printlogo


«دولت ، ایکس نیست!»
فاطمه ملک زاده


بیش از ۱۰۰۰ شهر آمریکا صحنه اعتراضات گسترده علیه تصمیمات تازه دولت ترامپ و نقش پررنگ ایلان ماسک در تحولات اقتصادی و اداری شده است. این اعتراضات که از شهرهای بزرگ مانند بوستون، واشنگتن و شیکاگو آغاز شده، به سرعت به سایر نقاط گسترش یافته و به نماد نارضایتی عمیق از مسیر فعلی دولت بدل شده است. مردم با شعارهایی نظیر «دست از سر ما بردارید!» و «ماسک را اخراج کنید» نه تنها به سیاست‌های پرتنش ترامپ اعتراض می‌کنند، بلکه نقش‌آفرینی ماسک در خصوصی‌سازی بخش‌های کلیدی و حذف خدمات اجتماعی را نیز به باد انتقاد گرفته‌اند.
ابعاد پنهان بحران؛ اخراج‌های بی‌سابقه و سایه بی‌ثباتی
در عمق این تحولات، تصمیم دولت به اخراج بیش از ۲۰۰ هزار کارمند دولتی، ضربه‌ای سخت به بدنه اداری کشور وارد کرده است. این اخراج‌ها که نتیجه سیاست‌های ریاضتی و کوچک‌سازی نهادهای دولتی است، موجب نگرانی‌های جدی درباره فرسایش ظرفیت‌های اجرایی و نظارتی دولت شده است. این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته که بسیاری از این نیروهای تعدیل‌شده در بخش‌های حساس نظیر خدمات عمومی، بهداشت و امداد اضطراری فعالیت داشتند و حذف آن‌ها، تاب‌آوری دولت در برابر بحران‌های احتمالی را به شدت کاهش می‌دهد. در بوستون و واشنگتن، هر یک بیش از ۲۰ هزار معترض گرد هم آمدند تا نسبت به این روند هشدار دهند.
بحران اجتماعی ناشی از کاهش خدمات عمومی
یکی از برجسته‌ترین نگرانی‌های معترضان، کاهش محسوس در ارائه خدمات اجتماعی است. کاهش بودجه‌های حمایتی، حذف برخی یارانه‌ها و کوچک‌سازی سیستم‌های رفاهی، فشار مضاعفی بر طبقات متوسط و پایین جامعه وارد کرده است. در شرایطی که تورم افسارگسیخته و افزایش هزینه‌های زندگی عرصه را بر شهروندان تنگ کرده، این تصمیمات دولت به مثابه تشدید بحران معیشتی تلقی می‌شود. آنچه کمتر در سطح رسانه‌ای مطرح شده، این است که کوچک‌سازی خدمات عمومی نه‌تنها تبعات اقتصادی، بلکه پیامدهای اجتماعی نظیر افزایش نابرابری و گسترش شکاف طبقاتی را به دنبال دارد که همین امر سوخت اصلی اعتراضات اخیر به شمار می‌رود.
نقش ایلان ماسک در نارضایتی‌های ملی
هرچند تمرکز اصلی اعتراضات متوجه سیاست‌های ترامپ است، اما نقش ایلان ماسک در این معادله، ابعادی کمتر شناخته شده دارد. ماسک که با سیاست‌های تهاجمی خود در بخش‌های فناوری و انرژی به یکی از چهره‌های کلیدی در عرصه خصوصی‌سازی بدل شده، به زعم معترضان در حال بهره‌برداری از فضای باز شده توسط کاخ سفید برای پیشبرد منافع شخصی و تجاری است. حضور نام ماسک بر پلاکاردهای معترضان به روشنی نشان می‌دهد که نگرانی عمومی فراتر از سیاستمداران سنتی است و متوجه چهره‌های صاحب‌نفوذی است که با استفاده از خلأهای حکمرانی، قدرت خود را به شکلی بی‌سابقه گسترش داده‌اند. «آتلانتیک» محور نگرانی خود را سرعت تغییرات و احتمال آسیب به بوروکراسی دولت قرار داد و نوشت: «ماسک به جای اصلاح تدریجی مقررات، ممکن است رویکردی شبیه آنچه در اسپیس‌ایکس پیش گرفته است، یعنی «حرکت سریع، تخریب و شکست» را دنبال کند. این ایده به این معناست که سرعت حرکت و نوآوری از آسیب یا شکست احتمالی مهم‌تر است.

​​​​​​​
بحران مشروعیت و فرسایش اعتماد عمومی
مجموعه این تحولات نه‌تنها به بحران اجتماعی و اقتصادی منجر شده، بلکه به شکل نگران‌کننده‌ای مشروعیت داخلی دولت فدرال را نیز زیر سؤال برده است. کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی، افزایش شکاف میان دولت و مردم، و گسترش احساس بیگانگی اجتماعی، نشانه‌هایی هستند که فراتر از نارضایتی‌های مقطعی قابل ارزیابی‌اند. اعتراضات اخیر، بیش از آنکه صرفاً واکنشی به یک یا چند تصمیم اجرایی باشد، زنگ خطری جدی درباره روند تمرکزگرایی و دور شدن دولت از نیازهای واقعی جامعه محسوب می‌شود. سیاست‌های ترامپ که در ظاهر با هدف احیای قدرت ملی دنبال می‌شوند، در عمل به فرسایش انسجام داخلی و تقویت احساس طردشدگی در میان اقشار مختلف انجامیده است.اگرچه دولت ترامپ این تحولات را به مثابه گامی در مسیر کارآمدسازی ساختارهای حکومتی توجیه می‌کند، واقعیت این است که حذف گسترده نیروی انسانی و واگذاری اختیارات کلیدی به بخش خصوصی، جامعه را در برابر مخاطرات متعدد آسیب‌پذیرتر ساخته است. فراتر از هزینه‌های اقتصادی، هزینه‌های اجتماعی و سیاسی این تصمیمات به مراتب سنگین‌تر خواهند بود. آنچه امروز در خیابان‌های آمریکا رقم می‌خورد، نه فقط اعتراض به یک سیاست خاص، بلکه واکنشی به انباشت ناکامی‌ها و نگرانی‌هایی است که طی ماه‌های اخیر به نقطه جوش رسیده‌اند.