printlogo


پول، پول می‌آورد


مفلسی شنیده بود که پول پول می‌آورد؛ پس بعد از کوشش بسیار سکه‌ای یک دیناری به دست آورد و فورا به دکان صرافی رفت و آهسته سکه خود را میان سکه‌های صراف گذاشت.
اما هرچه صبر کرد، پول او پول‌های صرافی را به سمت‌اش نیاورد، پس آهسته دست دراز کرد تا سکه خودش را بردارد.
صراف او را دید و گفت: چه می‌کنی؟ مرد حقیقت را بیان کرد، صراف گفت: آنچه شنیده‌ای درست است اما پول زیاد پول کم را می‌رباید، همان‌گونه که سکه‌های من سکه تو را آورده است.