برخی فرصتهای خوب زندگی برای یادگیری یک مهارت، ارتقای تحصیلی، بودن کنار خانواده، ارتقای تجربههای شخصی و... بهراحتی قابل تکرار نیستند، چون انرژی ذهنی و جسمی 25 سالگی ما، حال خوب پدر و مادرمان یا روزهای یکسالگی فرزندمان در فرصتهای بعدی با کیفیت متفاوتی پیشروی ما هستند و در مواقعی شاید اگر در لحظه درست درکشان نکنیم، شانسمان را از دست داده باشیم. یکی از موانع جدی پیشروی ما در این زمینهها اعتیاد بهکار است. یک تمایل اجباری و کنترلناپذیر که منجر به اختلال در سایر جنبههای زندگی فرد میشود. افراد معتاد به کار اغلب به دلیل نیاز درونی به کار کردن، به جای لذت بردن از آن، به کار ادامه میدهند. این افراد معمولاً ساعات طولانی کار میکنند، حتی زمانی که بیمار یا خسته هستند، و نمیتوانند از کار خود دست بکشند. اعتیاد به کار خیلی وقتها برابر کار زیاد بهخاطر مشکلات مالی نیست. در این پرونده این موضوع را از جنبههای مختلفش بررسی میکنیم.
این اعتیاد هم دامن خانواده را میگیرد
اعتیاد به کار میتواند تاثیرات منفی زیادی بر زندگی خانوادگی داشته باشد، از جمله:
کاهش زمان با خانواده افراد معتاد به کار زمان کمتری را با خانواده خود میگذرانند، که میتواند منجر به احساس تنهایی و انزوا در بین اعضای خانواده و حتی شکاف نسلی شود؛ چرا که والدین از جایی بهبعد نمیتوانند شکاف موجود بین دنیای متفاوت خودشان و فرزندشان را پر کنند.
مشکلات ارتباطی اعتیاد به کار میتواند منجر به کاهش ارتباطات موثر در خانواده شود. افراد معتاد به کار ممکن است به دلیل خستگی یا استرس ناشی از کار، نتوانند به نیازهای عاطفی اعضای خانواده خود توجه کنند. نتیجه چنین اتفاقی میتواند در معرض آسیبهای اجتماعی قرار گرفتن اعضای خانواده بهخصوص فرزندانی باشد که این نیاز را درجای دیگر و خارج از خانواده جبران میکنند.
افزایش تعارضات اعتیاد به کار میتواند منجر به افزایش تعارضات در خانواده شود. اعضای خانواده ممکن است از این که فرد معتاد به کار وقت و انرژی کافی برای آنها نمیگذارد، ناراضی باشند. در چنین فضایی، غیر از فرزندان، همسر فرد معتاد به کار هم تقابلهایی را شکل میدهد که زمینه صمیمیت زندگی مشترک را از بین میبرد؛ هرچند نمیتوان او را چندان مقصر دانست.
الگوی نامناسب برای فرزندان فرزندان افراد معتاد به کار ممکن است الگوهای رفتاری ناسالمی را از والدین خود بیاموزند و به آدمهایی سرد و بدون انگیزه تبدیل شوند که در آینده خود نیز به اعتیاد به کار مبتلا شوند.
اعتیاد به کار و مانع رشد شخصی
اعتیاد به کار فقط دامن خانواده را نمیگیرد و عواقبش قبل از هرچیز متوجه خود فرد میشود که در گام بعدی و طی یک سیکل معیوب دوباره دردسرهای خانوادگی ایجاد میکند. این اعتیاد میتواند به دلایل زیر مانع رشد شخصی فرد شود:
نبود تعادل در زندگی افراد معتاد به کار معمولاً تعادلی در زندگی خود ندارند. آنها تمام وقت و انرژی خود را صرف کار میکنند و از سایر جنبههای زندگی مانند تفریح، ورزش، یادگیری و روابط اجتماعی غافل میشوند. وقتی ما انرژی روحی و جسمی خود را بازیابی نکنیم هم در زندگی فردی با چالش مواجه میشویم؛ هم بهشکل خوب و خلاقانهای از عهده کارمان برنمیآییم.
کاهش خلاقیت کار بیش از حد میتواند منجر به خستگی ذهنی و کاهش خلاقیت شود. افراد معتاد به کار ممکن است نتوانند ایدههای جدیدی را خلق کنند یا مسائل را به طور موثر حل کنند. هرفردی برای انجام بهتر کارهایش نیاز به تفکر عمیق، ارتباط با محیط زیست و سرگرمیهایی دارد که آدم را از تفکر خطی و ساده دیدن مسائل دور کرده و زمینه برای امتحان کردن روشهای جدید را فراهم کند. اما کار زیاد مانع از این روند خلاقانه میشود.
فرصتهای از دست رفته اعتیاد به کار میتواند باعث شود که فرد فرصتهای مهمی را در زندگی از دست بدهد، مانند فرصتهای ادامه تحصیل، یادگیری، سفر، یا گذراندن وقت با عزیزان.
افزایش استرس و فرسودگی کار بیش از حد میتواند منجر به افزایش استرس و فرسودگی شود. افراد معتاد به کار ممکن است دچار مشکلات جسمی و روحی مانند افسردگی، اضطراب، بیخوابی و بیماریهای قلبی شوند. وقتی ما ارتباط معناداری با شغل، اطرافیان، محیطزیست و چرخه یادگیری نداشته باشیم در معرض آسیبهای روحی جدی خواهیم بود.
علایم اعتیاد به کار را بشناسیم
در خیلی از مواقع تشخیص دقیق بسیاری از مشکلات رفتاری ما بهعهده یک کارشناس است؛ اما لااقل درباره اعتیاد به کار میتوان با شناخت برخی از علایم و براساس بازخوردهای اطرافیان، تا حد زیادی مطمئن شد که درگیر این موضوع هستیم یا نه؛ برخی از علایم اعتیاد به کار عبارتند از:
کار کردن بیش از حد کار کردن به مدت طولانی و مداوم، حتی در زمان استراحت یا تعطیلات. این موضوع شامل انجام خود کار نمیشود و اگر حتی وقتی خانه هستید مدام به پیامهای کاری جواب میدهید و فکرتان مدام درگیر کار است، یک علامت مهم این اعتیاد را دارید.
احساس گناه در صورت کارنکردن اگر در صورت کار نکردن، درگیر احساس گناه، اضطراب یا ناراحتی هستید و مدام حس میکنید چیزی کم است، ممکن است درگیر اعتیاد به کار باشید.
ناتوانی در تفویض اختیار آدمهایی که دوست دارند همه کارها را خودشان انجام دهند و در تفویض اختیار به دیگران ناتوان هستند، در معرض اعتیاد به کار قرار دارند.
بیتوجهی به نیازهای شخصی اگر به نیازهای شخصیتان مثل خواب، غذا و ورزش بیتوجه هستید؛ پشت میز کار غذا میخورید، حین غذا جلسه کاری برگزار میکنید پس باید فکری به حال این شرایط کنید.
ایجاد مشکلات در روابط اعتیاد به کار منجر به ایجاد مشکلات در روابط خانوادگی، دوستانه و اجتماعی میشود.
احساس نارضایتی نتیجه تمام مواردی که گفته شد خودش را در یکی دیگر از علایم اعتیاد به کار نشان میدهد یعنی احساس نارضایتی از زندگی، بهرغم موفقیتهای شغلی یا مالی.
مثل همیشه پیشگیری بهتر از درمان است
اعتیاد به کار از آن دردسرهایی است که قبل از آنکه درگیرش شوید باید از آن پیشگیری کنید؛ وگرنه مثل هر اعتیاد دیگری دست از سرتان برنمیدارد و دردسرهای زیادی دارد. برای پیشگیری از آن، میتوانید اقدامات زیر را انجام دهید:
تعیین مرزهای مشخص مرزهای مشخصی بین کار و زندگی شخصی خود تعیین کنید. ساعات کاری خود را محدود کنید و در زمان استراحت و تعطیلات به طور کامل از کار دور بمانید.
اولویتبندی کارهای خود را اولویتبندی و فقط روی مهمترین کارها تمرکز کنید. از انجام کارهای غیرضروری یا کماهمیت بپرهیزید.
تفویض اختیار مسئولیت برخی از کارها را به دیگران تفویض کنید.
مراقبت از خود به نیازهای شخصی خود توجه کنید. به اندازه کافی بخوابید، غذای سالم بخورید و به طور منظم ورزش کنید.
فعالیتهای غیرکاری در فعالیتهای غیرکاری شرکت کنید که از آنها لذت میبرید. وقت خود را با خانواده و دوستان بگذرانید، به سفر بروید، یا به سرگرمیهای مورد علاقه خود بپردازید.
درخواست کمک در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید. یک مشاور یا درمانگر میتواند به شما در شناسایی و مقابله با اعتیاد به کار کمک کند.
این غول رو شکست بده رفیق
اما اگر پیشگیریها جواب نداده و فکر میکنید که به اعتیاد به کار مبتلا هستید، میتوانید از روشهای زیر برای مقابله با آن استفاده کنید:
پذیرش مشکل اولین قدم برای مقابله با اعتیاد به کار، پذیرش این است که مشکلی وجود دارد.
شناسایی عوامل محرک عوامل محرکی را که باعث میشوند شما بیشتر کار کنید، شناسایی کنید. این عوامل ممکن است شامل استرس، ترس از شکست یا نیاز به تایید دیگران باشند.
تغییر الگوهای رفتاری الگوهای رفتاری خود را تغییر دهید. سعی کنید ساعات کاری خود را کاهش دهید، به طور منظم استراحت کنید و در فعالیتهای غیر کاری شرکت کنید.
تقویت روابط روابط خود را با خانواده و دوستان تقویت کنید. وقت خود را با آنها بگذرانید و به نیازهای عاطفی آنها توجه کنید.
مراقبت از خود به نیازهای شخصی خود توجه کنید. به اندازه کافی بخوابید، غذای سالم بخورید و به طور منظم ورزش کنید.
درخواست کمک از یک متخصص کمک بگیرید. یک مشاور یا درمانگر میتواند به شما در شناسایی و مقابله با اعتیاد به کار کمک کند.
گروههای حمایتی در گروههای حمایتی برای افراد معتاد به کار شرکت کنید. این گروهها میتوانند به شما در درک و پذیرش مشکل خود کمک و از شما حمایت کنند.
چگونه در خانه از استرس کار رها شویم؟
برخیها ممکن است اعتیاد به کار نداشته باشند اما استرس کار را به خانه بیاورند؛ موضوعی که باعث میشود زمان خوبی در خانه باشند اما این حضور کیفیت لازم را نداشته باشد. این انتقال استرس نه تنها کیفیت زندگی شخصی را کاهش میدهد، بلکه تاثیرات منفی بر روابط خانوادگی هم دارد. توانایی جدا کردن کار از زندگی شخصی و مدیریت استرسهای کاری در خانه، مهارتی ضروری برای حفظ سلامت روانی و استحکام روابط خانوادگی است که در ادامه نکاتی را درباره آن بررسی میکنیم:
مرزبندی بین کار و خانه
فضای مشخص یک فضای مشخص در خانه را به عنوان «منطقه بدون کار» تعیین کنید. این فضا میتواند اتاق نشیمن، اتاق خواب یا حتی یک گوشه دنج باشد که در آن هیچ صحبتی از کار نشود و فقط به آرامش و استراحت اختصاص یابد.
ساعت کاری مشخص پس از پایان ساعات کاری، رایانه و وسایل مربوط به کار را خاموش کنید و از دسترس بودن برای همکاران و مشتریان خودداری کنید. این اقدام به شما کمک میکند تا ذهن خود را از مسائل کاری دور نگه دارید.
لباس کار ممنوع لباسهای کاری خود را به محض ورود به خانه تعویض کنید. این کار یک سیگنال ذهنی قوی به مغز میفرستد که زمان کار به پایان رسیده و حالا وقت استراحت و توجه به خانواده است.
تکنیکهای مدیریت استرس
تمرینات تنفسی تمرینات تنفسی ساده مانند تنفس عمیق دیافراگمی میتواند به کاهش سریع استرس و اضطراب کمک کند. چند دقیقه تمرین تنفس عمیق قبل از ورود به خانه میتواند ذهن شما را آرام و از ورود استرسهای کاری به محیط خانه جلوگیری کند.
ذهنآگاهی تمرینات ذهنی به شما کمک میکند تا بر لحظه حال تمرکز کنید و از نشخوار فکری درباره مسائل کاری دور شوید. اپلیکیشنهای موبایل و منابع آنلاین متعددی وجود دارند که میتوانند شما را در این زمینه راهنمایی کنند.
ورزش و فعالیت بدنی ورزش نه تنها برای سلامت جسمانی مفید است، بلکه تاثیرات مثبتی بر سلامت روانی نیز دارد. فعالیتهای بدنی منظم مانند پیادهروی، دویدن، شنا یا یوگا میتوانند به کاهش استرس و بهبود خلق و خو کمک کنند.
برنامهریزی برای خانواده
برنامهریزی فعالیتهای خانوادگی برنامهریزی برای فعالیتهای خانوادگی منظم مانند شام خوردن با هم، بازی کردن، تماشای فیلم یا رفتن به گردش، فرصتهایی را برای تعامل و تقویت روابط خانوادگی فراهم میکند.
تعیین اهداف غیرکاری اهدافی را برای خود در زمینههای غیرکاری مانند یادگیری یک مهارت جدید، خواندن کتاب یا انجام یک سرگرمی تعیین کنید. این کار به شما کمک میکند تا تمرکز خود را از کار دور کرده و به جنبههای دیگر زندگی نیز توجه کنید.
ارتباط موثر با خانواده
گوش دادن فعال به صحبتهای اعضای خانواده با دقت گوش دهید و سعی کنید نیازها و احساسات آنها را درک کنید. این کار به ایجاد یک فضای حمایتی و صمیمی در خانه کمک میکند.
ابراز احساسات احساسات خود را با خانواده به اشتراک بگذارید و از آنها حمایت و همدلی بخواهید. این کار به تقویت روابط و ایجاد اعتماد متقابل کمک میکند.
زمان با کیفیت زمانهایی را به طور خاص برای گذراندن با خانواده اختصاص دهید و در این زمانها تمام توجه خود را به آنها معطوف کنید. این زمانها میتواند شامل بازی کردن با کودکان، صحبت کردن با همسر یا انجام فعالیتهای مشترک باشد.
درخواست کمک حرفهای
مشاوره چنانچه استرسهای کاری به طور جدی بر زندگی شما تاثیر میگذارند، از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید. مشاور میتواند به شما در شناسایی الگوهای فکری و رفتاری ناسالم و ارائه راهکارهای موثر برای مدیریت استرس کمک کند.
گروههای حمایتی شرکت در گروههای حمایتی میتواند به شما کمک کند تا با افراد دیگری که تجربههای مشابهی دارند ارتباط برقرار کنید و از تجربیات آنها بهرهمند شوید.
آزمون 7 سوالی برای تشخیص اعتیاد به کار
هرچند هر آزمونی قرار نیست دقت کامل و صددرصدی داشته باشد و از طرفی تحلیل بسیاری از آزمونها با کارشناسان مرتبط در آن حوزه است؛ اما موضوع اعتیاد به کار طوری است که میتوان برای تشخیص آن به آزمون اتکا کرد. پس به عباراتی که در ادامه میخوانید، با یکی از گزینههای «هرگز، به ندرت، گاهی اوقات، اغلب، همیشه» پاسخ دهید:
1. شما به این فکر میکنید که چگونه میتوانید زمان بیشتری را برای کار خالی کنید.
2. شما برای کاهش احساس گناه، درماندگی، افسردگی و اضطراب کار میکنید.
3. به شما گفته شده که زمان کار خود را کاهش دهید اما این درخواستها را نادیده میگیرید.
4. شما زمان بسیار بیشتری را نسبت به آن چه در ابتدا قصد دارید، صرف کار میکنید.
5. زمانی که قادر به کار نیستید دچار استرس میشوید.
6. اهمیت سرگرمیها، فعالیتهای سرگرمکننده و تناسب اندام را در ازای وقت کاری بیشتر کاهش میدهید.
7. شما آنقدر کار میکنید که بر سلامت شما تاثیر منفی گذاشته است.
تحقیقات نشان میدهد که اگر حداقل به چهار مورد از این موارد «اغلب» یا «همیشه» پاسخ دهید، ممکن است به کار اعتیاد داشته باشید.