ژنهای واقعا خوب ادبیات!
در پی چاپ رمان «مرگ بهمثابه یک ابرقهرمان»، نوشته کیمیا بیابانکی، فرزند سعید بیابانکی، شاعر و ترانهسرای صاحبنام از آثار ادبی غزاله صدر، سیامک گلشیری، لیلی گلستان و مریم کاظمی نوشتهایمبه تاریخ ادبیات فارسی که نگاه میکنیم، متوجه میشویم فرزندان بسیاری از شاعران و نویسندگان، راه پدر یا مادر را ادامه داده و شاعر یا نویسنده شدهاند؛ از دختر حکیم فردوسی که طبق پژوهشها گفته میشود مانند پدرش ادیب و شاعر بوده و مصرع دوم بعضی از بیتهای پدرش را کامل میکرده تا سلطان ولد، پسر مولانا که شاعر و نویسنده قابلی است؛ از کمالالدین عبدالرزاق اصفهانی، پسر جمالالدین، شاعر قرن ششم هجری که به مراتب شاعرِ بهتری از پدرش است تا پروین، دختر یوسف اعتصامی، ادیب و مترجم نامدار معاصر که توانست خود را بهعنوان یک شاعر مستقل و توانا به جامعه ادبی معرفی کند. در روزگار امروز هم هستند فرزندانی که راه والدین شاعر و نویسنده خود را ادامه میدهند و اتفاقاً بعضیهایشان توانستهاند نام خود را از زیر سایه پدر و مادرشان بیرون بیاورند؛ هرچند که باز هم نمیتوان نقش والدینشان را در موفقیت آنها بیتاثیر دانست. بالاخره کسی که استعداد ادبی دارد، اما پشتوانه قدرتمندی مانند پدر و مادر اهل ادب ندارد، متفاوت با کسی است که هم استعداد ادبی دارد و هم پشتوانه محکمی مانند والدین اهل شعر و ادبیات. بهانگیزه چاپ رمان «مرگ به مثابه یک ابرقهرمان»، نوشته کیمیا بیابانکی، دختر سعید بیابانکی، شاعر و ترانهسرای صاحبنام کشورمان که روز گذشته رونمایی شد، از فرزندان یا نزدیکان چند شاعر و نویسنده نامدار نوشتهایم که وارد دنیای ادبیات شده و توانستهاند در این حوزه اسم و رسمی برای خود دست و پا کنند.
نویسنده: الهه آرانیان
مترجم:
نویسندگی تنها فرزند نویسنده و منتقد محبوبِ فوتبال
سال گذشته کتاب «سین سوگ، عین عشق» به قلم غزاله صدر منتشر شد که تاکنون با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده و چاپهای متعدد را پشت سر گذاشتهاست. غزاله صدر، فرزند زندهیاد حمیدرضا صدر، نویسنده، مترجم و منتقد سرشناس ایرانی است که در تیرماه 1400 بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت و تنها فرزندش تجربه سوگ خود را در قالب یک کتاب خواندنی منتشر کرد. «سین سوگ، عین عشق» پژوهشی درباره سوگ و مستندنگاری تجربه سوگواری پس از درگذشت یکی از عزیزان است. غزاله پیش از چاپ این کتاب، فصل پایانی «از قیطریه تا اورنج کانتی»، زندگینامه خودنوشت حمیدرضا صدر را نوشت و پس از چاپ کتاب، آن را به انگلیسی هم ترجمه کرد. تنها فرزند حمیدرضا صدر تصمیم دارد ترجمه و نویسندگی را ادامه دهد.
هوشنگ گلشیری، عموی یک نویسنده در ژانر وحشت!
جالب است بدانید یکی از نویسندههای موفق ایرانی در ژانر داستاننویسی وحشت، سیامک گلشیری، برادرزاده نویسنده معروف، هوشنگ گلشیری است. اگرچه پیشینه فرهنگی خانواده سیامک گلشیری در نویسنده شدن او بیتاثیر نبوده، اما از حق نباید بگذریم که او از تاثیرگذارترین نویسندههای نسل خود در ادبیات داستانی ایران است. او متولد سال 1347 در اصفهان است که پس از معافیت از خدمت سربازی به یادگرفتن زبان آلمانی مشغول شد و در سال 1369 در رشته زبان آلمانی به تحصیل پرداخت. پس از این بود که سیامک گلشیری علاوه بر ادبیات آلمانی، به مطالعه ادبیات دیگر کشورها هم علاقهمند شد و از سال 1370 نویسندگی را آغاز کرد. این نویسنده تاکنون بیش از 20 رمان و چند مجموعه داستان نوشته و در سالهای مختلف موفق به کسب جایزههای ادبی از جمله جایزه مهرگان ادب، جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی و جایزه هوشنگ گلشیری شدهاست. «شب طولانی»، «نفرینشدگان»، «چهره پنهان عشق» و «خفاش شب» از آثار داستانی سیامک گلشیری است.
نویسنده، مترجم و مالکِ نقاشیهای سهراب سپهری
یکی از نمونههای مشهور ژنهای خوب در ادبیات، لیلی گلستان، فرزند ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز ایرانی است. لیلی گلستان هم مانند پدر راه خود را در دنیای هنر و ادبیات پیدا کرد. البته به باور بعضیها اگر شهرت و ثروت ابراهیم گلستان نبود، شاید فرزندانش از جمله لیلی چندان موفق نمیشدند. لیلی گلستان متولد 1323 و نویسنده، مترجم و نگارخانهدار ایرانی است که در سال 1393 جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه را دریافت کرد. او پس از تحصیل در مقطع نهم دبیرستان، به فرانسه رفت و در این کشور به تحصیل پرداخت. او پس از بازگشت به ایران، در سال 1368 کتابفروشی گلستان را به نگارخانه هنرهای تجسمی با نام نگارخانه گلستان تبدیل کرد و با نمایش نقاشیهای سهراب سپهری که متعلق به خانوادهاش بود، کار خود را در این حوزه شروع کرد. از جمله ترجمهها و تالیفهای لیلی گلستان میتوان به این آثار اشاره کرد: «قصه شماره 3»، «میرا»، «تیستوی سبزانگشتی»، «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری»، «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» و «دو نمایشنامه از چین قدیم».
داستاننویسیِ فرزندِ آقا و خانم شاعر
محمدکاظم کاظمی و زینب بیات، زوج شاعر و فرهنگیِ اهل افغانستان و مقیم ایران هستند که آثار پژوهشی و تالیفی متعددی در حوزه شعر فارسی منتشر کردهاند. یکی از فرزندان این زوج شاعر، مریم کاظمی، متولد 1383 است که از دو سال پیش تاکنون دو کتاب داستانی از او به چاپ رسیدهاست. اولین اثر داستانی مریم کاظمی به نام «ناگفتههای یک مرده» در بهار 1400 منتشر شد که شامل سه داستان به نامهای «نور و تاریکی»، «کرم خاکی به امید پروانه شدن» و «ناگفتههای یک مرده» است. دومین کتاب مریم کاظمی که به تازگی وارد بازار نشر شده، داستانی علمی تخیلی به نام «شاپرکهای سفید» است. نویسنده در این داستان جامعهای را تصویر میکند که بر اثر اقدامات تصمیم گیرندگان از همه احساسات خالی شده است و در این میان قهرمان داستان بهدنبال بازیابی احساسات انسانی است.