سرعت مرگبار
سه مرد سوار تاکسی شدند، در را که بستند، راننده فهمید از مواد روانگردان استفاده کردند، برای همین میخواست زودتر از شر آنها راحت شود، پس سریع خودرو را روشن و بعد زود خاموش کرد و گفت: «مسافران عزیز رسیدیم به مقصد!» نفر اول پول میدهد و پیاده میشود. مرد دوم نهتنها پول میدهد، بلکه تشکر هم میکند! اما نفر سوم با عصبانیت تمام یک مشت محکم میزند تو سر راننده! راننده میپرسد: «چرا میزنی؟» طرف جواب میدهد: «فکر کردی نفهمیدم؟ اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این بهبعد تند نری! داشتی همه رو به کشتن میدادی!»