یادداشت
ریشههای درخت تروریسم تکفیری
نویسنده:
مترجم:
محمدمهدی میرزائی- شامگاه پنج شنبه 22شهریورماه عوامل گروهک تروریستی جیشالعدل به سوی یک دستگاه خودروی انتظامی در میرجاوه تیراندازی کردند که منجر به شهادت 3نفر از پرسنل انتظامی شد. در سالهای گذشته و به خصوص از آبانماه سال قبل تا به امروز تعداد قابل توجهی از نیروهای نظامی و انتظامی و مردم عادی توسط عوامل تروریست در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدهاند.با تحلیل وقایع یک سال اخیر این استان و جهش اقدامات تروریستی گروهک تکفیری موسوم به جیشالعدل میتوان ارتباط ارگانیک این گروهک را با آنچه در سرزمینهای اشغالی در حال وقوع است، دریافت. بعد از عملیات طوفانالاقصی و فشار مضاعف نظامی و امنیتی که از ناحیه جبهه یکپارچه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی وارد شده است، هر از گاهی شاهد اقدامی هستیم که امنیت، انسجام و آرامش جبهه پشتیبان مقاومت را هدف قرار داده و در حقیقت درحال دمیدن نفس تازهای به پروژه مشغولسازی صهیونیستها علیه ایران است که برای درک بهتر واقعیت میبایست گذشته نهچندان دور را مورد بازبینی قرار داد.در سال 85 و دقیقا چند ماه پس از پیروزی مقاومت لبنان بر صهیونیستها در جنگ ۳۳روزه، وقایعی در مرزهای شرقی ایران روی داد که نشان از ارتباط آشکار میان گروهکهای تکفیری با موساد و تقسیمکار عملیاتی میان آنان داشت. در آن روزها مقامات وقت ارتش صهیونیستی در یک کنفرانس خبری مشترک گفته بودند که اسرائیل تحقیر تاریخی شده است و نمیتوان با جنگنده اف۱۶ به نبرد با مقاومت رفت. رابرت بائر، افسر سابق سازمان سیا نیز برای اولین بار بحث «قدرت بازدارندگی مقاومت» را مطرح و به موساد توصیه کرده بود که باید دایره جنگ را آنقدر باز کند تا صهیونیستها بتوانند نفس بکشند. با بررسی شکافهای قومیتی، مذهبی و جغرافیایی در ایران، استان سیستان و بلوچستان به عنوان اولین هدف از سوی موساد انتخاب شد؛ چرا که باتوجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و امنیتی استان، تردد افراد و قاچاق سلاح و مهمات و افراد به ایران از آن مسیر بسیار کمخرجتر و آسانتر از هر نقطهای ارزیابی شده بود. پس از امکانسنجی اولیه توسط موساد با پوشش افسران ناتو (مبتنی بر اعترافات منتشرشده عبدالمالک ریگی) گروهک موسوم به جندا... به عنوان اولین پل عملیاتی موساد برای اجرای طرح جدید انتخاب و عبدالمالک ریگی به عنوان «رهبر جدید مقاومت بلوچ! ساخته و پرداخته اسرائیل» معرفی شد. همزمان با گسترده شدن فعالیتهای تروریستی ریگی، اتفاق کمنظیری در آن دوران صورت گرفت و شاخههای تشکیلات ضدانقلاب مانند جریان ملی مذهبی نیز با دریافت پروژه جدید از سوی کارفرمای اصلی به کمک ریگی آمدند و با راهاندازی انجمنها و سازمانهای مردمنهاد و در پوشش برگزاری کارگاههای خودکفایی و آموزشهای شهروندی، توانمندسازی زنان، کارآفرینی و وبلاگنویسی به یارگیری برای تروریستها و اجتماعیسازی جریان خشن تازه متولد شده مشغول شدند تا پوششی عادی بر فعالیتهای مخفی این انجمنها باشد و با اقدامات بهظاهر اجتماعی، برخورد با تشکیلات ایجاد شده را برای دستگاههای امنیتی، سخت و هزینهبردار کنند. هماهنگی در اجزای این شبکه مدتی بعد با ارائه تریبون به ریگی در شبکه ماهوارهای صدای آمریکا و وبسایت روزآنلاین و برخی از تلویزیونهای دیگر ضدانقلاب آشکار شد تا وی خود را فعال مدنی و داعیهدار دفاع از اهلسنت و قوم بلوچ معرفی کند.البته تروریستها و شبکه همکاری با آنان ظرف مدت کوتاهی از سوی دستگاههای امنیتی شناسایی و یکی پس از دیگری از دور خارج شدند و با عملیات مقتدرانه «زندهگیری ریگی» از گسترش تروریسم جلوگیری شد اما پسماندههای این گروهک با اسامی و عناوین مختلف تلاش کردند پس از سال 1390 آتش روشن شده توسط صهیونیستها در شرق ایران خاموش نشود که شناختهشدهترین نام در میان اینها گروهی به نام «جیشالعدل» است.پس از عملیات تاریخی طوفانالاقصی، این گروهک در چند اقدام تروریستی علاوه بر تلاش برای بازتولید یک طوفانالاقصی کاریکاتوری در شهرهای چابهار، راسک و سرباز، پروژه «مرگ با هزاران خنجر» رژیم صهیونیستی را در ایران ادامه دهد.ارتقای سطح عملکرد تروریستها، تلاش موساد و سیا برای پیوند زدن جیشالعدل به شاخه خراسان داعش، استخدام مزدوران بینالمللی بهعنوان کادرهای جیشالعدل، بهروز شدن امکانات رزمی و رسانهای تکفیریها که با قبل آن به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست و همافزایی میان احزاب کردی تروریست و گروهکهای تکفیری در جنوب شرق و همچنین برخی تماسهای تشکیلاتی خاص در سطح منطقه نشان از تصمیم دشمنان به «جهش مجدد تروریسم» و راهاندازی جریان جدید «اجتماعیسازی ترور» در منطقه دارد.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین