printlogo


روزگار غربت ترانه
محمد بهبودی نیا


 نوزدهمین جشنواره شعر فجر با تمام فراز و نشیب‌هایش پنج شنبه دوم اسفند ماه به پایان رسید و برندگان خود را شناخت. در بخش ترانه، سامی تحصیلداری با کتاب «چهیل» به عنوان برگزیده معرفی شد. به همین مناسبت با او درباره وضعیت ترانه‌ امروز،جایگاه ترانه در جشنواره شعر فجر، نقش زبان در ترانه، لزوم توجه به ریتم و ملودی در داوری ترانه‌ گفت و گو کرده ایم.سامی تحصیلداری در سال 1361 در نیشابور به دنیا آمده و بعد از این که مدتی را در مشهد زیست به پایتخت مهاجرت کرد. تحصیلداری علاوه بر برگزیده شدن در جشنواره های مختلف، سابقه همکاری با آهنگ سازانی مانند حمید غلامعلی، مجتبی کبیری، سعید ذهنی و... را در کارنامه کاری خود دارد. او همچنین تا امروز تیتراژ برنامه ها و سریال های تلویزیونی از جمله «تار و ترنج» ،«شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» ،«سرود باشگاه استقلال»،«سرود باشگاه پرسپولیس» و...را در کارنامه کاری خود دارد.

جشنواره فجر امسال را در بخش ترانه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 زمانی که نامی از شعر محاوره و ترانه در جشنواره شعر فجر به میان می آید، مسئولان این رویداد بزرگ ادبی باید توجه داشته باشند که شأن این قالب همانند بخش‌های کلاسیک و آزاد حفظ شود. آن ها باید بدانند که تفاوت‌هایی میان شعر محاوره و ترانه وجود دارد و این دو بخش را مجزا از هم ببینند. قالب ترانه متکی به موسیقی است و شعر محاوره، اگرچه به زبان معیار نیست، اما بر اساس تکنیک‌های شعر کلاسیک نوشته می‌شود و داوری آن با بخش ترانه متفاوت است.
پس ترانه به دلیل پیش‌اندیشی نسبت به موسیقی و صدا، فقط شعر محض به شمار نمی‌آید، بلکه هنر، صنعت نیز محسوب می‌شود. ترانه باید بیشتر به موسیقی متعهد باشد تا ادبیات، در نتیجه در جشنواره‌ای که با نگاه شاعرانه به آثار داوری می‌شود، قابل بررسی و امتیازدهی نیست. شاید به همین دلایلی که ذکر شد، تعداد کتاب‌هایی که از سوی ترانه سرایان به این بخش ارسال شد نسبت به دیگر حوزه‌ها به شدت کمتر بود. انگار در زمانه ما هیچ‌کس دوست ندارد ترانه به این شکل در جشنواره شعر فجر وجود داشته باشد و نسبت به حضور این بخش اعتراض‌هایی هم  دارند.
شما در بخش ترانه چهلمین دوره موسیقی فجر هم شایسته تقدیر شدید. داوری در آن جشنواره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 در جشنواره موسیقی فجر، دو اثر از من  به نام‌های «بوی عطرت» با آهنگ سازی و صدای نوید مولوی و تنظیم آرش آزاد و اثر «آوار» با آهنگ سازی و تنظیم نوید مولوی و صدای مهربد مانا شایسته تقدیر شدند.
در آن جشنواره نیز یک اشکال مهم وجود دارد آن هم این که ترانه‌ها به صورت تک‌قطعه‌ای بررسی می‌شوند که این روش داوری چالش‌های خاص خود را دارد. برای بهبود این وضعیت، پیشنهاد می‌شود که داوران این جشنواره ترکیبی از شاعران و آهنگ سازان باشند تا ارزیابی‌های دقیق‌تری صورت گیرد و ترانه‌ها از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرند. 
چرا نام کتاب ترانه تان را «چهیل» گذاشته اید؟
«چهیل» در زبان پهلوی به معنای چهل است. در زمان انتشار این کتاب، به سن چهل سالگی رسیده بودم و به دلیل علاقه زیادی که به زبان پهلوی دارم، این نام را برای کتابم انتخاب کردم. در این کتاب، تعداد آثار منتشر شده نیز چهل ترانه است. این تصمیم علاوه بر نمادی از سن بنده، بیانگر ارتباط عمیقی است که با این فرهنگ و زبان دارم.
چه نقشی برای ترانه سرا در صنعت موسیقی امروز قائل هستید؟
ترانه‌سرا نقش بسیار مهمی در صنعت موسیقی امروز دارد، چراکه ترانه‌ها قلب و روح یک قطعه موسیقی را تشکیل می‌دهند. اگر ترانه را از موسیقی بگیریم، خواننده‌ها مجبور خواهند بود روی صحنه پانتومیم اجرا کنند. با این حال، ترانه‌سرایان غالباً از نظر مالی و معنوی به حاشیه رانده می‌شوند. دلیل این مظلومیت هم  این است که ما ترانه سرایان، صنفی نداریم که بتواند حقوق و مطالبات خود را به درستی مطالبه کند.
در بخش فنی، ترانه‌های امروز هم باید به این اشکال اشاره کنم که تعداد زیادی از ترانه های امروز  به سمت بیراهه ‌می‌روند. به این معنی که دیگر شاهد پیاده‌سازی اندیشه‌های عمیق ترانه‌سرا در آثار نیستیم و بیشتر ایده‌ها از سوی خواننده و آهنگ ساز به ترانه تحمیل می‌شود. زبان ترانه‌ها خالی از ترانگی شده و به نثر نزدیک است. بسیاری از ترانه‌های امروز قافیه، وزن کامل و محتوای واقعی خود را از دست داده‌اند، زیرا تهیه‌کنندگان و سفارش‌دهندگان به دنبال تولید آثار به اصطلاح بفروش هستند،ترانه هایی که می توان نام  یک بار مصرف را روی آن ها گذاشت .
این در حالی است که ترانه نوین که از دهه 40 شروع شد، تا اواخر نیمه‌های دهه 90 وضعیت خوبی داشت و بسیاری از اصول و موضوعات را رعایت می‌کرد. اما از نیمه های دهه 90 به بعد صنعت ترانه‌سرایی دستخوش مسائل مالی شد و این گونه شد که بیشتر ترانه‌های امروز خالی از عاطفه، کشف و شهود هستند و تنها به دنبال اقناع مخاطب اند، بدون این که چیزی به آن‌ها بیاموزند.
نظر شما درباره تمرکززدایی جشنواره فجر امسال از پایتخت و برگزاری آیین پایانی آن در  شیراز چیست؟
​​​​​​​ این اقدام را به‌رغم بسیاری از ناهماهنگی‌ها خوب ارزیابی می‌کنم. اما این اقدام نیاز به برنامه‌ریزی‌های فراوان دارد. برای مثال، ما به دلیل بی‌برنامگی‌های موجود، دو ساعت قبل از شروع اختتامیه به شیراز که محل برگزاری اختتامیه جشنواره امسال بود، رسیدیم و با همان خستگی و با عجله خودمان را به محل برگزاری مراسم رساندیم که این بی‌برنامگی‌ها آزاردهنده بود. جشنواره امسال به دلیل همین بی‌برنامگی‌ها بیشتر شبیه یک دورهمی بود تا یکی از معتبرترین جشنواره‌های شعر کشور.
و سخن پایانی
 از شما و همکارانتان در روزنامه خراسان که به صورت فنی به ادبیات و ترانه می‌پردازید، تشکر می‌کنم. همچنین باید از داوران جشنواره فجر و دبیر جشنواره تشکر کنم و در پایان هم از امیرحسین کاکایی، مدیر انتشارات «دالاهو» و ناشر مجموعه «چهیل»، قدردانی می‌کنم.