عزل دبیری و خط کش رسانه ای
علی مهدیان
خبر خوب و امید بخشی بود، از این دست اخبار خیلی شنیده‌ایم. شبیه رفتاری که قوه قضاییه با فرزندان معاون اولش کرد، شبیه رفتاری که نمایندگان مجلس در موضوع شفافیت انجام دادند، شبیه ماجرای دولت شهید رئیسی و فساد چای دبش که خودش آن را پیگیری و برملا کرد، شبیه اقدام حاجی‌زاده و «گردن از مو نازک ترش» در ماجرای هواپیمای اوکراینی و موارد کثیر دیگر از این قبیل. این جا ایران است و مدت هاست پاکی و صداقت و حریت و عدالت در مسئولان و ساختارهایش غلبه پیدا کرده. متن زیبای حکم عزل دبیری را باید دوباره مطالعه کرد.
مبنا قرار دادن سیره امیرالمومنین علیه السلام، دیدن و اهمیت دادن به فشار اقتصادی بر مردم، قابل دفاع نبودن اقدامات تجملی حتی با هزینه شخصی و ضرورت ساده زیستی مسئولان، توجه به جدا بودن مقوله دوستی شخصی و حکمرانی، مانع نشدن خدمات یک مسئول نسبت به عزل او به واسطه خطایی که انجام داده و... همگی نکات مهمی بود. اما یک سوال؛ اهالی رسانه و جریانات مختلف در باره این خبر خوب و امیدبخش و اعتمادافزا، چه کنش رسانه ای داشتند؟
حسام الدین آشنا نوشت: «با همین نوع از ملاک‌ها؛ از همه قوه‌ها و ... چه کسانی باید عزل شوند؟» یعنی چه؟
یعنی این یک استثنا بود در کشور. صحنه کشور سیاه و کثیف است. از نهادهای زیر نظر رهبر بگیر بیا پایین.
از آشنا انتظاری نیست. اما
محمدرضا شهبازی نوشت: «ولی نباید کار انقلاب خمینی به این جا می‌کشید که وقتی این طور صدای استغاثه مسلمان و مظلومی بلنده، ما درگیر قطب رفتن یا نرفتن و عزل شدن یا نشدن معاون رئیس جمهور باشیم.چه می دونم والا...»
یعنی چی؟ انقلاب خمینی به بیراهه و انحراف رفته که اصلا درگیر این اموریم. ما غزه را رها کرده ایم. این که همه دشمنان غزه ایران را راس دشمنی و سر اختاپوس می دانند هم مهم نیست. این پاکدستی در داخل هم بالکل امری انحرافی و نشان دهنده بیراهه رفتن انقلاب خمینی است. آن یکی کانال دار ایتایی انقلابی با چند صدهزار دنبال کننده، متنی به این مضمون نوشت که اصلا چرا از اول دروغ گفتند و پنهان کردند و کار آن چنان مهمی هم نبود. به جای این بحث های حاشیه ای، اقتصاد را درست کنید.
یعنی چی؟ یعنی این که این خبر خوب را بی خیال، کلا خیلی ضریب هم ندهیدش.آن یکی یاد قصه سیسمونی دختر قالیباف افتاده و دوباره خاله زنک بازی خودش را آغاز کرده تا اثبات کند این مدل کار رسانه ای خوب است و اگر قالیباف بود دستگیرش می کردند با ماشین های شیشه دودی که بگوید آن چند بار هم که به دروغ و شارلاتان بازی محکوم شدم نتیجه فشار مسئولین بوده و الا من کارم درست است. از این دست نوشته جات انواع و اقسامش را در توییتر و ایتا و اینستا و چه و چه پیدا می کنید. باور کنید ریشو بودن و شعار دادن و رفیق حزب اللهی داشتن و این ها ملاک نیست. «حلقه سخت» هم اگر واقعا سخت باشد باید سخت حول رهبری باشد، حدود شش، هفت سال است که او گفته فوری ترین و ریشه ای ترین جهاد شما امیدآفرینی است. سال هاست ریشه اصلی مشکلات را چالش ذهنی می داند، سال هاست از ایجاد بی اعتمادی به مسئولین و ناامیدی به آینده که خط مشی عده ای است در کنش رسانه ایشان و تکمیل کننده پازل دشمن است، می نالد. رفقا بیایید حقیقتا حلقه سخت باشید. زشت است که همه اخبار را تبدیل کنیم به بی اعتمادی و ناامیدی، انقلاب خمینی و خامنه ای را هو کنیم و بعد خودمان را حلقه سخت هم بدانیم.