توپ به وینگر سمت راست استقلال رسید، عالیشاه که بازیکن جوانی محسوب نمیشود به سرعت خودش را از وسط زمین به بازیکن حریف رساند؛ بعد از سماجت زیاد توپ را گرفت و با پاسی که حدود 50 متر از زمین را طی کرد علیپور سرعتی را پشت دفاع استقلال صاحب توپ کرد تا صحنه پنالتی و بعد هم گل قرمزها شکل بگیرد. انگیزه و روحیه جالب عالیشاه طی چند فصل اخیر در شرایط مختلف به داد پرسپولیس رسیده، بازیکنی که به خوبی کار را برای تیمش درمیآورد اما آنچنان که باید در سطح ملی به حقش نرسید. بعد از دربی بود که خیلیها از جمله کارتال مربی پرسپولیس گفتند که حق عالیشاه و علیپور بازی در تیم ملی است. بد نیست بدانید بازیکنان زیادی با این شرایط داشتیم که در رقابتهای باشگاهی خوش میدرخشیدند اما یا به تیم ملی دعوت نمیشدند یا خیلی کم بازی کردند که در این مطلب سراغ مرور نامشان میرویم. با ذکر این نکته که بازیکنان زیادی مثل جواد منافی که بهخاطر تصادف، مجاهد خذیراوی، پیام صادقیان و... که بهخاطر محرومیتهای سنگین یا محسن مسلمان و ناجی بداوی را که خودشان از مقطعی زود بیخیال فوتبال شدند در این مطلب بررسی نکردیم و فقط روی بازیکنانی که استمرار خوبی داشتند، تمرکز کردیم.
امید عالیشاه سرعتی و پرانرژی
بهقول خیابانی دربینبازترین دربیباز فوتبال ایران. جالب است امید عالیشاه در این سن و سال، با این حجم از تجربه و عناوینی که کسب کرده فقط 2 بازی ملی دارد. البته در مقطعی امید در پرسپولیس هم ذخیره بود. هرفصل یک بازیکن جدید با مبلغ بالایی جذب میشد؛ امید بی سروصدا میرفت روی نیمکت و بعد هم آن بازیکن میرفت و امید باز میدرخشید. در تیم ملی بهخصوص زمان کیروش هم کافی بود در یک تیم درجه چندم اروپایی باشی تا بازی کنی. نگاهی به فهرست بازیکنانی که زمان کیروش ملیپوش شدند و حتی در چند مورد تعداد بازیهایشان به اعداد بالایی رسید، بیندازید تا ببینید حضور در لیگهایی مثل پرتغال، کرواسی، حتی یونان و قبرس چقدر در ملیپوش شدن یک بازیکن موثر بود و تا همین اواخر و درباره بازیکنانی مثل انصاریفرد و حاج صفی تداوم هم داشت.
محمدرضا اخباریدستهای گجتی
اخباری دروازهبان باکیفیتی است که یک دهه از حضورش در فوتبال ما میگذرد اما فقط یک بازی ملی دارد. او در مقاطع مختلف و با تیمهای متنوعی درخشید؛ اما شاید بیشتر از هرچیز بهخاطر اینکه در پرسپولیس یا استقلال بازی نکرد، متضرر شد. حضور در یکی از این دو تیم باعث جلب توجه رسانهها و فشار هواداران میشود و شانس حضور در تیم ملی را بالا میبرد. در این بین همزمانی او با سالهای خوب بیرانوند هم در ماجرا بیتاثیر نبود.
قاسم حدادیفر بااخلاق و توانمند
حدادیفر کاپیتان ذوبآهن که با این تیم تا فینال آسیا هم رفت با پاسهای دقیق، توانایی در کنترل بازی و قدرت برش دهی دفاع حریفها، بهخصوص در میانه میدان شناخته میشد. حدادیفر از دیگر بازیکنان این فهرست بازی ملی بیشتری داشت، اما انصافاً 16 بازی ملی گویای تواناییهای او نبود. شاید حضور بازیکنان مشهورتر مثل نکونام و تیموریان در همان پست و همچنین در مقاطع مختلف عدم درخشش تیمی که بتواند توجه ملی را به سمت خود جلب کند، دلایلی برای نادیده گرفته شدن او باشد. هرچه بود اگر حدادیفر امروز بازی میکرد بعید بود بازی به امثال عزتاللهی برسد.
علی علیپور هنوز فرصت دارد
علیپور بعد از مدتها هم از مصدومیت طولانیاش که در اروپا دامنش را گرفت، نجات پیدا کرده؛ هم با حضور در پرسپولیس و ثبات این تیم با آمدن کارتال به اوج برگشته. او به عنوان یک مهاجم سرعتی و گلزن با تلاش بیوقفه شناخته میشود که نقش مهمی در موفقیتهای پرسپولیس داشت. او حتی زمانیکه جوان بود و آقای گل لیگ برتر شد زیرسایه طارمی و آزمون قرار داشت. اما قبول کنید در تمام این سالها که امثال کاوه رضایی، شهریار مغانلو و به ویژه کریم انصاریفرد بهعنوان مهاجم نوک جایگزین طارمی یا آزمون میشدند برتری ویژهای نسبت به علیپور که فقط 3 بازی ملی دارد، نداشتند.
مهدی کیانی معمای بزرگ
یک هافبک دفاعی جنگنده که به خاطر قدرت دوندگی و توانایی در تغییر سرعت بازی شهرت داشت. بازیکنی بیادعا، وفادار به تراکتور و تاثیرگذار که حتی تا سن بالا کیفیتش را حفظ کرد. اما او هم قربانی سلیقه اشتباه امثال کیروش شد و بهترین سالهای فوتبالش تباه شد. همانطور که کیروش طی یک مقطع طولانی از بازیکنانی نظیر خانزاده یا حقیقی در تیم ملی استفاده کرد اما کیانی در هافبک و شجاع خلیلزاده در دفاع جایی نداشتند. جالبتر اینکه او هیچوقت به تیم ملی دعوت نشد چون یا جوان و کم تجربه بود یا مسن!
مهدی رجبزادهتکنیکی و گلزن
یکی دیگر از بازیکنانی که اسیر بیتوجهی مربیان تیم ملی به لیگ داخلی شد.البته رجبزاده 16 بازی ملی دارد اما این عدد چیزی که او مستحقش باشد، نیست. بازیکنی که بهعنوان یک بازی ساز خلاق و تکنیکی شناخته میشود، با قدرت در ایجاد فرصتهای گلزنی برای تیمش. او حتی تا 37 سالگی هم میدرخشید و گل میزد. زندگی سالمی داشت و از حاشیهها دور بود. جز یک چالش که با ابراهیمزاده مربی ذوب آهن داشت در بیشتر مقاطع فوتبالش و رفتارش حرفهای بود. چیزی که در بازیکنان پرادعای امروزی نمیبینیم. جالبتر اینکه هیچوقت چهرهاش هم تغییر نکرد.
مهرداد اولادییادش بهخیر
وقتی در 20 سالگی در ترکیب قرمزها درخشید، فکر کردیم برای یکی دو دهه مهاجم اول تیم ملی پیدا شده. مرحوم اولادی مهاجمی تکنیکی و سرعتی بود که در تیمهای مطرحی چون پرسپولیس و استقلال بازی کرد و گلهای حساس به ثمر رساند. اما به معنای واقعی به حقش در فوتبال نرسید. وقتی جوان بود پشت سر علی دایی از حضور در جام جهانی 2006 بازماند. مقطع کوتاهی بیانگیزه شد، در حالی که صحبت از حضورش در لالیگا بود پول لیگهای عربی را ترجیح داد. در بازگشت به ایران فقط در ترکیب ملوان موفق بود و با تیم کیروش هم چند بازی ملی انجام داد اما بیشتر ذخیره رضا قوچاننژاد بود تا اینکه بعد از مدتی حضور در استقلال، آن اتفاق تلخ افتاد و...

ابراهیم صادقیوفادار و پر از استمرار
در جوانی به پرسپولیس پیوست، در اولین بازیاش بهجای مهدویکیا وارد زمین شد. اما به سایپا رفت و تا آخر فوتبالش همانجا ماند. رکوردهای زیادی را جابهجا کرد. مرد سال فوتبال ایران شد؛ او بهعنوان هافبکی باهوش با قدرت پاس دادن و خواندن بازی شناخته میشد که رفتاری حرفهای داشت، استمرار عجیبی داشت، هرچند هافبک بود اما خوب گل میزد؛ در قهرمانی سایپا نقش ویژهای داشت و با همه اینها فقط 15 بازی ملی داشت که نشان میدهد آنچنان که باید حقش را از فوتبال ملی نگرفت.