افشای راهبرد دوستونی ترس و یأس
احسان صالحی
بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب درباره مسائل منطقه و سوریه در واقع افشای پایهها و نقاط تمرکز عملیات روانی علیه جبهه مقاومت در هفتههای اخیر بود. 2پایه اصلی این عملیات روانی، «القای ترس» و «ایجاد یأس» است. بهصورت مشخص بعد از عملیات انفجار پیجرها در لبنان، ترور فرماندهان رضوان و متعاقب آن ترور شهید نصرا...، عملیات روانی مزبور با شدت بیشتری دنبال شد. هدف از القای ترس، ایجاد حالت قفلشدگی در جبهه مقاومت و اصطلاحا دست از پا خطا نکردن از ترس هدف قرارگرفتن و هدف از ایجاد یأس، پایانیافته نشاندادن بازی و منفعلسازی هستهها و افراد فعال بود. این راهبرد درخصوص لبنان نتیجه معکوس داد؛ یعنی برخلاف انتظار طراحان آن، وارد بازی مرگ خود نشد، بلکه به سرعت توانست فرایند احیا را طی کند .شکست رژیم متجاوز در لبنان و رسیدن به نقطه آتشبس و بازگشت آوارگان ضاحیه با توافق حول قطعنامه بیخاصیت1701، پیروزی آشکار برای حزبا... در جنگی بود که در واقع پیش از پیروزی در میدان، برنده آن در میدان ارادهها و غلبه بر ترس و یأس شده بود.در سوریه اما ماجرا متفاوت رقم خورد؛ سوریه گرفتار در ضعفهای انباشته و مشکلات مزمن، در مقابل فشار و عملیات روانی جدیدی که بعد از ترور شهید نصرا... آغاز شد، تاب نیاورد و شکست. پس از شهادت سید، گزاره «اکنون نوبت سوریه / اسد است» به گزارهای رایج و پرتکرار در ادبیات رسانهای ضدمقاومت و همچنین مقامهای رژیم صهیونیستی تبدیل شد. درواقع سوریه قبل از آن که در میدان دچار فروپاشی شود، در اذهان شکسته شد و فروپاشید. راهبرد دوستونی ترس و یأس کاری با جامعه، ارتش و دولت سوریه کرد که شهرها ناباورانه و بدون مقاومت، یا یکی پس از دیگری به تصرف مسلحان در میآمد یا قبل از رسیدن آن ها، بهدست نیروها و هستههای خفته معارض میافتاد.گزاره اول در قالب اشاره ایشان به حمایت ضمنی وزیر امور خارجه آمریکا از کسانی که بهدنبال اغتشاش در ایران هستند، بیان و صراحتا این پیام به شبکه داخلی آشوب و صحنهگردانان آن منتقل شد که اغتشاش یک پروژه آمریکایی است و تسامحی در مقابل آن وجود نخواهد داشت. البته فرامتن این فرمایش صریح این است که دستگاههای امنیتی موظف اند با رصد و پیشبینی درست، از هرگونه اقدام مستقیم یا غیرمستقیم که زمینهساز ناامنی و ناآرامی است، جلوگیری کنند. خودداری مسئولان بخشهای مختلف از فعالکردن گسلهای داخلی، پرهیز از دامنزدن به اختلافات بهخصوص در رسانهها و همچنین در میدان بودن مسئولان دولتی و تقویت ارتباطات مردمی آن ها، جزو ضروریترین کارها برای خنثیسازی برنامه دشمن است.گزاره دیگری که رهبر معظم انقلاب بر آن خط بطلان کشیدند، ادعای تضعیف ایران با توجه به تضعیف گروههای نیابتی محور مقاومت بود. در مقابل ادبیات و روحیه استعماری غربیها که نوع برخورد آن ها با کشورهای همسو از نوع تحتالحمایگی و ژاندارمی است، در محور مقاومت، هر یک از ارکان، مستقل و در عین حال حلقهای از زنجیره و کمربند جبهه حق است. رهبر معظم انقلاب در این بخش از سخنانشان به صراحت فرمودند جمهوری اسلامی اگر قرار باشد کاری انجام دهد، نیازی به نیروی نیابتی ندارد. ضمن این که مبارزه مشترک این محور با رژیم صهیونیستی تا نابودی کامل آن ادامه خواهد داشت.در کنار 2گزاره فوقالذکر که پدافند سنگینی علیه راهبرد ترس و یأس دشمن بود، رهبر معظم انقلاب گزاره سومی نیز با رویکرد امید به آینده خلق کردند؛ سربرآوردن جریان مقاومت در سوریه برای بیرونراندن اشغالگران صهیونیست و مقابله با عوامل ناامنی سوریه، پیشبینی و آیندهنگری برخاسته از تجربه و پدیده حزبا... لبنان بود که به آن ارجاع دادند تا هم مسیر مشخص شود و هم توهم پایان کار سوریه تَرک بردارد.