در اول دی 1308 در خیابان سرباز در تهران به دنیا آمد. او از کودکی به موسیقی علاقهمند بود و در هنرستان تئاتر آواز ایرانی را آموخت. پس از آن، به هنرستان عالی موسیقی رفت و از استادان برجستهای چون سیروس شهردار، فریدون فرزانه و مصطفی پورتراب، تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. او شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی و ناصر حسینی پیدا کرد.خواندن اشعار نوین و آغاز مسیر خوانندگیدر دهه 1320، نوری با خواندن اشعار نوینی بر روی نغمههای روز کشورهای غربی و برخی قطعات کلاسیک آوازی، کار خوانندگی را آغاز کرد. این دوران، دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی در میان مردم ایران، بهویژه نسل جوان بود. نوری با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود، هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش بخشید و با اجرای آثار استادانی که قبلاً ذکر آنان رفت، فضای متفکرانهای به گونه آوازیاش داد.
300 قطعه موسیقی در طول 50 سالنوری طی پنج دهه بیش از 300 قطعه آوازی اجرا کرد و به تقریر و ترجمه مقالات و سرودن اشعاری برای ترانهها نیز پرداخت. او در سالهای پایانی عمر چند اجرا به نفع بیماران خاص داشت و ترانههای میهنیاش مانند «جان مریم»، «شالیزار»، «واسونک»، «جمعه بازار» و «ایران» به یادگار ماندند.
سبک خوانندگی و آهنگ سازیفریبرز لاچینی موسیقی دان و آهنگ ساز از آشنایی با صدای محمد نوری در رادیو، از دهه ۴۰ خورشیدی میگوید: از همان زمان نوری سبک ویژه و زیبای خودش را داشت و بسیاری از نوجوانان و جوانان از جمله من را جذب صدایش کرده بود. در آن سالها موسیقی پاپ تازه جایش را در ایران باز کرده بود و خوانندگان انگشت شماری فعالیت میکردند. در این میان نوری چون به سراغ سبکهای جاز، بلوز یا مشابه آن ها نرفته بود با دیگران تفاوت داشت. نوری به زبان انگلیسی تسلط داشت و برخلاف خیلیها آثار غربی را به خوبی میشناخت. میتوان گفت، بیشتر تحت تاثیر کارهای اروپایی بود تا آمریکایی. البته این تنها یک وجه کارش بود. آن چه به ترانههای او شخصیت میداد، ریشههای ایرانیاش بود. نوری موسیقی ردیف دستگاهی را میشناخت، روی موسیقی نواحی و فولکلوریک ایران کار کرده بود و با ادبیات کلاسیک و معاصر ایران به ویژه شعر آشنایی عمیق و گسترده داشت که همه اینها دست به دست هم داده و از او چهرهای خاص ساخته بود. جدای از همه اینها، استاد نوری همیشه تشنه دانستن بود و پیش استادان گوناگون عرصه موسیقی و ادبیات تحصیل کرده و چیزهای بسیاری یاد گرفته بود. از طرف دیگر مطالعات بسیاری در زمینههای مختلف هنری و فرهنگی داشت که به کارش عمق میداد.
محمد نوری با صدای خود به اشعار نیما طنین دیگری بخشید و گویی آن ها را از وادی خاموش واژهها به قلمرو باشکوه و پرفراز و نشیب اصوات رهنمون شد. به خاطر دارم که نوری دقت و حساسیت خاصی در کار خود داشت و گاهی ماهها کار میکرد تا لهجه ترانه را به بهترین وجهی ارائه کند.»
استاد اخلاق مداری و دانش موسیقینوری شخصیتی سادهزیست و پایبند به اخلاقیات بود. او همیشه برای هنرجویان خود پشتیبان خوبی بود و به دلسوزی و حمایت از آنها معروف بود. او بر آموزش تئوری موسیقی و سلفژ تاکید داشت تا هنرجویان موفقتر باشند. نوری با فرهنگ و دانش عمیقی از موسیقی ایرانی و غربی، شیوه آوازی منحصر به فردی داشت که به سختی میتوان آن را در زیر شاخههایی چون پاپ، کلاسیک و... گنجاند.
صدایی که خاموش شد
نوری در سال 1378 برنده جایزه «خورشید طلایی» وهمچنین در سال 1385 به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب شد. این جوایز تنها بخشی از نشانهایی است که به پاس تاثیر عمیق این استاد کم نظیر بر موسیقی ایران به او اهدا شد.
استاد نوری پس از سالها مبارزه با بیماری سرطان مغز استخوان و وخامت وضعیت جسمانی، در شامگاه 9 مرداد 1389 در بیمارستان جم تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. صدای او همچنان در گوش مردم ایران پر طنین است و به یادگار ماندگاری از یکی از برجستهترین هنرمندان ایران تبدیل شده است.