در هفته اخیر علاوه بر ابطحی و لاریجانی حتی پسر رئیس جمهور نیز از عدم تحقق وفاق در میدان عمل انتقاد کرد.ایده وفاق پزشکیان به ضد خود تبدیل می شود ؟
سردرگمی در معناشناسی از وفاق
نویسنده: جعفر یوسفی
مترجم:
در وضعیت کنونی دولت، شاهد نقص اساسی در موجودیت ایدهای جامع و منسجم هستیم. اساساً، دولت فاقد یک ایده مرکزی مشخص است که بتواند جهتگیریهای اساسی و استراتژیک دولت را با توجه به آن شکل دهد. این فقدان ایده، تنها به نبود یک دیدگاه روشن محدود نمیشود، بلکه در حقیقت به نوعی فقدان هویت در معنای عملی و کارکردی خود نیز اشاره دارد. وفاق به عنوان شعار مرکزی دولت به یک شعار غیرعملی تبدیل شده است، نه به یک ایده یا مفهوم استراتژیک. وفاق به خودی خود به هیچوجه نمیتواند محتوای معناداری داشته باشد، مگر آن که در چارچوب یک ایده و استراتژی مشخص دولت، نقشی معنادار ایفا کند. در واقع، تا زمانی که ایدهای بنیادین در ساختار تصمیمگیری دولت نهادینه نشده باشد، هیچ وفاقی نیز بهعنوان یک اصل راهبردی نمیتواند به درستی ظهور پیدا کند. اگر بخواهیم به این مسئله از منظر نظری نزدیک شویم، باید پرسید: وفاق در دولت بر اساس چه اصول و مبانیای قرار است تحقق یابد؟ آیا در حال حاضر، وفاق یک مفهوم ذهنی و انتزاعی است که برای جلب توجه عمومی به کار گرفته میشود، یا اساساً دولت در تلاش است تا همه را حول یک ایده واحد متحد کند؟ در واقع، وفاق بهعنوان یک «کاتالیزور» تنها در صورتی میتواند کارکردی اساسی و مؤثر داشته باشد که دولت، پیش از هر چیز، ایدهای روشن و قابل درک برای هدایت جامعه و تحقق اهداف کلان کشور داشته باشد. این که رئیس جمهور روز گذشته گفت : «کشور ما برای رسیدن به چشم انداز مورد نظر رهبر انقلاب به وحدت و وفاق نیاز دارد و بدون یک رهبری واحد، بدون امت واحد و بدون سیاست و چشم انداز روشن جامعه نمیتواند به وحدت برسد.» باز هم خلاء ایده مرکزی دولت را پر نمیکند. با این حال در هفته اخیر برخی چهرههای سیاسی با انتقاد از شعار مرکزی دولت یعنی وفاق بار و بحث درباره معناشناسی آن، بار دیگر شعار دولت را به سوژه سیاسی روز تبدیل کردند.
ابطحی : وفاق خودمونیهای حکومتی تاثیری ندارد
ابطحی فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به همایشی که محمدجواد ظریف با عنوان گفت وگو درباره وفاق ملی برگزار خواهد کرد، واکنش نشان داد و نوشت : «جناب آقای ظریف خواندم همایش وفاق ملی برگزار می کنید. توصیه می کنم وفاق را دو مرحله ای ببینید. یکی وفاق وهمدلی با بخش های مختلف حکومت و جذب مخلصان کارآمد از هر جبهه با هدف مهار کردن تندروهایی که در جاهای مختلف سنگ اندازی سنگین می کنند. مرحله بعدی وفاق ملی نام می گیرد که همراهی و همدلی با مردم است. به خصوص آن اکثریتی که در انتخابات رای ندادند. تا بدنه مردم رضایت پیدا نکنند، وفاق خودمونی های حکومتی تاثیری ندارد و نامش وفاق ملی نیست» این انتقاد ابطحی به عنوان یک اصلاحطلب قدیمی نزدیک به سیدمحمد خاتمی نشان میدهد دولت حتی در راضی نگه داشتن طیف متعصب خود نتوانسته موفق شود.
لاریجانی: وفاق با این قیمت دلار بی معنی است
علاوه بر این نیز علی لاریجانی سیاستمدار معتدل که در این چهار ماهی که از دولت گذشته معمولا مواضعی که داشته نسبت به رقبای دولت فعلی انتقادی بوده و به نوعی کمک به دولت محسوب می شده اما وی نیز برای اولین بار به صورت علنی منتقد شعار محوری دولت شد و با انتقاد نسبت به وضعیت ارز ، وفاق را لگد زد : « یکی از نقدها به نهضت مشروطه، ناتوانی نخبگان سیاسی و مذهبی در درک مطالبات طبقات فرودست و تطبیق آرمان ها با این مطالبات بود. نکاتی که روشنفکران به آن توجه داشتند، با خواست مردم منطبق نبود؛ مشکلی که امروز هم وجود دارد و به عنوان نمونه اگر امروز مشکل اصلی مردم موضوع ارز است، در سطحی دیگر وفاق مطرح میشود که ارتباط مستقیم و ملموس با زندگی مردم ندارد. البته مردم میگویند دولت کارآمد باشد و از هر طیف کارآمد در آن استفاده شود، اما وفاق که حرف خوبی هم هست، ذیل کارآمدی است، نه روی آن و رویکرد راس کشور باید با طبقات مردم پیوند ملموس داشته باشد.» وی با اشاره به موضوع ارز بهعنوان یک مسئله اصلی در زندگی روزمره مردم، بهطور غیرمستقیم به وضعیت ناهماهنگی میان مسائل اساسی زندگی مردم و شعارهای کلان دولتها اشاره کرده است. بهخصوص این که در حالی که مشکل ارز بهعنوان یک دغدغه اجتماعی-اقتصادی مهم مطرح است، دولت هنوز بر روی وفاق بهعنوان یک مفهوم انتزاعی و غیرملموس تمرکز دارد که ارتباط مستقیمی با مشکلات روزمره مردم ندارد.
اشاره تلویحی قالیباف به نبود ایده مرکزی در دولت
در همین راستا قالیباف در کمیسیون انرژی در این خصوص گفت : «امروز سند بالادستی ما برنامه هفتم است؛ این نظر قطعی رئیس جمهور، دولت و مجلس است. خیلی روشن بگویم در اجرای برنامه هفتم ما هیچ تعارفی با هیچکس نداریم؛ اصلاً برنامه وفاق که از آن حرف می زنیم اجرای همین برنامه هفتم است، وفاق روی همین سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب است، اینها را ما باید اجرا کنیم، جناب آقای رئیس جمهور هم دقیقا بر همین دو مورد تاکید دارند. کسی نباید بسته اقدام اجرایی تنظیم بکند که مغایرتی با برنامه داشته باشد. اگر جایی قانون را دور بزنند حتما کوتاه نمیآییم. باید دنبال کنیم تا ناترازی مدیریتی را حل و فصل کنیم» همین جملات رئیس مجلس تاییدکننده این است که دولت فاقد ایده مرکزی است.
پسرِ پزشکیان:به نشان دادن وفاق در عمل بیش از تبیین آن در نظر نیازمندیم
همچنین یوسف پزشکیان پسر رئیس جمهور در واکنش به همایشی که محمدجواد ظریف با عنوان گفت وگو درباره وفاق ملی برگزار خواهد کرد، واکنش نشان داد و نوشت :«به نشان دادن وفاق در عمل بیش از تبیین آن در نظر نیازمندیم. اما مشکلی که با آن روبه رو هستیم، این است که درباره معنای وفاق هم اختلاف نظر هست که لازم است درباره آن به توافق برسیم.» این صحبت پسر رئیس جمهور نشان میدهد بخشی از بدنه دولت نیز از عدم تحقق شعار وفاق در میدان عمل ناراضی هستند و حتی بعضا در خود دولت نیز برخی درک صحیحی از مسئله وفاق ندارند که این برای رئیس جمهور ضعف محسوب می شود که نتوانسته بدنه مدیران و مشاوران خود را همراه کند.
این اختلاف نظر در معنای وفاق، بهویژه در سطح نخبگان سیاسی و جامعه، میتواند یک مانع بزرگ در تحقق آن باشد. در شرایطی که توافقی عمومی و مشترک درباره این مفهوم وجود نداشته باشد، هرگونه تلاش برای پیادهسازی وفاق در عمل با چالشهای عمدهای روبهرو خواهد شد. این امر نه تنها باعث تضعیف اعتبار و کارایی شعار وفاق در میان مردم میشود، بلکه ممکن است به تفرقههای بیشتری در درون بدنه دولت و نخبگان سیاسی دامن بزند.
در وضعیت کنونی دولت، شاهد نقص اساسی در موجودیت ایدهای جامع و منسجم هستیم. اساساً، دولت فاقد یک ایده مرکزی مشخص است که بتواند جهتگیریهای اساسی و استراتژیک دولت را با توجه به آن شکل دهد. این فقدان ایده، تنها به نبود یک دیدگاه روشن محدود نمیشود، بلکه در حقیقت به نوعی فقدان هویت در معنای عملی و کارکردی خود نیز اشاره دارد. وفاق به عنوان شعار مرکزی دولت به یک شعار غیرعملی تبدیل شده است، نه به یک ایده یا مفهوم استراتژیک. وفاق به خودی خود به هیچوجه نمیتواند محتوای معناداری داشته باشد، مگر آن که در چارچوب یک ایده و استراتژی مشخص دولت، نقشی معنادار ایفا کند. در واقع، تا زمانی که ایدهای بنیادین در ساختار تصمیمگیری دولت نهادینه نشده باشد، هیچ وفاقی نیز بهعنوان یک اصل راهبردی نمیتواند به درستی ظهور پیدا کند. اگر بخواهیم به این مسئله از منظر نظری نزدیک شویم، باید پرسید: وفاق در دولت بر اساس چه اصول و مبانیای قرار است تحقق یابد؟ آیا در حال حاضر، وفاق یک مفهوم ذهنی و انتزاعی است که برای جلب توجه عمومی به کار گرفته میشود، یا اساساً دولت در تلاش است تا همه را حول یک ایده واحد متحد کند؟ در واقع، وفاق بهعنوان یک «کاتالیزور» تنها در صورتی میتواند کارکردی اساسی و مؤثر داشته باشد که دولت، پیش از هر چیز، ایدهای روشن و قابل درک برای هدایت جامعه و تحقق اهداف کلان کشور داشته باشد. این که رئیس جمهور روز گذشته گفت : «کشور ما برای رسیدن به چشم انداز مورد نظر رهبر انقلاب به وحدت و وفاق نیاز دارد و بدون یک رهبری واحد، بدون امت واحد و بدون سیاست و چشم انداز روشن جامعه نمیتواند به وحدت برسد.» باز هم خلاء ایده مرکزی دولت را پر نمیکند. با این حال در هفته اخیر برخی چهرههای سیاسی با انتقاد از شعار مرکزی دولت یعنی وفاق بار و بحث درباره معناشناسی آن، بار دیگر شعار دولت را به سوژه سیاسی روز تبدیل کردند.
ابطحی : وفاق خودمونیهای حکومتی تاثیری ندارد
ابطحی فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به همایشی که محمدجواد ظریف با عنوان گفت وگو درباره وفاق ملی برگزار خواهد کرد، واکنش نشان داد و نوشت : «جناب آقای ظریف خواندم همایش وفاق ملی برگزار می کنید. توصیه می کنم وفاق را دو مرحله ای ببینید. یکی وفاق وهمدلی با بخش های مختلف حکومت و جذب مخلصان کارآمد از هر جبهه با هدف مهار کردن تندروهایی که در جاهای مختلف سنگ اندازی سنگین می کنند. مرحله بعدی وفاق ملی نام می گیرد که همراهی و همدلی با مردم است. به خصوص آن اکثریتی که در انتخابات رای ندادند. تا بدنه مردم رضایت پیدا نکنند، وفاق خودمونی های حکومتی تاثیری ندارد و نامش وفاق ملی نیست» این انتقاد ابطحی به عنوان یک اصلاحطلب قدیمی نزدیک به سیدمحمد خاتمی نشان میدهد دولت حتی در راضی نگه داشتن طیف متعصب خود نتوانسته موفق شود.
لاریجانی: وفاق با این قیمت دلار بی معنی است
علاوه بر این نیز علی لاریجانی سیاستمدار معتدل که در این چهار ماهی که از دولت گذشته معمولا مواضعی که داشته نسبت به رقبای دولت فعلی انتقادی بوده و به نوعی کمک به دولت محسوب می شده اما وی نیز برای اولین بار به صورت علنی منتقد شعار محوری دولت شد و با انتقاد نسبت به وضعیت ارز ، وفاق را لگد زد : « یکی از نقدها به نهضت مشروطه، ناتوانی نخبگان سیاسی و مذهبی در درک مطالبات طبقات فرودست و تطبیق آرمان ها با این مطالبات بود. نکاتی که روشنفکران به آن توجه داشتند، با خواست مردم منطبق نبود؛ مشکلی که امروز هم وجود دارد و به عنوان نمونه اگر امروز مشکل اصلی مردم موضوع ارز است، در سطحی دیگر وفاق مطرح میشود که ارتباط مستقیم و ملموس با زندگی مردم ندارد. البته مردم میگویند دولت کارآمد باشد و از هر طیف کارآمد در آن استفاده شود، اما وفاق که حرف خوبی هم هست، ذیل کارآمدی است، نه روی آن و رویکرد راس کشور باید با طبقات مردم پیوند ملموس داشته باشد.» وی با اشاره به موضوع ارز بهعنوان یک مسئله اصلی در زندگی روزمره مردم، بهطور غیرمستقیم به وضعیت ناهماهنگی میان مسائل اساسی زندگی مردم و شعارهای کلان دولتها اشاره کرده است. بهخصوص این که در حالی که مشکل ارز بهعنوان یک دغدغه اجتماعی-اقتصادی مهم مطرح است، دولت هنوز بر روی وفاق بهعنوان یک مفهوم انتزاعی و غیرملموس تمرکز دارد که ارتباط مستقیمی با مشکلات روزمره مردم ندارد.
اشاره تلویحی قالیباف به نبود ایده مرکزی در دولت
در همین راستا قالیباف در کمیسیون انرژی در این خصوص گفت : «امروز سند بالادستی ما برنامه هفتم است؛ این نظر قطعی رئیس جمهور، دولت و مجلس است. خیلی روشن بگویم در اجرای برنامه هفتم ما هیچ تعارفی با هیچکس نداریم؛ اصلاً برنامه وفاق که از آن حرف می زنیم اجرای همین برنامه هفتم است، وفاق روی همین سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب است، اینها را ما باید اجرا کنیم، جناب آقای رئیس جمهور هم دقیقا بر همین دو مورد تاکید دارند. کسی نباید بسته اقدام اجرایی تنظیم بکند که مغایرتی با برنامه داشته باشد. اگر جایی قانون را دور بزنند حتما کوتاه نمیآییم. باید دنبال کنیم تا ناترازی مدیریتی را حل و فصل کنیم» همین جملات رئیس مجلس تاییدکننده این است که دولت فاقد ایده مرکزی است.
پسرِ پزشکیان:به نشان دادن وفاق در عمل بیش از تبیین آن در نظر نیازمندیم
همچنین یوسف پزشکیان پسر رئیس جمهور در واکنش به همایشی که محمدجواد ظریف با عنوان گفت وگو درباره وفاق ملی برگزار خواهد کرد، واکنش نشان داد و نوشت :«به نشان دادن وفاق در عمل بیش از تبیین آن در نظر نیازمندیم. اما مشکلی که با آن روبه رو هستیم، این است که درباره معنای وفاق هم اختلاف نظر هست که لازم است درباره آن به توافق برسیم.» این صحبت پسر رئیس جمهور نشان میدهد بخشی از بدنه دولت نیز از عدم تحقق شعار وفاق در میدان عمل ناراضی هستند و حتی بعضا در خود دولت نیز برخی درک صحیحی از مسئله وفاق ندارند که این برای رئیس جمهور ضعف محسوب می شود که نتوانسته بدنه مدیران و مشاوران خود را همراه کند.
این اختلاف نظر در معنای وفاق، بهویژه در سطح نخبگان سیاسی و جامعه، میتواند یک مانع بزرگ در تحقق آن باشد. در شرایطی که توافقی عمومی و مشترک درباره این مفهوم وجود نداشته باشد، هرگونه تلاش برای پیادهسازی وفاق در عمل با چالشهای عمدهای روبهرو خواهد شد. این امر نه تنها باعث تضعیف اعتبار و کارایی شعار وفاق در میان مردم میشود، بلکه ممکن است به تفرقههای بیشتری در درون بدنه دولت و نخبگان سیاسی دامن بزند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین