
ادوارد براون، شرق شناس انگلیسی، که در سال 1888 میلادی به کشورمان سفر کرده بود؛ در کتاب «یکسال در میان ایرانیان» درباره شهر تبریز و مردمانش مینویسد: «وقتی به تبریز رسیدم، نخستین چیزی که نظرم را جلب کرد، بازار باشکوه آن بود. کوچههای پیچدرپیچ و حجرههایی که هر کدام داستانی از دستفروشان و صاحبان هنرهای دستی در دل خود پنهان داشتند. در میان این شلوغی، صدای چکش مسگرها که بر ظروف مسی میکوبید، ضربآهنگی بود که در بطن این سرزمین جریان داشت. اما آنچه از شهر تبریز در خاطرم ماند، نه تنها ساختمانهای زیبای آن، بلکه مهربانی مردمش بود. میزبان من، که مردی آرام و سخاوتمند به نظر میرسید، مرا به خانهاش دعوت کرد. شام آن شب یکی از خوشمزهترین تجربههای زندگی ام بود؛ غذایی ساده از برنج و خورشتی خوشرنگ که با عطری از زعفران و ادویههای خاص ایرانی همراه بود. در پایان روز، وقتی به پشت بام رفتم تا شبهنگام تبریز را ببینم، فانوسهایی کوچک در سرتاسر شهر چشمک میزدند. میتوانستم درسکوت شبانگاهی این شهر، زندگی مردمش را تصور کنم؛ مردم عادی که با چشمانی پر از امید به فردایی بهتر نگاه میکردند. تبریز برای من نه تنها یک مقصد بود، بلکه نمادی از فرهنگی غنی و مردمی شریف شد که برای همیشه در ذهنم ماندگار خواهد بود».