printlogo


آفتابه و لگن 7 دست شام و ناهار هیچی

​​​​​​​در قدیم که با دست غذا می‌خوردند، رسم بود که پیش از غذا دست‌ها را با آفتابه و لگن می‌شستند. در مهمانی‌ها آفتابه و لگن را سر سفره می‌آوردند، آن را پیش یک یک مهمان‌ها می‌بردند و لگن را زیر دست هر یک می‌گرفتند و با آفتابه آب می‌ریختند. مهمان‌ها دست‌ها را می‌شستند و با حوله خشک می‌کردند. چون آفتابه و لگن از تجملات سفره بود، بعضی‌ها سعی می‌کردند سر سفره چند دست آفتابه و لگن بیاورند، این جا بود که مهمان تصور می‌کرد بعد از این همه آفتابه و لگن لابد غذای حسابی در کار است. اما گاهی پیش می‌آمد که این‌طور نبود و تشریفات سفره یعنی آفتابه و لگن نسبتی با غذا نداشت؛ در چنین مواردی بود که می‌گفتند «آفتابه و لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی». بعدها این مثل درباره هر اتفاقی که مقدمه‌اش بیشتر از خودش باشد، به کار رفت.
برگرفته از «برخی از مثل‌ها و تعبیرات فارسی»
 نوشته هاشم رجب زاده