printlogo


رُخ زرد رخسار سُرخ‌ها
سید مصطفی صابری  |  روزنامه‌نگار


 پرسپولیس این روزها تیمی است که رقبای ته‌جدولی را از بحران خارج می‌کند و خودش مدام بیشتر از قبل درگیر بحران می‌شود؛ حالا دیگر از آن تیم شگفت‌انگیز برانکو که با پنجره بسته تا فینال آسیا رفت و باخت را نمی‌شناخت، خبری نیست؛ از آن تیم جنگنده یحیی که تسلیم نمی‌شد، یا از روزهای خوبی که قرمزها با اوسمار داشتند که نمونه‌اش کامبک دیوانه‌وار فصل قبل مقابل استقلال خوزستان بود. حالا پرسپولیس به‌راحتی گل می‌خورد، به‌سختی و با جان کندن گل می‌زند و آن شخصیت قهرمانی و هویت برنده را ندارد. حالا باخت برای قرمزها یک اتفاق عجیب نیست که به آن عادت نداشته باشند. تیم گاریدو که روز قبل بالاخره از نیمکت پرسپولیس کنار رفت در لیگ نخبگان به‌رغم بازی‌های خوب، باخت‌های بدی داشت که به نتایج این تیم در لیگ برتر هم سرایت کرد. افت بازیکنان هم کاملاً مشهود است. در این پرونده فارغ از جنبه‌های ورزشی این ماجرا، افت قرمزها را از زوایای غیرورزشی‌شان بررسی کردیم و سراغ پیامدهای اجتماعی آن رفتیم.


تیمی که شخصیت برنده ندارد
شاید فراتر از نوع بازی پرسپولیس، آن‌چه در نتیجه گرفتن این تیم ملموس باشد، تغییر هویت تیم است که دیگر آن لجاجت برای پیروزی را ندارد
گاریدو کارنامه درخشانی ندارد؛ در بیشتر تیم‌هایی هم که بوده، درست مثل پرسپولیس پایان کارش چندان خوشایند نبوده؛ اما به‌هرحال بعد از آن‌که یحیی استعفا کرد، درویش به دستیار جوان و جاه‌طلب یحیی اعتماد کرد و اوسمار هم نتایج فوق‌العاده‌ای را با تیمی گرفت که یحیی ساخته بود. اوسمار هویت برنده تیم و فلسفه بازی آن را حفظ کرد و نتیجه‌اش شد قهرمانی شیرین پرسپولیس در لیگ برتر، آن‌هم زمانی که این تیم شانس چندانی برای قهرمانی نداشت. اما گاریدو که آمد با رفتن ستاره‌هایی مثل ترابی، بیرانوند و اسماعیلی‌فر، در کنار نفراتی چون نعمتی، حنانوف، عبدی و... تیمی تازه را ساخت که  ابتدا جذاب به نظر می‌رسید؛ از بازی‌های خوب و امیدوارکننده گندوز تا عملکرد متوسط العملود و پیشرفت فرجی، همین‌طور تقویت خط حمله با علیپور و ژوآئو، با این حساب آن‌چه که حس می‌شد، این است که این تیم روی کاغذ چندان تضعیف نشده و ادامه روند قبلی دور از انتظار نیست. جدا از مباحث فنی مثل جدا شدن آنالیزور و... روند گاریدو طوری بود که این اتفاق نیفتاد. چرا؟

1. شخصیت لجوج گاریدو   هواداران پرسپولیس در مقاطع مختلف مثل اوایل حضور برانکو بعد از درخشان، اوایل حضور کالدرون و حتی اواخر یحیی، فرصت زیاد به کادر فنی دادند، چون روند مثبت را حس می‌کردند و از طرفی می‌دانستند کادر فنی لجاجتی روی اشتباهاتش ندارد. اما این حس مثبت از گاریدو به هواداران منتقل نشد تا کاسه صبر آن‌ها به شدت سریع لبریز شود و همین‌جا بود که شکاف عمیق بین گاریدو و سکوها، به ساق بازیکنان هم منتقل شد و عملکرد بازیکنان را تحت‌الشعاع قرار داد. گاریدو در نوع استفاده از کادر فنی‌اش، بازی نگرفتن از مهره‌هایی چون سلمانی و... یا اصرار روی استفاده از امثال سروش رفیعی، کاریزمای نداشته و اعتماد کمی را که هواداران به او داشتند زودتر از حد موعد خرج کرد.
2. شکاف بین بازیکن و کادر فنی    نبود کاریزما و محبوبیت روی نیمکت سرخ‌ها تنها باعث قهر هواداران نشد. خیلی وقت‌ها بازیکنان هم برای کادر فنی می‌جنگند؛ اما وقتی در تیم یکدلی نباشد و مربی هم مرکز همدلی تیم قرار نگیرد، بازیکنان انگیزه لازم برای بهترین بودن را ندارند. بماند که گاریدو چه از نظر فنی، چه از نظر روحی تاثیری روی عملکرد بازیکنان نداشت. به‌طور مثال کنعانی آماده‌ترین مدافع کشور که در یک فصل به‌ندرت اشتباه می‌کرد در این چند بازی اخیر مدام مرتکب اشتباهات شد. علیپور و آل‌کثیر سایه‌ای از عملکرد قبلی را ارائه نکردند. استرس و نبود تمرکز در تصمیمات بازیکنان موج می‌زد و در این بین کادر فنی هم فقط شاهد ماجرا بود.

3. انفعال مدیریت   برخلاف استقلال که در روزهای خوب و بد، عملکرد پیش کسوتانش چندان خوب نیست؛ قدیمی‌های پرسپولیس تا همین اواخر چندان علیه گاریدو موضعی نگرفتند تا وضع تیم خراب نشود و حتی برخی از آن‌ها با بیان این موضوع که باشگاه بعد از گاریدو هم امکان جذب یک سرمربی موفق را ندارد و باید با او ساخت، هواداران را آرام کردند؛ اما مدیریت باشگاه که انتظار می‌رفت چراغ خاموش، رصد بهتری از اوضاع داشته باشد در برابر روند منفی وضعیت چنان منفعل شد که دیگر امیدی به بهبود ماجرا باقی نماند و کار به اخراج دیر هنگام گاریدو کشید. شاید درویش که این روزها بین هواداران محبوبیت چندانی ندارد با اعتماد به گاریدو و ... پای او سوخت؛ وگرنه قطعاً ابزارهای لازم را برای او فراهم و با کمک پیروانی و کریم باقری حواشی را هم دور کرده بود.
4. تغییر شخصیت تیمی  وقتی یک تیم فقط و فقط برای برد بجنگد، می‌شود تیم برانکو که حتی بازیکن بزرگ سال برای تعویض نداشت اما با چند بازیکن امید توانست به فینال برسد. اما تیم گاریدو با فاصله تدریجی از هوادار، تاکتیک ضعیف تیمی، عملکرد نامناسب بازیکنان، روان جمعی غیرمتمرکز و خیلی چیزهای دیگر در نهایت از آن تیم جنگجو و با هویت قهرمانی به تیمی تبدیل شد که در مصاف با دو تیم ته جدولی بازنده از بازی خارج شود. تیمی که حتی فلسفه فوتبالش هم از روزهای یحیی و برانکو فاصله گرفته بود تا همه دل‌شان برای اوسماری تنگ شود که تیم یحیی را خوب تقویت کرد و قهرمان شد.


وقتی قرمز و آبی خوب نتیجه نمی‌گیرند
وقتی یک تیم ریشه‌دار و قدیمی روند خوبی ندارد، فقط با یکسری نتایج ورزشی مواجه نیستیم و پیامدهای اجتماعی زیادی دارد که نباید از آن غافل شد 
در تمام دنیا فرهنگ هواداری بخش جذاب فوتبال است؛ آدم‌هایی که با هیچ پولی حاضر نیستند تیم‌شان را تغییر دهند و عشق به یک پیراهن گاهی تمام سهم آن‌ها از رویاهایی است که محقق نشده. آن‌ها با یک تیم نفس می‌کشند، شادی می‌کنند و اشک می‌ریزند، وجودشان را در سرما و گرما برای تیم‌شان می‌گذارند تا بخشی از یک اتفاق شیرین و بزرگ باشند. فوتبال فرصت و بهانه خوبی برای یکدلی، شوخی، کری و عامل ایجاد ارتباط بین اقشار و نسل‌های مختلف است. برای همین است که ورای نتایج، تیم‌های ریشه‌دار در هر فصل محبوب‌تر هستند، چون جرقه‌ای گذرا نیستند، چون اسطوره‌هایی دارند، افتخارات و گذشته‌ای که یک هوادار دوستش دارد و به‌خاطر همان است که دل به تیمی سپرده‌اند. در فرهنگ هواداری نمی‌شود با نقل و انتقال بازیکن مورد علاقه تیمت را عوض کنی یا هر فصل عاشق تیمی شوی که تهاجمی‌تر بازی می‌کند و نتایج بهتری می‌گیرد. در فرهنگ هواداری به اعتبار روزهای خوب و شیرینی که تیمت افتخارآفرینی می‌کند؛ در روزهای تلخی هم کنارش خواهی بود و ناراحت. غمگین می‌شوی چون سهم امروزت از شادی کم شده. در این بین اگر شرایط اقتصادی هم بد باشد، فوتبال جای شغل خوبی که نداشتی، جای فرصت‌هایی که از دست دادی و خیلی چیزهای دیگر را می‌گیرد. نمی‌شود به‌طور کامل هم از هواداری که درگیر احساسات است، انتظار این را داشت که بعد از باخت تیمش با خانواده بداخلاقی نکند که ای کاش حواسش به این موضوع باشد؛ نمی‌شود انتظار داشت در محل کار بحث فوتبالی نداشته باشد؛ فوتبال هم که یک سرش باخت است و هرچه یک تیم پرطرفدارتر، پیامدهای نتیجه گرفتنش بیشتر. درست مشابه روزهای بد استقلال که با نکونام سپری شد و چند وقتی است بوی بهبود از اوضاع‌شان به مشام می‌رسد. برای همین است کاش به‌عنوان هوادار حواس‌مان به جنس هواداری‌مان باشد که تمام زندگی‌مان را تحت الشعاع قرار ندهد و از طرفی به‌عنوان مسئول، مدیر، مربی و بازیکن حواس‌مان باشد که نتایج تیم‌های پرطرفدار فقط یکسری عدد نیست. خلاصه کاش فوتبال ما، زیرساختش و خیلی چیزهای دیگرش بهتر از این شود تا دنیای هواداری هم تیره نباشد.  

گاریدو با هواداران لجبازی کرد
«مرتضی فنونی‌زاده» پیش کسوت پرسپولیس درباره دلایل شکست‌های اخیر پرسپولیس و پیامد بی‌توجهی به نظر هواداران در این اتفاقات می‌گوید
مجیدحسین زاده  |  روزنامه‌نگار
 پرسپولیس در برابر مس رفسنجان که این فصل شرایط خوبی نداشته، در یک بازی نفسگیر و سخت با نتیجه سه بر یک مغلوب شد و چهارمین شکست فصل و دومین باخت متوالی را تجربه کرد. «مرتضی فنونی‌زاده» پیش کسوت پرسپولیس که سابقه ۱۷ بازی ملی هم در کارنامه‌اش دیده می‌شود، از دلایل حال بد این روزهای یکی از محبوب‌ترین تیم‌های کشورمان می‌گوید؛البته ساعتی بعد از این گفت و گو ، گاریدو کناررفت

بعد از 20 بازی، ارنج اولیه‌مان مشخص نیست
«فنونی‌زاده» در ابتدای صحبت‌هایش می‌گوید: «با توجه به بازی مقابل مس‌رفسنجان و شکست برابر این تیم که در رده 14 جدول قرار داشت، من معتقدم که آقای گاریدو می‌خواهد لجبازی کند؛ هم نسبت به ارنج تیم و هم بالاخره کیفیت بازی و هم با هواداران. هرچند هیچ سرمربی دوست ندارد ببازد و تیمش بد بازی کند ولی ما پرسپولیسی هستیم و او باید متوجه این قضیه باشد که این تیم، ۴۰ میلیون هوادار دارد. او هنوز ارنج اولیه‌اش را به دست نیاورده، بعد از چهار ماه یا حدوداً ۱۹ تا ۲۰ بازی هم در لیگ نخبگان، هم لیگ‌برتر و جام حذفی. اما متاسفانه همان بازیکنانی که اصلا آماده نیستند، مد نظر هواداران هم نیستند، باز دوباره دارند بازی می‌کنند. من اسم نمی‌آورم اما همه می‌دانند و می‌بینند».
چرا باخت را گردن یک بازیکن می‌اندازد؟
او درباره بازی اخیر و شکست سه بر یک مقابل تیم مس رفسنجان می‌گوید: «آقای گاریدو، شما یک مربی حرفه‌ای هستید، وقتی تیم ما دو هیچ عقب است، شما باید تغییر سیستم بدهید اما او فقط تعویض می‌کند و بازی را همچنان با دو تا هافبک دفاعی ادامه می‌دهد. بعدش هم در مصاحبه مطبوعاتی، مستقیم درباره یک بازیکن گفته که چهار تا گل اخیر که خوردیم، تقصیر او بوده است. همه ما می‌دانیم وقتی یک تیم گل می‌خورد، باید یک عاملی باعث آن شده باشد. یا تیم حریف فوق‌العاده عمل کرده یا اشتباهات فردی باعث می‌شود که یک تیم گل بخورد. آقای کنعانی الان کاپیتان تیم ما بوده، آن قدر هم برای این تیم زحمت کشیده، حالا دوتا هم اشتباه کرده است. از نظر من، نباید به طور مستقیم یک بازیکن را مقصر قلمداد کنیم، با توجه به این که خودش هم حرفه‌ای است. اگر هم آماده نیست، چرا او را در ترکیب می‌گذارد؟ من خودم دفاع وسط بودم. وقتی دفاع وسط تعویض می‌شود، نشانه ضعف سرمربی است. آقای پروین همیشه دهه ۶۰ قبل از شروع بازی خطاب به همه می‌گفت که بچه‌ها ردیفید؟ اگر احساس می‌کرد یک بازیکن از لحاظ روانی یا بدنی آماده نیست، مثلاً می‌گفت آقا ناصر، امروز تو باید بنشینی بغل من، یا اصغر تو کنارم باش».
گاریدو مشاوره هم نمی‌گیرد
این پیش کسوت پرسپولیس درباره نقش کمک مربی‌های گاریدو برای خروج از این شرایط می‌گوید: «او مشاوره هم نمی‌گیرد. الان سه تا از بازیکن‌های درجه یک آسیا کنارش هستند، افشین خان پیروانی، کریم خان و هم سیدجلال. حداقل یک جلسه با آن‌ها بگذارد و وضعیت تیم را بررسی کند. کمیته فنی هم که نداریم. تازه اگر کمیته فنی هم بگذارند، دیدید دیگر، می‌روند از این طرف و آن طرف افرادی را می‌آورند که یک عکس با پیراهن و شورت ورزشی ندارند. ما باید کمیته فنی داشته باشیم».
​​​​​​​
یک ماه پیش باید قرارداد بازیکنان را کم می‌کردند
«الان این که آمدند و قراردادهای بازیکنان را کم کردند، این کار را باید یک ماه پیش انجام می‌دادند؛ بعد از اولین شکست. بهترین تنبیه در حال حاضر همین است که قراردادها را کم کنند وگرنه بازیکن را بگذارید در زمین یا نگذارید، دیگر برای خیلی‌های‌شان مسئله‌ای نیست». «فنونی‌زاده» با این مقدمه ادامه می‌دهد: «مجموعه‌ بازیکنانی که الان آقای گاریدو دارد استفاده می‌کند و زیر نظرش است، یکی از بهترین تیم‌های پرسپولیس است، منتهی نمی‌داند چه جوری از آن‌ها استفاده کند. در ضمن، وقتی سکوها و طرفدارها 2 تا از بازیکن‌ها را نمی‌خواهند، شما نباید هر بازی آن ها را در ترکیب ثابت بگذارید. درست است که حرف اول و آخر را سرمربی می‌زند ولی وقتی نتیجه نمی‌گیرید، همان سکوها مشخص می‌کند که شما سرمربی خواهید ماند یا نه؟ البته شانسی هم که او آورد، این است که هیچ گاه در آزادی بازی نکرد که آن جو جهنمی را درک کند و خودش از نزدیک متوجه انتقادهای هوادارهای پرسپولیس بشود».
گاریدو باید استعفا بدهد، اخراج نه
او درباره خواسته هواداران برای اخراج این سرمربی می‌گوید: «دو ساله با او قرارداد بستند که مبلغ بسیار بالایی هم هست و یک میلیون یورو که با حساب الان می‌شود ۸۰ میلیارد تومان. همه ما می‌دانیم که اگر اخراج بشود باید همه پولش را به او بدهیم. در حال حاضر باید اعضای هیئت مدیره با او صحبت کنند و بگویند: «آقای گاریدو، رزومه خودت را خراب‌تر نکن. تو که هر جا بودی، بیشتر اخراج شدی. این جا بخواهی اخراج بشوی دیگر هیچ تیمی دنبالت نمی‌آید پس خودت برو و استعفا بده. این بهترین کار است».
شهریار فوتبال ایران را برگردانید
او درباره انتخاب سرمربی در شرایط فعلی برای این تیم هم می‌گوید: «اگر بخواهیم برویم یک مربی بیاوریم، اولاً باید بیکار باشد، چون مربی خوب که الان تیم دارد و نمی‌آید. به نظر من، باید شهریار فوتبال ایران را متقاعد کنند که بیاید و تیم را خودش تحویل بگیرد. همه جوره هم پیش کسوت‌ها پشت او هستند».