امام رئوف است و پناه بیپناهان، مگر می شود جایی صدای مظلومی شنیده شود و امام مهربانی ها نگاهش را دریغ کند. خادمان رضوی پرچم گنبد حرم مطهر امام رضا (ع) را به لبنان بردند تا مرهمی شود بر زخم های جان مردمان سرزمین غیرتمند لبنان. میعادگاهشان قتلگاه سید مقاومت بود و لبنانی های دلداده اهل بیت (ع) اشک هایشان را نه بر زمین، نه بر آوار خانه هایشان بلکه بر تا رو پود پرچمی ریختند که می دانند صاحب آن به شمارش شبنم های نشسته بر پرچم به آن ها کرامت خواهد داشت. ولی نعمتی که بی دریغ می بخشد و بی پرسش سایه لطفش را نثار کسانی می کند که اندک محبتی از او در سینه دارند.
صدای قلب هایشان را می توان شنید، آنگاه که ایستاده بر روی خروارها خاک و سیمان و فلز در هم پیچیده، تمام آنچه از خانه هایشان باقی مانده است، به قتلگاه سید مقاومت می نگرند، اشک نمی ریزند و بی تابی نمی کنند، حتی نمی دانند مزارش کجاست، برایش تشییع نگرفته اند و دل هایشان مالامال از رنجِ شیرینِ مقاومت است. مردم غیور لبنان، سربازان جان بر کف حزب ا... واگویه های نگفته شان را نگه داشته بودند تا بر محرمی که مرهم است، آشکار کنند و چه کسی محرم تر از سلطان دیار خراسان. صورت بر پرچم سبز حرم می گذارند، می بوسند و اشک می ریزند و نجوا می کنند، زائر می شوند از همان راه دور و به تصویر می کشند شعر شاعر را که گفت: «بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی». پرچم و خادمان حرم مطهر رضوی را چون خاتم سلیمانی در بر میگیرند تا حلقه وصل دل های مردم ایران و لبنان باشد برای مقاومت و مبارزه با ظالم تا آن روز که شهد شیرین پیروزی گوارای وجودشان شود.