printlogo


لنز دوربین، روبه روی لوله تفنگ ها


روی جلد کتاب تصویر چند نظامی طالبان با تجهیزات در عکس دیده می‌شوند و تعداد زیادی کبوتر سفید که دسته‌جمعی به سمت آسمان در حال پروازند ، مسجدی در پس‌زمینه تصویر با گنبد و مناره‌های فیروزه‌ای خودنمایی می کند. روی جلد کتاب با خط نستعلیق با رنگ قرمز نوشته شده «خراسان‌نامه». این کتاب سفرنامه ای است  که در سال های ابتدایی تسلط طالبان بر افغانستان توسط مهشاد جلالیان نوشته شده است.
جلالیان، عکاس مشهدی و متولد سال ۱۳۶۸ است. او دراین سفر، با دقت وظرافت خاصی از سوژه های موجود درافغانستان عکاسی کرده و در این کتاب روایت های تصویری خود را به همراه لهجه محلی افغانستانی به شیرینی  بازگو می کند.
استفاده هوشمندانه از لهجه افغانستانی
یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد این کتاب، استفاده هوشمندانه از لهجه مردم افغانستان برای بیان روایت های این سفر است. آن هم در روزگاری که لهجه ها در سرتاسر جهان در حال رنگ باختن هستند و درافغانستان بیشتر. این اقدام جلالیان، به اثر او اصالت و واقعیت بیشتری بخشیده و توانسته است نظرهای زیادی را به سمت خود جلب کند. استفاده از لهجه محلی در این سفرنامه باعث شده که خواننده‌ها احساس نزدیکی بیشتری با متن و عکس ها داشته باشند و به‌خوبی با فرهنگ و زندگی مردم افغانستان آشنا شوند. لهجه افغانستانی دراین سفرنامه نه تنها به‌عنوان یک عنصر زبانی بلکه به‌عنوان یک ابزار هنری به کار رفته است تا تجربه‌های واقعی و احساسی او را به خواننده منتقل کند.
افغانستان، سرزمین رنگ ها
افغانستان از دریچه دوربین مهشاد جلالیان به شکل‌های رنگارنگ و متنوعی دیده می‌شود. در عکس‌های او، بازارهای پرجنب و جوش، مساجد زیبا و چشم‌اندازهای طبیعی بکراجتماعی به تصویر کشیده شده‌اند. اما درکنار این زیبایی‌ها، زندگی سخت زنان و دختران و کودکان افغانستانی نیز به‌خوبی به نمایش گذاشته شده است. بسیاری از زنان افغانستانی که در عکس‌های او دیده می‌شوند به دلیل سخت‌گیری‌های طالبان از حقوق اولیه خود محروم‌اند. او همواره لنز دوربینش را به سمت نمایش تضاد میان زیبایی‌های طبیعی و سخت‌گیری‌های اجتماعی گرفته و از لنز دوربینش به عنوان یک منتقد تیزبین بهره برده است.
او گاهی از زیبایی های افغانستان می گوید و گاهی از شرایط مقبره احمد شاه مسعود که حالا در محاصره طالبان قرار گرفته ، گاهی از طبیعی شدن فروش کودکان سخن به میان می آورد و در سطرهای بعد سفر نامه از انتحاری ها و مهاجرت و دوری می گوید.
سفربه افغانستان آن هم در زمانی که یک کشور هنوز درگیر جنگ و درگیری است با سفر به یک کشور سرسبز و خوابیدن درهتل های لوکس ،بی تردید متفاوت است شاید زمان اندک نویسنده و تاکید او بر نوشتن یک سفرنامه عکس محور دست او را تا حدودی برای بیان روایت ها بسته و به عمق تحلیل و بررسی و نمایش روی دیگر زندگی در افغانستان نرفته است. به هر حال هرعکس و سطر خراشی به روح انسان می اندازد در روزگارمدرنیته.جلالیان با احتیاط و دقت فراوان، موفق به ثبت این لحظات شده و توانسته واقعیت‌های تلخ و محدودیت‌های اجتماعی که مردم افغانستان  با آن مواجه‌اند را به خوبی به تصویر بکشد.