عضویت شورا درآمدند. هر چند حضور ربیعی و قوچانی به عنوان افراد شاخص حوزه مطبوعات و رسانه این امید را می دهد که بازوی رسانه ای دولت بتواند عملکرد بهتری نسبت به قبل داشته باشد اما افرادی مثل محمد مهاجری که در چند سال اخیر با حاشیه سازی فراوان در شبکههای اجتماعی معمولا با ادبیاتی رادیکال و کنایی و بعضا انتشار اخبار خلاف واقع در فضای مجازی انگشت نماست، شاید پاشنه آشیل شورای اطلاع رسانی دولت محسوب شود.
معرفی اعضای شورای اطلاع رسانی
علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی و وزیر کار در این دولت که از روزنامهنگاران قدیمی و موسس روزنامه کاروکارگر است و سال ها سردبیر آن بوده، شاخص ترین چهره این شوراست. ربیعی هم چنین با توجه به سابقه امنیتی که دارد در محافل امنیتی معروف با نام مستعار «عباد» شناخته میشود و بین اهالی رسانه به کسی که در عملیات روانی تبحر دارد، شناخته میشود. شاید جنجالیترین تصویری که در رسانه از علی ربیعی وجود دارد در انتخابات ریاست جمهوری 88 است که قبل از اتمام رایگیری در نشست رسانهای اعلام پیروزی قطعی موسوی در انتخابات با نسبت اختلاف رای بسیار زیاد در کنار وی در پیشگاه خبرنگاران قرار گرفت و ادعای پیروزی مطرح شد.
محمد قوچانی از روزنامه نگاران قدیمی و صاحب امتیاز، مدیر مسئول و سردبیر مجله «آگاهی نو» و همچنین عضو شورای مرکزی و معاون کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران است. جنجالیترین تصویر از قوچانی در رسانه برمیگردد به سال 88 و زمانی که وی سردبیر روزنامه اعتماد ملی بود و در دادگاه آشوبهای بعد از انتخابات حاضر شد. همچنین رکوردار توقیف مطبوعات معروف است. با این حال در سال های اخیر قوچانی در مواجهه با حاکمیت خیلی پخته عمل کرده و الان هم که یک مسئولیت رسمی در شورای اطلاع رسانی را پذیرفته است.
فیاض زاهد از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی که عضویت در شورای سردبیری
روزنامه های اعتماد، همبستگی و اعتماد ملی را در کارنامه رسانه ای خود دارد و الان عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران است. طباطبایی نیز که سابقه سردبیری روزنامه وقایع اتفاقیه را در کارنامه خود دارد در حال حاضر عضو هیئت مدیره روزنامه ایران است.
محمد مهاجری نیز که سابقه سردبیری کیهان را دارد و الان عضو شورای سردبیری خبرآنلاین نیز هست فعالیت وی در شبکه های اجتماعی معمولا بدون حاشیه نبوده و در حالی که در دهه اخیر ارتباط تنگانگی با جریان اصلاحات داشته و حتی همین الان در دولت اصلاحطلبان مسئولیت رسمی پذیرفته است ولی با هشتگ «ما اصولگراها» کنایه های تندی را به جریان اصولگرا می زدند و با برخی تحلیلهای عجیب و خبرهای خلاف واقع چندباری حاشیه ساز شده است.
هر چند نقدهایی به این ترکیب وارد است اما الیاس حضرتی سعی کرده با ظرافتی خاص و بهرهگیری از چهرههای کارکشته و رسانهای اصلاحطلب، سکان کشتی پرتلاطم اطلاعرسانی را در دست گرفته، مسیر روایتها را به نفع گفتمان خود هدایت کند. این حرکت او، تلفیقی هوشمندانه از تجربه و تاکتیک در میدان پیچیده رسانه است.
شورایی که به مذاق کیهان خوش نیامد!
البته که این انتصاب اصلاح طلبانه بدون حاشیه هم نبود و به مذاق برخی جریان های رسانه ای خوش نیامد. در همین راستا محمد ایمانی ستون نویس کیهان در کانال تلگرامی خود از این شورا انتقاد کرد و برچسب فتنه برآن زد! : «این جمع با حکم آقای حضرتی، به عنوان شورای اطلاع رسانی دولت منصوب شده اند. اما دقت در سوابق آن ها، تردید ایجاد می کند که قرار است اطلاع رسانی کنند، یا اتاق عملیات و جنگ روانی باشند؟! یک چهره کاملا امنیتی، دو بازداشتی فتنه ۸۸ و یک نویسنده مذبذب و فاقد اصول که با وجود پادویی برای افراطیون مدعی اصلاحات، اصولگرا جا زده می شود و مامور تخریب است. (طباطبایی در این جمع متفاوت است) آقای حضرتی، اولین نفر اشتباهی در این جمع است و چون خشت اول کج گذاشته شده، تکلیف دیوار هم معلوم است.در روراستی با مردم همین بس که روزنامه او (اعتماد) ماه گذشته، بی تدبیری در ذخیره سازی سوخت نیروگاه ها و قطع برق را به تدبیر دولت برای توقف مازوت سوزی نسبت داد و تیتر زد: "آسمان آبی تر می شود"! پس از آن هم در حالی که مدیران دولتی در صدور دستور گرانی خودرو، نان، لبنیات، دارو، گاز، برق، بلیت قطار و ارز کورس گذاشته بودند، با تیتر "خزان تورم در پاییز"، به شعور مردم احترام گذاشت! مردم همچنین نمی دانند آقای حضرتی با شهرام جزایری (مفسد اقتصادی دوران اصلاحات) چقدر رفاقت داشت که با او کله پاچه می خورد؟!»
بایدها و نبایدهای بازوی رسانهای دولت
* شورای اطلاعرسانی دولت، بهعنوان سنگر نخست در مواجهه با امواج رسانهای و افکار عمومی، باید از چابکی تصمیمگیری و چالاکی اجرایی بینظیری برخوردار باشد. تأخیر در واکنش به بحرانهای رسانهای یا انتشار شایعات، نه تنها سرمایه اعتماد عمومی را تهدید میکند، بلکه میتواند به تشدید نااطمینانی و التهاب اجتماعی منجر شود. این شورا باید با برخورداری از ساختاری منعطف و مجهز به سامانههای پیشرفته پایش لحظهای فضای رسانهای، به ابزاری برای مدیریت هوشمندانه و بهموقع روایتها و افکار تبدیل شود. فقط در چنین شرایطی است که میتوان از تلههای جنگ نرم و عملیات روانی رقبا با موفقیت عبور کرد.
* یکی از اشتباهات استراتژیک در عرصه مدیریت رسانه، بهرهگیری از روشهایی است که به سردرگمی یا نگرانی افکار عمومی دامن میزند. انتشار اطلاعات ناقص یا ایجاد فضای ابهام، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به کنترل شرایط کمک کند، اما در بلندمدت اعتماد عمومی را فرسوده کرده و اثرات روانی مخربی بهجا میگذارد. شورای اطلاعرسانی دولت موظف است با اتخاذ رویکردی مسئولانه و اخلاقمدار، از هرگونه بازی با احساسات و روان جامعه اجتناب کرده و اولویت را به شفافیت و تقویت اطمینان عمومی بدهد.
* رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی، هر یک بهعنوان ابزارهای قدرتمند اطلاعرسانی و تعامل، ظرفیتهایی منحصربهفرد ارائه میکنند. شورا بهجای نگاه تقابلی به این ابزارها، باید از آنها بهعنوان بستری برای تقویت گفتوگو با افکار عمومی بهرهبرداری کند. ایجاد تعامل سازنده با خبرنگاران، تحلیلگران رسانهای و مدیران شبکههای اجتماعی میتواند به گسترش و تعمیق ارتباطات کمک شایانی کند. همچنین، حضور مؤثر و هوشمندانه در پلتفرمهای دیجیتال، بهویژه برای جلب توجه نسل جوان، ضرورتی است که نباید از آن غافل شد.
* در حالی که فضای رسانهای کشور با تنوع گستردهای از صداها و گاه تضادهای آشکار همراه است، حفظ انسجام در پیامهای صادره از سوی دولت به ضرورتی انکارناپذیر بدل شده است. بیتردید، یکی از مخاطرهآمیزترین خطاهایی که این شورا ممکن است مرتکب شود، صدور پیامهای پراکنده یا متناقض است-رویکردی که نهتنها افکار عمومی را دچار ابهام و تردید میسازد، بلکه اعتماد اجتماعی را نیز بهشدت متزلزل میکند. در چنین فضایی، تدوین و اجرای یک استراتژی ارتباطی یکپارچه و ایجاد هماهنگی مؤثر میان سخنگویان و نهادهای اطلاعرسانی، امری حیاتی به نظر میرسد.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین