printlogo


سقوط اسد و متغیرهای جدید


 از همان روزهای اول و سقوط بی‌دردسر شهرهای شمالی، مشخص بود که ارتش قصدی برای جنگیدن ندارد و دولت اسد امکان زیست نخواهد داشت. مذاکرات نیز با همین نگرش تنظیم شده بود و میدان هم با همین نگاه تخلیه شد؛ چراکه ایران یا هر طرف دیگری نمی‌تواند به جای ارتش و مردم سوریه بجنگد. دفعات قبل هم ارتش می‌جنگید و هسته‌های مردمی فعال بودند و مقاومت به آن ها کمک می‌کرد. حالا و پس از این رخدادهای بسیار نامطلوب، باید چشم به آینده داشت. متغیرهای بسیار مهم، اساسی و راهبردی در این 10 روز تغییر کردند که ما را متحیر خواهند ساخت. دو تغییر از بقیه مهم تر است. مسئله مقاومت و پاره شدن زنجیر کریدوری آن، چه از لحاظ تسلیح و چه از لحاظ تجاری و معنای راهبردی کلان، آثاری شگرف برای ایران و گروه‌های مقاومت خواهد گذاشت. حزب‌ا... با مشکل جدی خط لجستیک مواجه خواهد شد و ممکن است از طرف شرق مورد حمله هم قرار گیرد. شاید حتی برخی طرف‌های داخلی به طمع نابودی نظامی آن در داخل لبنان هم بیفتند، لذا حساسیت موضوع حزب‌ا... باید در نظر همگان باشد. به ویژه حالا که حزب زخم‌های فراوان دارد. متغیر مهم دیگر، ترکیه‌ قوی است. به وضوح این ترکیه است که پیروز صحنه سوریه شده. حتی طرف آمریکایی، اسرائیلی و عربی هم چنین فروپاشی سریعی را تصور نمی‌کرد. کشورهای جنوب خلیج فارس چه امارات و چه سعودی، از بسط و گسترش نگرش اخوانی در سوریه ناراحت خواهند بود. رژیم هم فعلا می‌نشیند تا ببیند آیا این مسلحین، سخنی از آرمان فلسطین می‌زنند یا برای پیوستن به پیمان آبراهام قدم پیش می‌گذارند. البته بعید است این ها برای اسرائیل خطری تولید کنند. اما ترکیه‌ قوی برای ایران بسیار مخاطره‌آمیز است. پرونده‌های زیادی است که فعال خواهد شد. مهم ترین آن ها در آذربایجان با کریدور زنگزور و در عراق با کریدور شمال-جنوب معنا خواهد داشت. مشکل اصلی این است که ایران کارت بازی قدرتمندی در مقابل اردوغان نخواهد داشت درحالی که او کارت بازی خود را تولید کرده و استفاده خواهد کرد. تضمین‌های او را هم نباید چندان وقعی نهاد و هرلحظه ممکن است از آن چه تعهد داده، بیرون بیاید.ما با فضایی جدید مواجه هستیم که علت اصلی آن، ناتوانی دولت اسد در راضی کردن مردم و ارتشش بوده. چیزی که  تصحیح آن برای ما ممکن نبود. باید طرح جدید درانداخت و نگرش صحیح را به کار بست.