وزیران خارجه ۸ کشور اروپایی در نامه‌ای به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار عادی‌سازی روابط با دولت سوریه شدند

بروکسل چه نقشه ای برای «شام» دارد؟

نویسنده:

مترجم:

تغییر و تحولات صحنه بین‌المللی، خط مشی‌های سیاست واحد اروپایی را که تا سال های نه چندان دور به ویژه در حوزه سیاست خارجی دنبال می‌شد، با چالش جدی مواجه کرده است. با سربرآوردن اعضای مرکزگریزی که خواهان تغییرات در سیاست‌های سنتی اتحادیه در قبال مسائل مهم ژئوپلیتیکی، امنیتی و مهاجرتی شده‌اند روندها و قواعد جدیدی در سیاست‌گذاری‌ مشترک اروپایی  در حال پدید آمدن هستند.پیروزی و یا قدرت‌نمایی احزاب و جریان‌های تجدیدنظرطلب از راست‌های افراطی تا چپ‌ها، در انتخابات‌های بسیاری از کشورهای اروپایی تاثیرات خود را به مرور در حوزه‌های مختلف حکمرانی مشترک اروپایی بر جای خواهد گذاشت که یکی از جدیدترین نمودهای عینی آن افزایش درخواست‌ها درباره بازنگری‌های اساسی در مسائل امنیتی و ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی اروپاست.در این زمینه هشت عضو اتحادیه اروپا در نامه‌ای به جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی این اتحادیه خواستار «بررسی و ارزیابی» سیاست‌های بروکسل در قبال دولت سوریه شده‌اند.این نامه که برای نخستین بار Euractiv آن را گزارش داده به امضای وزیران خارجه اتریش، کرواسی، قبرس، جمهوری چک، یونان، ایتالیا، اسلووکی و اسلوونی رسیده است.در این نامه از اتحادیه اروپا خواسته سیاست‌های نرم‌تری در برابر دولت «بشار اسد»، رئیس‌جمهور سوریه در پیش بگیرند.وزیران خارجه این 8 کشور خواستار تعیین نماینده‌ای از اتحادیه اروپا برای تعامل با دولت بشار اسد و دیگر کنشگران منطقه‌ای در سوریه شده‌اند.


اروپا دنبال کنترل منطقه مدیترانه
واضح است اقدام کشورهایی که تصمیم به عادی سازی روابط با سوریه گرفته‌اند فراتر از یک تاکتیک است و ابعاد گسترده و پیچیده‌ای در پس این برنامه وجود دارد چراکه مختومه کردن پرونده دشمنی با سوریه به غربی ها اجازه می‌دهد تا به نگرانی‌ها یا مشکلات ناشی از بحران سوریه رسیدگی کنند، چه درباره کنترل مجدد مرزها، چه حل مشکل پناهندگان و چه تلاش برای گسترش نفوذ در سوریه. اما یکی از مسائلی  که اروپایی‌ها از بازگشت به سوریه دنبال می‌کنند تنش های موجود در مدیترانه شرقی است. در سال های اخیر، ترکیه به لحاظ اقتصادی و با اکتشاف منابع نفت و گاز از بستر مدیترانه، جایگاه خود را در این منطقه استراتژیک ارتقا داده که این مسئله نگرانی را در بین اروپایی‌ها تشدید کرده است.اروپا به دلیل بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، به مدیترانه شرقی برای انتقال نفت و گاز کشورهای این منطقه نیاز مبرم دارد و هر چه کشورهای همسایه این آبراه بین‌المللی با سیاست های اروپا همسوتر باشند، آن ها نیز از روند انتقال انرژی اطمینان خاطر بیشتری خواهند داشت.ایتالیا و دولت های غربی از این نگران هستند که با عادی سازی روابط ترکیه با سوریه در آینده نزدیک، آنکارا عملا به قدرت یکه‌تاز در شرق مدیترانه تبدیل شود و در مواقع بحرانی از ابزارهای خود برای تنبیه متحدان اروپایی استفاده کند، چیزی که پیشتر با گسیل کردن آوارگان سوری، از اروپایی ها امتیاز گرفته بود.مسئله زمانی برای ایتالیا و غرب نگران کننده‌تر می‌شود که شرط اصلی بشار اسد برای عادی سازی روابط با ترکیه، مقابله مشترک با گروه‌های تروریستی و بیرون راندن آن ها از خاک سوریه است. ایتالیا از این واهمه دارد که در صورت ازسرگیری روابط ترکیه و سوریه، تروریست ها به سمت جنوب اروپا که ایتالیا در خط مقدم آن حضور دارد، راهی شوند.ایتالیا تاکنون به دلیل نزدیکی به لیبی، فقط از جانب تروریست های این کشور آفریقایی احساس خطر می‌کرد اما با خروج تروریست ها از سوریه، این نگرانی‌ها دوچندان خواهد شد و هزاران تکفیری که هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن ها نیست، امکان دارد در پوشش مهاجران به سمت اروپا سرازیر شوند. لذا، رهبران رم قصد دارند با همکاری دولت سوریه راهی برای خنثی سازی تروریسم و تشکیل دولت وفاق ملی در سوریه پیدا کنند تا اروپا هم از شر تهدیدات تروریستی و سیل مهاجران جدید در امان بماند.  

 رقابت قدرت‌های اروپایی در غرب آسیا
از سوی دیگر، ایتالیا به عنوان یکی از قدرت‌های اقتصادی اروپا و عضو گروه 8، دنبال جای پایی در خاورمیانه می‌گردد تا موقعیت اقتصادی و نظامی خود را در برابر سایر رقبا تقویت کند. از آن جا که آمریکا در سال های اخیر به دلیل تمرکز بر مسائل شرق و دریای جنوبی چین، روند کاهش حضور نظامی در غرب آسیا را شدت بخشیده است، لذا اروپایی‌ها سعی دارند این خلأ امنیتی را پر کنند.پیش از این، انگلیس و فرانسه برای جایگزینی آمریکا دندان تیز کرده بودند و با استقرار ناوهای جنگی خود در خلیج فارس و دریای سرخ تا شرق مدیترانه، به انتظار خروج آمریکایی‌ها نشسته‌اند. از این رو، ایتالیا هم برای این که از رقبا عقب نماند دنبال بهبود روابط با کشورهایی مانند سوریه است که حلقه اتصال غرب آسیا به مدیترانه به شمار می‌رود. نفوذ ایتالیا در سوریه در زمانی که دیگر قدرت‌های اروپایی در آن حضور ندارند، می‌تواند برای رم برگ برنده باشد.از طرفی، حضور ایتالیا در سوریه مقدمه‌ای برای ورود به خاکریز لبنان نیز به شمار می‌رود، جایی که پیشتر تحت الحمایه فرانسه بود و ایتالیا می‌تواند این کشور را نیز در دایره قدرت خود داشته باشد. از آن جا که غرب آسیا نقش مهمی در تحولات بین‌المللی در آینده بازی خواهد کرد، هر بازیگری که بتواند در این منطقه استراتژیک نفوذ بیشتری داشته باشد، در معادلات جهانی نیز حرف زیادی برای گفتن خواهد داشت.


10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین