
«به دلایل مختلفی که هنوز هم به آنها معتقدم، سعی کردم بیماریام را مخفی نگاهدارم، اما موفق نشدم. یکی از دوستان بهطور اتفاقی من را در مرکز درمان بیماران اماس در مشهد در سال 88 دید و خبر این بیماری و ابتلای من به آن در میان جامعه هنرمندان مشهد پیچید، اما متاسفانه این خبر هم مثل خیلی از خبرهای خوب یا بد، فقط پخش شد و من واکنش خاصی از سوی فرد یا نهادی ندیدم. خبر بیماری را به یار همیشه دیرینم، سید مهدی شجاعی میدهم. زمان میگذرد؛ اما بیماری از من نمیگذرد. سید مهدی شجاعی مردانه کنارم میایستد و ایستاده است و من دلخوش به این که با درمانی پیوسته زندگی عادی را افتانوخیزان بگذرانم و گاه با بستری شدنِ مقطعی این بیماری را به کنترل درآورم.»این سطرها که در ۱۳ دی ۱۳۹۳، در مصاحبه با یکی از رسانهها، از زبان زندهیاد سعید تشکری، نقلشده تنها بخشی از روایت سالها بیماری اوست. البته از تعارف که بگذریم این روایت دردناک بسیاری از نویسندگان و هنرمندان کشور ماست که عاشقانه برای ادبیات مینویسند و حتی برای گرفتن یک وام ساده، پشتوانه آن چنانی ندارند که ندارند. صندوق هنرمندان هم که ... بگذریم...حدود سال ۱۳۸۶، اولین بار سعید تشکری را در حوزه هنری تقیآباد مشهد دیدم و آخرین بار حدود یک سال پیش از درگذشتش، درحالیکه با چهره درهمکشیده، عمیقاً به فکر فرورفته بود، در خیابان هاشمیه مشهد. تعداد زیادی از دوستان و شاگردانش وقتی ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ شنیدند او براثر خونریزی معده به کما رفته، گفتند سعید تشکری سرسخت است، او با مرگ غریبه است؛ چند روز دیگر دوباره او را میبینیم و دوباره از داستان و تئاتر و ادبیات حرف میزنیم؛ اما او در سن ۵۸ سالگی در مشهد برای همیشه از میان ما رفت. به مناسبت سومین سالروز درگذشت این نویسنده خلاق خراسانی، قصد داریم مختصری درباره برخی از ویژگیهای نهفته در آثارش بنویسیم.جای خالی تاریخ در ادبیات معاصریکی از ویژگیهای بارز آثار سعید تشکری، استفاده از عناصر تاریخی در دل رمانهایش است. او در بیشتر آثارش تاریخ و اقلیم خراسان را در روزگارهای متفاوت به تصویر میکشد. گاهی برای نوشتن یک اثر، به اعماق تاریخ سفر میکند، وسط واقعه گوهرشاد در همین چند دهه اخیر میایستد، گاهی هم در سفر تاریخیاش به قرنها پیش میرود. مثلاً در رمان «آبیها» با استفاده از مستندات تاریخی به زمان زندگی امام هشتم(ع) میپردازد و در فضای قصر هارونالرشید، رمانی تاریخی درباره پزشکی مسیحی به نام زکریای رومی مینویسد که به محضر امام هشتم شیعیان شرفیاب شده است.
این توانایی او در سفر به اعماق تاریخ و استفاده از وقایع تاریخی بهعنوان یکی از کلیدهای داستاننویسی، میتواند به نویسندگان امروزی کمک کند تا داستانهایی خواندنی و جذاب خلق کنند. داستانهایی که نهتنها از نظر ادبی ارزشمند هستند، بلکه تاریخ و فرهنگ یک سرزمین را نیز به تصویر میکشند و به خواننده امکان میدهند تا با گذشته آشنا شوند.
زندهیاد تشکری خودش درباره این تکنیک گفته بود: جای تاریخ در ادبیات امروز ایران بسیار خالی است و نیز جای ابر انسانهایی که در رویدادهای بسیاری تاثیر میگذارند و ادبیات را میتوانیم از شاخه این نحله فکری بیرون بکشیم.
اقلیم نویسیاقلیمنویسی یکی دیگر از ویژگیهای آثار سعید تشکری است. بسیاری از نویسندگان مشهدی بارها و بارها او را در حال پیادهروی در کوچهپسکوچههای مشهد میدیدند. سعید تشکری برای کشف فضای داستان خود، معتقد به قدم زدن و نفس کشیدن در کوچهها و نوشتن از اقلیم است. او در یکی از مقالاتی که درباره اهمیت اقلیم در داستاننویسی نوشته، معتقد است:
«اقلیم نهتنها بهعنوان زمینهای برای داستانها، بلکه بهعنوان یک عنصر زنده در ادبیات مطرح میشود. نویسنده باید با تجربه مستقیم و مشاهده دقیق، واقعیتهای زیستی و فرهنگی هر منطقه را درک و این تجربهها را به داستانهای خود منتقل کند. اینگونه میتوانیم داستانهایی واقعیتر و اثرگذارتر بنویسیم که بهخوبی فضای زندگی مردم در آن دوران را به تصویر بکشند.»
این اعتقاد تشکری به اهمیت اقلیم در داستاننویسی، در آثارش بهوضوح مشاهده میشود و او را به یکی از نویسندگان برجسته در این حوزه تبدیل کرده است. او درباره اهمیت اقلیم نویسی گفته است «این روزها نفس اقلیم در ادبیات داستانی بیشتر از هر زمانی به شماره افتاده است، این یک هشدار است و اگر همچنان به این فراموشی و خاموشیِ اقلیمها ادامه بدهیم و همه داستانها را به ضربالاجل، پایتختنشین کنیم، آن چه دفن خواهد شد ادبیات داستانی است، نه اقلیم.»
دوری از نگاه تکبعدیبنا به نظر بسیاری از منتقدان ادبیات، بسیاری از نویسندگان و شاعران هم روزگار ما در سوژه یابی برای خلق اثر هنریشان دچار نگاهی تکبعدی شدهاند. پنجرهای که بسیاری از این نویسندگان پشت آن ایستادهاند، رو به عاشقانه محض و روزمره است، عاشقانههایی از نوع داستانهای آپارتمانی و شهری. این دقیقاً همان اشکالی است که در داستانها و رمانهای سعید تشکری به چشم نمیخورد.
این نویسنده با سختگیری مثالزدنی به سراغ سوژهها میرود و تنوع در سوژه یابی و ایجاد فضای دوستداشتنی داستان برای او اصلی مهم است، اصلی که شوخیبردار نیست و باید تأمل و تعمق زیادی در آن به خرج داد تا داستانی خواندنی خلق شود. برای پیدا کردن روزنه خروج از فضای نگاه تکبعدی، مسیرهای زیادی را باید در نظر داشت. مشاهده همراه با تعمق و تفکر، کنجکاوی و پرسشگری همیشگی، حساسیت نسبت به پدیدهها همراه با واکنش سریع به آنها و درنهایت زاویه دید متفاوت ازجمله این مسیرهاست.
سعید تشکری با برخورداری از این ویژگیها، توانسته است آثار متنوع و جذابی را خلق کند که نهتنها ازنظر ادبی ارزشمند هستند، بلکه تاریخ و فرهنگ یک سرزمین را نیز به تصویر میکشند. این ویژگی در آثار تشکری، او را به یکی از نویسندگان برجسته ادبیات معاصر ایران تبدیل کرده است.
پرتره، اقتباس، کاتارسیس، پری واری و...اگر بخواهیم از همه تکنیکهایی که سعید تشکری در آثارش بهره میبرد بگوییم، باید ساعتها بنویسیم. تکنیکهای نویسندگی ازنظر این نویسنده تاثیرگذار، در مجموعه «درسگفتارهای زندهیاد سعید تشکری» در قالب کتاب «طرح آهی از ماه» بهتازگی توسط انتشارات به نشر (آستان قدس رضوی) چاپ و روانه بازار نشر شده است. خواندن این کتاب را میتوان به بسیاری از نویسندگان توصیه کرد.
در کتاب «طرح آهی از ماه»، مواردی از قبیل اقلیمشناسی، پرتره، اقتباس، کاتارسیس (اصطلاحی که ارسطو برای تزکیه روحی و روانی تماشاگر از تراژدی عنوان میکند)، فانتاستیک (یک اصطلاح فرانسوی برای ژانر و حالت ادبی و سینمایی است که با نفوذ عناصر فراطبیعی به چارچوب واقعگرایانه یک داستان همراه با عدم اطمینان درباره وجود آنها شناخته میشود)، پریواری، شقاوت، آیرونی (بیانی ادبی که در لحن آن نوعی دوگانگی وجود دارد) مطرح شده است.
نگاهی گذرا به زندگی سعید تشکریسعید تشکری از سال ۱۳۶۰ فعالیتهایش را بهعنوان نویسنده و کارگردان در حوزه تئاتر، سینما و مطبوعات آغاز کرد. او حضور در جشنواره تئاتر فجر و جشنوارههای ملی دیگر را بهعنوان داور و منتقد در کارنامه دارد. از تشکری آثار بسیاری در حوزه رمان، ادبیات نمایشی، فیلم و نمایش نامهها بهجای مانده است. وی همچنین مدتی در اداره کل نمایش رادیو تهران مشغول فعالیت بود. تشکری برنده سه دوره جایزه کتاب سال رضوی و کتاب سال شهید غنیپور در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ است.
تشکری بارها بهعنوان نمایش نامهنویس، کارگردان تئاتر و فیلمنامهنویس برتر جوایز متعددی کسب کرده و با حضور در جشنوارههای ملی و بینالمللی چون فجر، امام رضا (ع) و یونیسف در کارنامه سیوچندساله فعالیت ادبی – هنری خود عناوین زیادی کسب کرده است. از آخرین کارهای او در حوزه تلویزیون میتوان به نگارش بخش اول «سریال زمانه» اشاره کرد. درزمینه ادبیات داستانی نیز رمانهای موفقی چون «مفتون و فیروزه»، «پاریس پاریس»، «ولادت»، «رژیسور» و «بارِ باران» از او بهجای مانده است.
تشکری درزمینه ادبیات نمایشی هم فعالیتهای زیادی داشته و آثار او بارها توسط ناشران مختلف تجدید چاپ شدهاند. مجموعه نمایشهای او در دو جلد با عناوین «وصل هزار مجنون» و «وقتی زمین دروغ میگوید» توسط انتشارات نیستان چاپشده که مجموعه «وقتی زمین دروغ میگوید» عنوان کتاب برتر سال ۱۳۹۱ را کسب کرده است.
سعید تشکری سهشنبه ۱۹ بهمنماه پس از سالها مبارزه با بیماری MS درگذشت و پنج شنبه ۲۱ بهمنماه ۱۴۰۰ در حرم رضوی به خاک سپرده شد.
تشکری بیش از ۲۰ رمان و داستان بلند، ۸ اثر سینمایی و تلویزیونی و دهها نمایش نامه از خود بهجا گذاشته که نشاندهنده فعالیت گسترده و پرثمر او در عرصه ادبیات و هنر ایران است.