جیغ بنفش

گریه های بی صدا در جشن های سیاه !

این ستون برای آگاهی مسئولان و پیگیری شنیده ها، انتقادها و نظرات مخاطبان منتشر می‌شود

نویسنده:

مترجم:


سید خلیل سجادپور- مرد میانسال چنان به پهنای صورت اشک می ریخت که دل هر انسانی را تکان می داد.
او می گفت: فردا باید جشن عروسی دخترم را برگزار کنم اما نمی دانید که این جشن برایم رنگی جز سیاهی و تباهی ندارد! کاش می توانستم دخترم را نجات دهم اما باز هم از آینده می ترسم چرا که دیگر دخترم نام «مطلقه» را یدک می‌کشد و کمتر افرادی حاضر می شوند با چنین دختری ازدواج کنند که یک بار طلاق گرفته است اگر هم وارد زندگی مشترک شود باز هم فرجامی جز طلاق نخواهد داشت ...
مرد که گویی غرور و احساس پدرانه اش لگد مال شده است در میان بغض و اشک ادامه داد: روزی که «فرزاد» به خواستگاری دخترم آمد هیچ گاه فکرنمی کردیم که او سرکرده یک باند سرقت است اما چند روز به برگزاری مراسم عروسی باقی مانده بود که متوجه شدیم حکم 2 سال زندان او قطعی شده است و باید خودش را به اجرای احکام یکی از شهر های دیگر کشور معرفی کند تا برای اجرای حکم به زندان برود!این مرد میانسال گفت: شاید افراد دیگری مانند من در جامعه بسیار باشند که از سوابق کیفری خواستگار دختر شان اطلاعی ندارند و حتی احتمال دارد برخی دختران نیز سوابق کیفری داشته باشند که بعد از برگزاری مراسم عقد کنان دیگر زندگی آن ها ناخواسته نابود می شود! حال سوال من از نمایندگان مجلس و قوه قضاییه کشور این است که آیا نمی شود قبل از جاری شدن خطبه عقد، محضرداران به سوابق زوجین در دستگاه قضایی و حتی نیروی انتظامی دسترسی داشته باشند تا این گونه «جشن های سیاه » تجربه نشود!
به گزارش روزنامه خراسان، جیغ بنفش  این مرد حقیقتی را در زیر پوست جرایم نمایان کرد که باید مسئولان قوه قضاییه یا قانون‌گذاران مجلس شورای اسلامی چاره ای برای آن بیندیشند!
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین