نشست اخیر میان آمریکا و روسیه، بدون حضور نمایندگان اوکراین و اروپا، نشاندهنده تغییر بنیادین در راهبرد دیپلماتیک دولت ترامپ است. اگرچه اوکراین موضوع اصلی مذاکرات بود، اما ترامپ، با تکیه بر سیاست «اول آمریکا»، معتقد است که تنها سه قدرت بزرگ -آمریکا، روسیه و چین- قادر به تصمیمگیریهای راهبردیاند. از نگاه او، کشورهای کوچکی مانند اوکراین، که کاملاً وابسته به حمایت مالی و نظامی واشنگتن هستند، نیازی به مشارکت در مذاکرات ندارند و آمریکا میتواند مستقیماً با روسیه برای پایان جنگ مذاکره کند، حتی اگر نتیجه آن به ضرر کییف باشد.
تضعیف اروپا در نظم نوین قدرت
این اقدام، علاوه بر به حاشیه راندن اوکراین، پیامی روشن به اروپا ارسال کرد: واشنگتن دیگر به دیدگاههای بروکسل در سیاستهای بینالمللی اهمیتی نمیدهد. کنار گذاشتن اروپا از مذاکرات صلح، نشاندهنده تضعیف جایگاه آن در تعاملات امنیتی بینالمللی است. در شرایطی که اروپا در تلاش برای حفظ نقش خود در بحران اوکراین است، دولت ترامپ بهوضوح نشان داده که برای حل این مناقشه، همکاری با کرملین را به هماهنگی با متحدان قدیمی خود ترجیح میدهد. این موضوع بار دیگر ضعف استراتژیک اروپا در وابستگی به چتر امنیتی آمریکا را نمایان کرده و بحثهای مربوط به تشکیل ارتش مستقل اروپایی و افزایش هزینههای دفاعی را تقویت کرده است.
نتایج توافق آمریکا و روسیه
مذاکرات واشنگتن و مسکو به چهار اصل کلیدی منجر شد: بازگشایی سفارتها، انتصاب یک تیم آمریکایی برای کمک به پایان جنگ، آغاز همکاریهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی و تعهد طرفین به پیشبرد روند صلح. اما غیبت اروپا در این تصمیمگیریها به این معناست که حتی اگر توافقی حاصل شود، اتحادیه اروپا صرفاً در جایگاه مجری تصمیمات واشنگتن و مسکو خواهد بود، نه یک بازیگر تأثیرگذار.
آینده روابط اروپا و آمریکا
حذف اروپا از این مذاکرات، شکاف میان واشنگتن و بروکسل را عمیقتر کرده و اعتبار آمریکا را بهعنوان رهبر جهان غرب زیرسؤال برده است. واکنش فوری رهبران اروپایی در نشست پاریس و تأکید بر نقش مستقل اروپا در امنیت بینالمللی، نشانهای از تمایل اروپا برای کاهش وابستگی به آمریکا و پیگیری سیاستهای مستقل است. با ادامه این روند، اتحادیه اروپا ممکن است به سمت همگرایی بیشتر دفاعی و حتی بازتعریف روابط خود با سایر قدرتهای جهانی، ازجمله چین، حرکت کند. از سوی دیگر، این تحولات میتواند به نفع روسیه تمام شود، زیرا شکاف میان واشنگتن و متحدانش، موقعیت مسکو را در مذاکرات تقویت خواهد کرد.
1. تضعیف نقش اروپا در معادلات امنیتی جهانی : حذف اروپا از مذاکرات کلیدی مانند بحران اوکراین، اعتبار اتحادیه اروپا را در مسائل ژئوپلیتیکی کاهش میدهد و جایگاه آن را به عنوان یک قدرت مستقل زیرسؤال میبرد.
2. افزایش شکاف در روابط فراآتلانتیک : این روند موجب تشدید اختلافات میان آمریکا و اروپا میشود و اعتماد متقابل را کاهش میدهد؛ بهویژه اگر واشنگتن به تصمیمگیریهای یکجانبه ادامه دهد.
3. تقویت تلاشها برای استقلال راهبردی اروپا : اتحادیه اروپا احتمالاً در واکنش به این تحولات، سرمایهگذاری بیشتری روی صنایع نظامی و تشکیل ارتش مستقل اروپایی انجام میدهد و تلاش خواهد کرد تا کمتر به چتر امنیتی آمریکا وابسته باشد.
4. افزایش نفوذ روسیه در معادلات بینالمللی : کنار گذاشتن اروپا از مذاکرات، قدرت چانهزنی روسیه را افزایش داده و ممکن است مسکو را به امتیازگیریهای بیشتر از واشنگتن تشویق کند، بدون آنکه نگران واکنش هماهنگ آمریکا و اروپا باشد.
5. افزایش احتمال نزدیکی اروپا به چین : با کاهش اعتماد به آمریکا، برخی کشورهای اروپایی ممکن است بهدنبال تقویت روابط اقتصادی و حتی ژئوپلیتیکی با چین باشند که میتواند نظم سنتی قدرت در غرب را بهطور جدی متحول کند.
سیاست ترامپ در حذف اروپا و اوکراین از معادلات جنگ اوکراین، گامی دیگر در راستای تضعیف ناتو و کاهش وابستگی آمریکا به متحدان سنتیاش است. این روند نهتنها موجب بیاعتباری واشنگتن در میان کشورهای اروپایی شده، بلکه میتواند نظم سنتی قدرت در غرب را دچار تغییرات بنیادین کند.