مسئله ظریف؛ اصلی یا فرعی؟
امیرحسین یزدان پناه
در هفته های اخیر موضوع قانونی بودن یا نبودن انتصاب آقای ظریف در پست معاونت راهبردی رئیس جمهور محل جدال سیاسیون دو طیف سیاسی کشور شده است. در این میان طیفی از اصلاح طلبان، باقی ماندن ظریف در این پست را امری حیثیتی می دانند و برای آن هرکاری می کنند و در مقابل طیفی از اصولگرایان عزل ظریف را برای خود حیثیتی دانسته و برای تحقق آن تلاش می کنند. درباره این مسئله چند نکته محل تامل است:
1- درهرحال چه دولت بخواهد چه نخواهد و چه بپذیرد چه نپذیرد، انتصاب آقای ظریف در پست فعلی وفق قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس غیرقانونی است و ادامه یافتن این شرایط، نقض صریح قانون توسط رئیس جمهور است،بنابراین این که چه کسی در چه بخشی چه دیدگاه و تحلیلی دارد، تاثیری درغیرقانونی بودن ادامه حضور آقای ظریف ندارد و لازم است رئیس جمهور برای آن تدبیر کند.
2- اتفاق عجیب و قابل توجه آن جاست که طیفی از اصلاح طلبان که جریان سیاسی شان همیشه از قانون مداری و اجرای قانون دم زده، اساسا اعتقادی به اجرای قانون ندارند و مقابل اجرای آن ایستاده و هرکس را از اجرای قانون حرف بزند،با تخریب گسترده مواجه می کنند. این قانون گریزی در میان طیف هایی از اصلاح طلبان مسبوق به سابقه است و نشان داده اند که هرجا خروجی قانون به نفع آن ها نباشد، التزامی به پذیرش قانون ندارند. مثلا اگر شورای نگهبان نامزدهای مورد نظر آن ها را تایید صلاحیت نکند، شدیدترین حملات را علیه این نهاد انجام می دهند. یا در سال 88، همین طیف که در ظاهر به نتیجه انتخابات معترض بود، در عمل به جای تمکین به قانون و مجاری قانونی، مسیر دیگری برگزید و آن اتفاقات رخ داد.
3- حامیان دولت و اصلاح طلبان بهتر است بپذیرند که چه آن ها قانون فعلی را بپسندند چه نپسندند، براساس این قانون انتصاب آقای ظریف غیرقانونی است و بهتر است به جای اصرار بر امر غیرقانونی، به قانون تمکین کنند و سپس برای اصلاح قانون تلاش کنند تا اگر مطابق آن چه می گویند، آقای ظریف و فرزندان ایشان، دارای تابعیت قهری هستند و نه انتخابی، درصورت اصلاح قانون، ایشان به صورت قانونی منصوب شود. به جز این هیچ راهی نیست و ادامه اصرار بر مسیر غیرقانونی حتما به مصلحت کشور و دولت نیست.
4- به نظر می رسد پس از همکاری های مهم دولت و مجلس در موضوعات دو سه ماه گذشته به ویژه در ماجرای رای اعتماد به همه وزرای دولت آقای پزشکیان که از سوی رهبر معظم انقلاب نیز با عنوان کار ارزنده مجلس تعبیر شد، برخی به دنبال دامن زدن به اختلافات هستند. تمرکز بر این اختلاف افکنی بر سر موضوعی که مسئله اصلی مردم و کشور نیست و هیچ دردی از معیشت و مطالبات مردم درمان نمی کند، اتفاقی عجیب و سوال برانگیز است.
5- در همین شرایطی که برخی به دنبال حفظ آقای ظریف در این پست تحت هر شرایطی هستند، مردم با نابه سامانی بازارهای اصلی از ارز و سکه و طلا گرفته تا کالاهای اساسی معیشتی دست و پنجه نرم می کنند. با موضع گیری برخی چهره های اصلی اصلاح طلب در روزهای اخیر درباره این موضوع و تمرکز آن ها بر مسائلی چون مذاکرات، اف ای تی اف و ... که حتی اگر بر فرض محال حل شوند، در کوتاه و میان مدت نمی توانند دردی از مردم حل کنند، پیام های خطرناکی از آینده مدیریت اقتصادی کشور به مردم می رساند و آن این است که نکند برای حل و فصل چالش های اساسی کشور، بنا نیست کسی تصمیمی بگیرد.
6- در شرایط کنونی منطقه و جهان به خصوص در حالی که ترامپ به عنوان رئیس جمهوری که راهبرد اصلی اش فشار به ایران است روی کار آمده و کابینه ای که درحال چینش است نیز دورنمایی جز فشار ندارد و در روزهایی که کشور درگیر جنگ تمام عیار امنیتی و نظامی با رژیم صهیونیستی است و در منطقه به خصوص سوریه تحولات جدیدی رخ داده که نیاز به تمرکز و مدیریت مسائل دارد، پرداختن به مسئله آقای ظریف و ادامه دادن مسیر غیرقانونی آن به جای حل و فصل این مسئله حتما مصداق پرداختن به مسائل غیر اصلی و دور شدن از اهداف اصلی کشور و پرداختن به مسائل فرعی بوده و نیاز است رئیس جمهور محترم برای آن تدبیر کند.