printlogo


هفتم اکتبر، بازی با حاصل جمع منفی
احسان کیانی 

طی روزهای گذشته با آغاز تبادل اسیران، طولانی‌ترین جنگ غزه به پایان رسید. جالب آن که هر دو طرف اصلی این نبرد، مدعی پیروزی و کسب دستاوردهای مهمی هستند. اما قضاوت درباره طرف پیروز یا شکست‌خورده، چندان آسان نیست. برای ارزیابی جایگاه یک بازیگر پس از نبردی چنین دشوار، می‌توان سه نظام محاسباتی را مد نظر قرار داد.
1- تحقق اهداف
در این طریق، پیروزی یا شکست بر اساس تحقق اهداف اعلام‌شده، ارزیابی می‌شود. مطابق چنین فرمولی؛ جناح راست اسرائیل به رهبری نتانیاهو از سه هدف اعلام‌شده درباره غزه (آزادی اسیران، نظامی‌زدایی از غزه و نابودی حکومت حماس)، توانسته هدف اول را محقق کند. در تحقق هدف دوم، ناکام مانده است. تحقق هدف سوم منوط به تداوم مذاکره درباره حکومت آتی غزه است که گرچه ماندگاری حکومت حماس بر غزه، مبهم است ولی واگذاری غزه به تشکیلات خودگردان نیز برای جناح راست اسرائیل، مطلوب تلقی نمی‌شود. در طرف مقابل؛ اهداف رسمی حماس، آزادی اسیران و خروج نظامیان اسرائیل از غزه بوده که هر دو در پی آتش‌بس محقق شده است.
2- هزینه‌فایده
محاسبه دوم، بررسی هزینه و فایده دست‌یابی به این اهداف است. کسانی که صرفاً عدم تحقق همه اهداف اسرائیل را به منزله پیروزی مقاومت قلمداد می‌کنند، به این نبرد به مثابه یک بازی با حاصل جمع صفر می‌نگرند. در حالی که اگر ارزیابی هزینه‌فایده دخیل شود، این نبرد، یک بازی با حاصل جمع منفی بوده و طرفی پیروز (یا پیروزتر!) محسوب می‌شود که هزینه کمتری برای تحقق اهدافش داده باشد. هزینه اسرائیل در این نبرد اعم از نظامی یا اقتصادی، مستقیم یا غیرمستقیم، حدود ۷۰ میلیارد دلار برآورد شده و هزینه بازسازی غزه نیز حداقل ۸۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. با این تفاوت که اسرائیل با کمک‌های مالی آمریکا به راحتی این هزینه را پوشش خواهد داد ولی جذب سرمایه برای بازسازی غزه بسیار دشوار خواهد بود. از منظر نظامی نیز تلفات ارتش اسرائیل کمتر از ۱۰ درصد شهدای حماس بوده، علاوه بر این که حماس رهبران و فرماندهان مهمی را از دست داده، گرچه فرآیند شبکه‌ای این تشکیلات، امکان احیای آن را در میان‌مدت فراهم خواهد کرد.
3- پایداری دستاوردها
منظر دیگری که می‌تواند برای ارزیابی دستاوردها مفید باشد؛ بررسی پایداری آن‌ها در بلندمدت است. مهم‌ترین دستاورد راهبردی حماس، جلوگیری از توافق ابراهیم بین ریاض و تل‌آویو بوده، ولی با الحاق احتمالی عربستان به این توافق در دوره ترامپ، این دستاورد از دست می‌رود. اما احیای اهمیت بحران فلسطین در سطح افکار عمومی جهانی، دستاورد اصلی و پایدار مقاومت بوده است. در سوی دیگر، اسرائیل توانسته سازمان رزم حماس را تضعیف کند ولی با خروج نظامیان اشغال‌گر از غزه، امکان تقویت حماس مهیا می‌شود. به‌خصوص که شدت جنایات رژیم در غزه، بذر جذب نیروهای جدید به مقاومت فلسطین را آب‌یاری خواهد کرد. اگر حماس بتواند با تشکیلات خودگردان بر سر تشکیل حکومتی واحد در غزه و کرانه به توافق رسیده و به‌تدریج زمینه فشار بر آمریکا و اروپا برای شناسایی موجودیت فلسطین در سازمان ملل را فراهم کند، بی‌شک دستاوردی پایدارتر، نصیب ملت فلسطین شده است.