printlogo


لطفاً برنامه سال تحویل رو به خیابانی ندین!
دانیال دایی داووداینا | طنزپرداز

 
​​​​​​​ جوانه، چرا وقتی می‌خوایم یه کلیپ باکلاس ضبط کنیم، جهان علیه اینترنت و صدا و نور متحد می‌شه؟
 احتمالاً چون کائنات حس کرده قراره به مخترع دوربین‌های حرفه‌ای خیانت کنی پس بهت می‌گه: «یا وقت بذار فیلم برداری یاد بگیر و پول دوربین خوب بده، یا با خروس و موتور توی بک‌گراند کنار بیا.»  

    جوانه، چرا وقتی عید امسال نزدیکه ما هنوز باید نخود آجیل عید پارسال رو بخوریم؟
 چون همه چیز تو این دنیا تاریخ انقضا داره، غیر از نخود باقی مونده از آجیل‌های عید که نه تموم میشه، نه منقضی. انگار مقاوم‌سازی شده برای سال‌های بعد!
 
    جوانه چرا سرکلاس رفتن تو روزهای آخر اسفند این قدر برای معلم‌ها حیثیتی میشه؟
 چون نمیخوان درس‌ها مثل نخود توی آجیل بمونه برای سال بعد! 
 
    جوانه، باورت نمیشه، یک دایی دارم که یه جوری عیدی میده انگار داره کلیه‌اش رو اهدا می‌کنه به ما.
 نه باورم میشه، چون خودم تو این گرونی موقع عیدی دادن حس می‌کنم دارم مغزم رو اهدا می‌کنم
به خواهرزاده‌ام.
 
    جوانه، امسال هم اگه بابام بهم گفت «عیدی‌هات رو بده برات نگه می‌دارم»، بهش بدم؟
 آره خیالت راحت، جاش تا آخر دنیا جوری امنه که دست خودت هم بهش نمی‌رسه. به این میگن بانک غیررسمی خانوادگی که هیچ وقت موجودی حسابت توش معلوم نمی‌شه.
    جوانه، یک سوال مهم، واقعاً نمی‌شد امسال هم به جای پایتخت، نون خ پخش کنن؟
 همین‌که جومونگ پخش نمیشه برو خدا رو شکر کن.
 
    جوانه، مامان من وقتی می‌خوایم بریم سفر کل خونه رو جمع وجور می‌کنه، انگار وقتی ما نیستیم یکی قراره بیاد بازرسی از خونه.
  نه بازرس نمیاد، مامانت با دزدها رودربایسی داره، نمی‌خواد وقتی اونا میان خونه بهم ریخته باشه. 
 
    جوانه، چرا وقتی می‌خوای اتاقت رو تمیز کنی، دونه دونه خاطره‌ها مثل فیلم اسلوموشن میاد جلوی چشمات و به خودت میای می‌بینی یک روز گذشت و هیچ کاری نکردی؟
 چون انگار تو کمد و دراور، یه موزه مخفی داری! همون لحظه میری یک سفر در زمان و می‌گی: «گور بابای تمیزی، مهم خاطراته!»
 
    جوانه من خیلی نگرانم به برنامه‌ریزی عیدم نرسم.
 منم خیلی نگرانم مجری برنامه سال تحویل جواد خیابانی باشه.