
فاضل نظری
این که آدم یک جهان تنهاست بعضی وقتها
قصهای غمگین ولی زیباست بعضی وقتها
هر چه با لبخند پنهان می کنی اندوه را
ماه پشت ابر هم پیداست بعضی وقت ها
خنده شیرین گل یا گریه تلخ گلاب
مرگ بیش از زندگی با ماست بعضی وقت ها
برگ از سر شاخه ای افتاد و چیزی کم نشد
زندگی این قدر بی معناست بعضی وقت ها
فرض کن سنجاقکی بر آب، گاهی هم نشست
یا برای پر زدن برخاست بعضی وقت ها
قدر شادیها و غمها را بدان، این لحظهها
آخرین غمها و شادیهاست بعضی وقتها
گرچه تنهایی ندارد چاره ای، شادم که اشک
قدری از دلتنگی من کاست بعضی وقت ها