printlogo


تجمع 10 نفری در مقابل بیت آیت ا... جوادی آملی: آمده ایم تا اتمام حجت کنیم؛ برخی از علمای ما که باید پشتیبان جبهه انقلاب باشند، سکوت کرده اند!
افراط ،پشت در خانه مرجعیت رسید
جعفر یوسفی

​​​​​​​

صحنه سیاست و دیانت در ایران، همواره شاهد کنش‌هایی بوده است که در بطن خود، بیش از آن که ناشی از تقوا و دغدغه‌مندی واقعی باشد، به نوعی به عصبیت و سطحی‌نگری آلوده شده است. تجمع اخیر گروهی از مدعیان دفاع از حجاب در برابر خانه آیت‌ا... جوادی آملی، مفسر بزرگ قرآن و یکی از استوانه‌های علمی حوزه، تنها یکی از جلوه‌های نگران‌کننده این روند است که هر روز بیش از پیش در عرصه عمومی کشور خود را نشان می‌دهد.این که جمعی با دغدغه دینی و با شعار دفاع از احکام الهی، مقابل بیت یکی از بزرگ‌ترین فقیهان و متفکران معاصر گرد هم می‌آیند تا به او اتمام حجت کنند، خود نشانه‌ای از بحران عقلانیت در میان برخی جریان‌های مدعی انقلابی‌گری است. آیا واقعاً اینان خود را فقیه‌تر، عالم‌تر از آیت‌ا... جوادی آملی می‌دانند که تازه‌ترین اثر قرآنی او، مجموعه‌ای ۸۰ جلدی از عمق قرآن است؟ آیا درک، اجتهاد و بصیرت او را در فهم و اجرای احکام اسلامی زیر سوال می‌برند؟ اگر چنین است، این جماعت خود را در جایگاه اجتهاد و مرجعیت تصور کرده‌اند و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که افراط، چهره واقعی خود را نشان می‌دهد. البته این سخن به معنای مسدود کردن باب نقد و گفت‌وگو در حوزه‌های دینی نیست. اما اولاً حرمت و جایگاه مرجعیت باید حفظ شود و نقد، هرچند مجاز، نباید در قالب تحکم بیان شود. ثانیاً محل نقد در مجامع علمی و در چارچوب روش‌های اجتهادی است، نه کف خیابان و در فضایی هیجانی و غیرعلمی. ثالثاً کسانی که دست به نقد می‌زنند، باید از صلاحیت فقهی و اجتهادی برخوردار باشند؛ نه آن که چهره‌های رسانه‌ای و فعالان سیاسی، که نه صاحب‌نظر در فقه‌اند و نه درک عمیقی از مبانی اجتهاد دارند، خود را در جایگاه منتقد فقیهان و مراجع بزرگ ببینند. این همان مسیری است که اگر ادامه پیدا کند، به تضعیف اعتبار مرجعیت دینی و ایجاد هرج‌ومرج در سپهر فکری و اجتماعی خواهد انجامید.
 حجاب؛ دغدغه فقهی یا هیجان‌زدگی سیاسی؟
در موضوع حجاب، بحث بر سر اجرای حکم الهی نیست، بلکه بر سر شیوه‌های اجرای آن و نسبت دین با جامعه است. جای تأسف است که عده‌ای به جای درک پیچیدگی‌های اجتماعی و راهکارهای حکیمانه برای حفظ ارزش‌های دینی، دین را به چوب افراط و تنگ‌نظری آغشته می‌کنند و خیال می‌کنند که با فشار، تهدید و تجمع مقابل خانه فقها می‌توانند مسیر جامعه را اصلاح کنند. این همان رفتاری است که در گذشته نیز بارها به دین آسیب زده است. اینان نه تنها جایگاه مرجعیت را درک نکرده‌اند، بلکه با شیوه‌ای که در پیش گرفته‌اند، در حال تخریب مشروعیت دینی خود هستند. کسانی که با لحنی تحکم‌آمیز و غیراخلاقی، عالم بزرگی چون جوادی آملی را به چالش می‌کشند، به جای دغدغه دین، در حال نمایش یک افراط‌گرایی سطحی‌اند که به نام دین، اما به ضرر دین تمام خواهد شد.
«جریان تحکم» به جای «جریان تفکر»
حقیقت تلخ این است که بخشی از جریان مدعی دیانت، به جای تفکر و اجتهاد، به تحکم و تهدید روی آورده است. دیروز مقابل دانشگاه، امروز مقابل بیت فقها و فردا شاید در مقابل هرکس که در تحلیل آن ها، کمتر از فهم خودساخته‌ آنان باشد. این همان رویکردی است که می‌تواند به مرجعیت دینی لطمه بزند، اعتماد جامعه را نسبت به نظام فکری حوزه تضعیف کند و در نهایت، به تضعیف باورهای دینی بینجامد. آنچه امروز باید نگران آن بود، نه تنها رفتارهای غیرمنطقی، بلکه عادی‌سازی این رویه خطرناک است که هر گروهی که خود را برتر از دیگران در دینداری بداند، اجازه داشته باشد که به فقهای صاحب‌نظر و اندیشمندان دینی حمله کند.
چه کسی به این جماعت این جسارت را داده است؟
در این میان، یک پرسش کلیدی بی‌پاسخ می‌ماند: چه فضایی ایجاد شده که برخی احساس می‌کنند حق دارند به فقیهی چون آیت‌ا... جوادی آملی، آن هم با ادبیاتی از جنس تحکم و تهدید، اعتراض کنند؟ کدام جریان این تصور خطرناک را تقویت کرده است که می‌توان با زبان تخاصم، دین را در جامعه نهادینه کرد؟ اگر قرار باشد این شیوه در فضای عمومی جامعه گسترش یابد، در آینده باید شاهد صحنه‌هایی باشیم که به مراتب تأسف‌بارتر و خطرناک‌تر از این تجمع است.مرجعیت شیعه، یک نهاد تاریخی و ریشه‌دار است که استقلال و جایگاهش نباید قربانی توهمات گروه‌های سطحی‌نگر و هیجان‌زده شود. اگر امروز در برابر این نوع رفتارها موضع روشنی اتخاذ نشود، فردا معلوم نیست که این رویکرد غیرمنطقی، چه ضربه‌های جبران‌ناپذیری به سرمایه اجتماعی دین در ایران خواهد زد.