بر این نکته اصرار داریم که وضعیت موجود در مشهد همواره از وضعیت قابلبرنامهریزی جلوتر است، یعنی وقایع و شرایط حادثشده در کلانشهر مشهد همیشه چند سال جلوتر از مدیران است. به همین دلیل است که مدیران در این کلانشهر همواره «ناچار به مدیریت وضع فعلی» هستند تا این که برای آینده تصمیم بگیرند. البته مقصر این عقبماندگی هم خود مدیران استان و حتی کشور در طول 60 سال گذشته هستند که همیشه در رویارویی با مسائل مشهد «سادهترین» ، «کوتاهترین» و در «دسترس ترین» تصمیم را اتخاذ کردهاند. 60 سال پیش وقتی دشت مشهد را ممنوعه اعلام کردند جمعیت این کلانشهر حدود 400 هزار نفر بود، این یعنی آبخوان مشهد امکان تامین جمعیتی بالاتر از نیم میلیون نفر را ندارد اما در عوض چه رخ داد؟ مدام بر دهل توسعه مشهد، ساخت و ساز، استقرار صنایع، توسعه کشت برای قطب شدن در تولید و توسعه دامداری کوبیده شد تا جمعیت مشهد امروز به 10 برابر دهه 40 رسید، دشتی که بر اساس تمامی شاخصهای توسعه پایدار ظرفیت و توان خدماتدهی به این جمعیت را ندارد اما در طول این چند دهه همواره استقرار جمعیت حادث شد و مدیران در مواجهه به آن «تخصیص» جدید دادند، بهانه هم این بود؛ نمیتوان آب را روی کشاورز، مردم و دام بست. در دهه 70 وقتی بحران آب شد راهحل مدیران آوردن آب از فراحوضه و احداث سد دوستی بود که همین سد خود عاملی برای تشدید بحران آب شد، زیرا مدیران بهجای مدیریت مصارف و جلوگیری از توسعه شهر، بدون اخذ ضمانت حقابه سد احداث کردند و حالا این سد آب ندارد، بحران آب ناقوس مرگ دشت مشهد شده، آبخوانی که 40 سال پیش ممنوعه شده با کسری جدی روبه رو و فرونشست 25 سانتیمتری تمام زیرساختهای حیاتی مشهد را تهدید میکند در عوض مدیران بازهم سادهترین راه را انتخاب کردند؛ وقتی سد دوستی آب ندارد و باران نمیبارد، ناچار هستیم چاه بزنیم و عمق چاهها را افزایش دهیم تا حداقل تابستان امسال را سر کنیم اما این که تابستان آینده و تابستانهای آینده چه میشود؟ پاسخی ندارند.
شورای سازگاری با کمآبی، مصوبات شورای عالی، مصوبات هیئت دولت و همه و همه برنامهها و طرحهایی برای مقابله با بحران آب ارائه کردند اما در انتخاب راهحلها طبق معمول مدیران مشهد «سادهترین» ، «کوتاهترین» و در «دسترس ترین» را انتخاب کردند، مثلاً بهجای این که تعهد خود را در مدیریت مصارف و اجرای بازچرخانی پساب انجام دهند و طبق قانون ابلاغی 120 میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده را به غرب دشت مشهد منتقل کنند و هم برای تغذیه آبخوان استفاده شود و هم حقابه کشاورزان شود تا مازاد آب کشاورزی را برای تامین آب شرب مشهد منتقل کنند، به مدیران تامین آب ابلاغ میکنند که باید چاه حفر کنید و مدیرانی که مقاومت کنند عزل میشوند، زیرا سادهترین راه حفر چاه است بدون توجه به این که آبخوان خالیشده در حال فرونشست دیر یا زود مشهد را خواهد بلعید.
تاکید استاندار بر تامین آب شرب از دریای عمان
با روی کار آمدن دولت چهاردهم، اولویت اجرای برنامهها با پشتوانه کارشناسی اعلام شد که البته قضاوت در این خصوص حداقل در استان خراسان رضوی هنوز زود است اما بهجرئت میتوان گفت که در حوزه منابع و مصارف و مدیریت آب استان، در هنوز بر همان پاشنه میچرخد. روز گذشته استاندار خراسان رضوی در سیزدهمین نشست سازگاری با کمآبی در شرکت آب منطقهای خراسان رضوی اعلام کرد: مسئله تامین آب شهر مشهد، آنقدر مهم است که قابلیت طرح در جلسه سران قوا را نیز دارد و سهم استان خراسان رضوی از آب دریای عمان باید شامل آب شرب هم بشود.
مظفری این را هم گفت که تیمی از کارشناسان باید این موضوع را در دستور کار قرار دهند و نتیجه مطالعات علمی و بررسیها، جمعبندی و به رئیسجمهوری ارائه شود.
در نگاه اول نمیتوان با این موضعگیری مخالفت کرد، زیرا واقعیت این است که مشهد با تمام ظرفیتهای آبی موجود بازهم از نیاز و مصارفش عقبتر است و با اعمال همه مدیریتهای مصارف بازهم ناچار هستیم برای آینده مشهد آب از فراحوضه به آبخوان مشهد تزریق کنیم. اما آن چه قابل نقد است ادامه رویه گذشته است؛ در سالهای گذشته مدیران استانداری و آب استان بهجای مدیریت مصارف تنها به فکر تامین منابع بوده و تنها به تامین آب موردنیاز به هر قیمتی بسنده کردهاند.
این که استاندار محترم بهجای این که به مدیران آب منطقهای و آبفا الزام کند که در اولین فرصت از تمامی ظرفیتها برای اجرای خط لوله و تکمیل تصفیهخانههای مشهد، برای انتقال پساب 120 میلیون مترمکعبی به غرب دشت مشهد برای تغذیه و جایگزینی با حقابه کشاورزان استفاده کنند و از سرمایهگذاران بخش خصوصی و دولت بخواهد در این مسیر کمک کنند، خط لوله انتقال آب دریای عمان که بناست در افق 1420 و آینده مشهد تعبیه شود و در فاز اول تنها 120 میلیون مترمکعب آب، مترمکعبی 3 دلار را برای صنایع استان به ارمغان می آورد، مدنظر قرار میدهد که از سران قوا برای تامین آب شرب مشهد از این مسیر مصوبه و اعتبار بگیرد جای بسی نقد دارد. این که بهجای اجرای خط انتقال آب هزارمسجد به مشهد، تاکید به هزینه کرد از منابع آبی آیندگان مشهد دارد، جای نقد دارد. انتظار میرود استاندار محترم سادهترین راه را انتخاب نکند و در راهبرد اولویت را بر مدیریت مصارف و اجرای بازچرخانی آب بگذارد که نقداً 120 میلیون مترمکعب فاضلاب را از کشف رود جمعآوری و با تصفیه کردن آن جایگزین حقابه کشاورزی غرب مشهد و آبخوان بحرانزده مشهد کند.