رقابت دو فیلم کمدی پرفروش «زودپز» ساخته رامبد جوان و «صبحانه با زرافهها» اثر سروش صحت برای فتح گیشه حسابی داغ بود تا این که اولین ساخته بهرام افشاری کمدی «70 سی» نیز از راه رسید. این فیلم با فروش بالایی که در اوایل اکران داشته، موفق شده به سرعت خود را به رتبههای بالاتر جدول فروش برساند. «70 سی» فعلا در کمتر از دو هفته، حدود 60 میلیارد فروخته است. با توجه به کیفیت فیلم به عنوان اولین تجربه کارگردانی بهرام افشاری، فروش خوب آن و غلبه نظرات مثبت مخاطبان، میتوان گفت «70 سی» موفقیت تازه و مهمی در کارنامه افشاری به حساب میآید. اولین فیلم ستاره محبوب، چه نقاط قوت و ضعفی دارد.ایده خوب قصه
قصه «70 سی» درباره سه خانواده از قشر فرودست جامعه است که در حاشیه شهر و حلبیآباد زندگی میکنند. برنده شدن یکی از خانوادهها در قرعهکشی بزرگی، سرآغاز ماجراهایی میشود و کاراکترها برای رسیدن به خوشبختی دست به کارهای مختلفی میزنند. مهمترین برگ برنده «70 سی» در مقایسه با فیلمهای کمدی مرسوم در سینمای ایران، قصه آن است. ماجرای رو کردن شانس به خانوادهای فقیر و پول بادآورده ایده جدیدی نیست، اما این ایده تا نیمه به خوبی در قصه پرداخت شده است. برخلاف غالب آثار کمدی که در پس قصه خود حرف مهمی برای گفتن ندارند، «70 سی» داستان دارد و قصه آن بستر خوبی برای نقد شرایط جامعه و طبقه فرودست است. بنابراین ساخته افشاری از نظر محتوا و قصه، یک پله بالاتر از کمدیهای گیشهای قرار میگیرد.
بامزه و سرگرمکننده
یکی دیگر از نقاط قوت «70 سی»، شوخیهای فیلم است. ساخته افشاری موقعیتهای کمدی بامزهای دارد و فاصلهگذاری میان شوخیها نیز مناسب است. شوخیهای کلامی و موقعیتهای خندهدار با فواصل کوتاه در قصه جایگذاری شدهاند و مخاطب را به خنده میاندازند. گریم شخصیتهای اصلی فیلم «برات» (بهرام افشاری) و «پرویز» (هوتن شکیبا) ظاهر این دو کاراکتر را بامزه و متفاوت کرده و علاوه بر چهره آنها، ویژگیهای شخصیتی این دو کاراکتر نیز به خوبی طراحی شده است. به عنوان مثال هر دو کاراکتر زمانی که در موقعیت مهمی قرار میگیرند و باید به خوبی صحبت کنند، اتفاقا توانایی صحبت کردن را از دست میدهند!
زوج کمدی موفق
بهرام افشاری علاوه بر کارگردانی فیلم، یکی از نقشهای اصلی «70 سی» را نیز برعهده دارد و دیگر نقش اصلی قصه را به دوست قدیمی خود هوتن شکیبا سپرده است، در نتیجه این دو ستاره محبوب زوج کمدی فیلم را شکل دادهاند. «برات» و «پرویز» در حلبیآباد دوست و همسایه هستند و هدف مشترک آنها دستیابی به جایزه هنگفت قرعهکشی است. جنس رابطه این دو شخصیت نیز جذاب و بامزه از آب درآمده است. این دو کاراکتر با وجود هدف مشترکی که دارند، بیشتر اوقات مشغول کل کل و رقابت با یکدیگر هستند. هر دو ستاره در نقش «برات» و «پرویز» بامزه ظاهر شدهاند و کاراکتر خود را از آن چه روی کاغذ و در فیلم نامه وجود دارد، به شخصیتهای شیرینتری تبدیل کردهاند. بهرام افشاری به خوبی از فیزیک خود استفاده میکند تا سادهترین حرکات «برات» مانند نشست و برخاست او و راه رفتن کاراکترش نیز باعث خنده مخاطب شود. بهرام افشاری که به لهجه همدانی مسلط است، از لهجه نیز بهره برده تا کاراکتر «برات» در اکثر موقعیتهای فیلم، به ویژه هنگام خشم و عصبانیت نیز خندهدار باشد. هوتن شکیبا نیز همپای افشاری پیش میآید. شکیبا که توانایی ویژهای در صداپیشگی دارد، در نقش «پرویز» با لحن و صدای متفاوتی صحبت میکند و سادهلوحی کاراکتر خود را در تُن صدا و حالت چهرهاش نشان میدهد.
گرفتاری در دام کلیشه و افت فیلم
مهمترین نقطه ضعف «70 سی» که ضربه مهمی به آن زده است، افت کیفیت روایت قصه تقریبا از نیمه فیلم و همچنین کمرنگ شدن بار کمدی فیلم در یک سوم پایانی آن است. طرح قصه «70 سی» متعلق به افشاری است و حمزه صالحی نویسنده کمدیهای پرفروش «تگزاس»، «فسیل» و «دینامیت» نیز فیلم نامه «70 سی» را نوشته است. ایده کلی فیلم یعنی متحمل شدن بدبختی و رنجهای فراوان برای رسیدن به خوشبختی و مسیر معکوسی که شخصیتهای طی میکنند، میتوانست تا انتها فیلم را سرپا نگه دارد و به محتوای آن عمق ببخشد، اما بعضی اتفاقات کلیشهای که برای دستیابی به جایزه رخ میدهد و نمونه آن را در بسیاری از آثار کمدی دیدیم، باعث میشود بخشی از ظرفیت قصه برای خلق موقعیتهای متناقض بامزه و در عین حال تراژیک از بین برود و ایده خوب قصه رنگ تکرار بگیرد. همچنین تقریبا در یک سوم پایانی «70 سی»، دست فیلم از شوخی و موقعیتهای بامزه خالی میشود، اما در نهایت فیلم با یک پایانبندی خوب به سرانجام میرسد.
ماموریت موفقیتآمیز بازیگران
علاوه بر افشاری و شکیبا، چهرههایی مانند سیاوش طهمورث، صدف اسپهبدی، مهدی حسینینیا و الهه حصاری نیز در «70 سی» ایفای نقش کردهاند. بهرام افشاری در اولین فیلم خود، سراغ ترکیب خوبی از بازیگران رفته است. صدف اسپهبدی که پس از به شهرت رسیدن با فیلم «علفزار» در عرصه بازیگری پرکار بوده، نقش همسر «برات» را ایفا کرده. نقش اسپهبدی در این فیلم چندان چالشبرانگیز نیست، اما او موفق شده تصویر یک زن بداخلاق و هوچی را باورپذیر به نمایش بگذارد و حضور متفاوتی در فیلم دارد. سیاوش طهمورث در نقش مرد سالخورده قصه که تنهایی و فقر، او را به شخصیتی ناامید و افسرده تبدیل کرده، بازی خوبی دارد و احساسات مخاطب را برمیانگیزد. ناهید مسلمی نیز در نقش مادر «پرویز» حضور شیرینی در فیلم دارد. مهدی حسینینیا هم برخلاف تصویری که با نقشهای جدی و منفی از او در ذهن مانده، در نقش کاراکتر سودجوی فیلم، شخصیت حریص بامزهای را ارائه میدهد و بازی متفاوتی دارد. در این میان کاراکتر الهه حصاری به عنوان خواهر «پرویز» شخصیت موثر و مهمی در قصه نیست. کاراکتر او در قصه توانایی صحبت کردن ندارد و حصاری کلمات دست و پا شکسته او را باورپذیر ادا نمیکند.