قدم زدن با جادوی شعر در خیابان
مراسم رونمایی از مجموعه آثار زنده یاد غلامرضا بروسان در مشهد برگزار شد
آیین بزرگداشت زنده یاد غلامرضا بروسان و زنده یاد الهام اسلامی به همراه رونمایی از مجموعه آثار زنده یاد بروسان در مشهد برگزار شد
بهگزارش خراسان، آیین بزرگداشت غلامرضا بروسان و الهام اسلامی همزمان با رونمایی از مجموعهآثار غلامرضا بروسان، با حضور نویسندگان و شاعران در شهر کتاب مشهد برگزار شد.
صدای جامعه در شعر
در ابتدای این نشست، جواد گنجعلی ضمن اشاره به ویژگیهای شعر غلامرضا بروسان گفت: « برجسته ترین ویژگی بروسان این بود که در فردیت خلاصه نمیشد، بلکه خودْ یک جامعه و یک موج بود.»
گنجعلی در ادامه، با نقلِ قولی از علی شفیعی از شاعران شناخته شده مشهد افزود: «شعر خوب، جادویی دارد که نیازی به تبلیغ ندارد. خودِ شعر در کوچهها به راه میافتد، مسیرش را پیدا میکند و زبان به زبان میچرخد. اگر امروز میبینیم که شعر بروسان همچنان زنده است و زبان به زبان میگردد، نشان از عظمت و بزرگی شعر اوست.»
این شاعر خراسانی گفت:در دهه ۸۰، شعر مشهد از جایگاه ویژهای در کشور برخوردار بود و بسیاری از شاعران کشور پیگیر شعر خراسان بودند. غلامرضا بروسان یکی از قافلهسالارهای شعر خراسان در آن زمان بهشمار میرفت.»
نگاه جدی به شعر
گنجعلی افزود: «شعر برای بروسان از جدیتی ویژه برخوردار بود. دغدغه او «کلمه» بود و در همه لحظهها-چه در خانه، چه در محل کار یا حتی در اتوبوس-در حال شعرخوانی بود.»
تمام شد تا پیدا شد
او ادامه داد: «من فکر میکنم بروسان از جهاتی شبیه به فروغ فرخزاد بود. در واقع، وقتی خود را پیدا کرد، خیلی زود پر کشید. رفتنِ او زودهنگام بود و اگر میمانْد، شاید جریان شعر را تغییر میداد.»
تسلط بر کلمه
جواد کلیدری، شاعر و از دوستان نزدیک بروسان نیز گفت: «بروسان اشتیاق زیادی به شعرخواندن داشت و به ویرایش و حلاجی کلمات هم بسیار معتقد بود. او تسلط ویژهای بر واژگان داشت و همواره بهترین کلمه را با دقت انتخاب میکرد تا با واژههای قبل و بعدش متناسب باشد.»
کلیدری ادامه داد: «بروسان بسیار پرجنبوجوش بود، از تنهایی گریزان بود و همیشه دوستانش را دور هم جمع میکرد. مرگ او باعث شد که جمع شاعرانه ما بیشتر حفظ شود و قدر همدیگر را بیشتر بدانیم.»
شور و نشاط بخشیدن به شعر خراسان
رضا عابدینزاده، یکی دیگر از شاعران حاضر در نشست، در توصیف بروسان و شعر او گفت: «او به شعر خراسان شور و نشاط میبخشید و شاعران دیگر را نیز به سرودن تشویق میکرد. با وجود شوخطبعی، نگاهش به شعر فوقالعاده جدی بود و این جدیت را به دیگران هم منتقل میکرد.»
در ادامه این نشست محمدباقر کلاهی اهری، شاعر برجسته خراسانی، نیز با اشاره به سخن یکی از بزرگان دنیای سحرانگیز شعر یادآور شد: «ما در زبان فارسی دو واژه «ذوق» و «شوق» داریم که میتوان هر دو را در عرصههای گوناگون-از جمله شعر-به کار گرفت. برخی ذوقِ شعر دارند اما شاید شوقِ مطرحشدن را نداشته باشند. بعضی دیگر تنها شوقِ مشهورشدن دارند و به هر دری میزنند تا خود را نشان دهند. اما عدهای هم هستند که هم ذوق و هم شوق دارند و زندهیاد بروسان از همین گروه بود.»
وی افزود: «کمتر شاعری را دیدهام که بتواند خود را بیرون از شعر هم خلاقانه معرفی کند؛ اما بروسان هم از نظر درونی و محتوایی خودش را خلق کرد و هم توانست در شعر تثبیت شود. او که وارد وادی دنیای جدیدی از شعر شده بود، دوره گذار را بسیار سریع طی کرد و بلافاصله به جریان دیگری از شعر پیوست. در اواخر عمر نیز داشت از تمام چهارچوبهایی که برای خود ترسیم کرده بود، عبور میکرد.»
کلاهی اهری در پایان تصریح کرد: «بروسان از شالودهسازی و پیکرتراشی در شعر خوشش نمیآمد و خودش هم دوست نداشت شبیه پیکرهای بیتحرک شود.»