printlogo


4 نکته درباره مذاکرات غیرمستقیم
مسعود براتی


1-نکته اول که مطرح و از اهمیت هم برخوردار است، این است که با توجه به مواضع روشن و صریح رهبر انقلاب در چند ماه اخیر مبنی بر نفی مذاکره، آیا مذاکرات غیرمستقیمی که مطرح شده و قرار است روز شنبه در عمان برگزار شود، مغایرتی با این مواضع دارد یا خیر؟ و آیا این مذاکرات با مجوز رهبری صورت می‌گیرد؟ به نظرم پاسخ به این سوال روشن است. بر اساس شواهد قابل تحلیل و سخنان مسئولان ارشد نظام، این مذاکرات با مجوز رهبری انجام می‌شود. ویژگی این مذاکرات عبارت است از:
  مذاکرات به صورت غیرمستقیم برگزار می‌شود، همان‌گونه که در دوره‌های شهید رئیسی و آقای روحانی نیز چنین بود. البته با این تفاوت مهم که سطح مذاکرات ارتقا یافته و از معاون وزیر به وزیر تبدیل شده است.
  این مذاکرات صرفاً به موضوع هسته‌ای محدود است و مسائل غیرهسته‌ای در آن مطرح نخواهد شد. 
بنابراین، ادعای مجوز نداشتن مذاکرات، مسموع نیست. از این صحبت دو شرط اساسی قابل برداشت است: «غیرمستقیم» بودن و «محدود بودن به موضوع هسته‌ای». جریان انقلابی و دلسوز نظام نباید درگیر موضوع مجوز داشتن یا نداشتن باشد که وضعیت روشنی دارد بلکه باید نسبت به رعایت این دو شرط حساسیت داشته و رعایت آن‎ها را رصد کند.   
2-نکته دوم مربوط به قرائت طرف مقابل است. آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش می‌کنند مذاکرات را به سمت گفت‌وگوی مستقیم (مانند ادعای ترامپ) یا مدل لیبی (طبق اظهارات نتانیاهو) سوق دهند. تیم مذاکره‌کننده ایرانی باید حداکثر مراقبت را داشته باشد تا از الگوهای مطلوب آمریکا و رژیم صهیونیستی تبعیت نکند. 
نگرانی‌ای که وجود دارد، تکرار تجربه سال ۹۲ و اقدامات خارج از چارچوب (مانند تماس تلفنی آقای روحانی با اوباما) است. باید مراقب بود که مذاکره‌کنندگان ایرانی از خطوط قرمز تعیین‌شده عبور نکنند و به سمت مذاکره مستقیم یا طرح موضوعات غیرهسته‌ای کشیده نشوند. همچنین، نباید تصویری از ضعف یا ناچاره بودن ایران در مذاکره ارائه شود، چرا که این امر هم دشمن را جری‌تر می‌کند و تهدیدات علیه ایران را افزایش می‎دهد و هم دوستان ما را در شرایط حساس منطقه غرب آسیا ناامید می‌کند .
3- نکته سوم این است که فارغ از مجوز رهبری، آیا مذاکره از منظر منظومه فکری ایشان امری مطلوب است و آیا می‌تواند مشکلات مردم ایران را حل کند؟ پاسخ روشن است: نه. 
هم دیدگاه رهبر انقلاب و هم تجربه تاریخی مذاکرات با آمریکا نشان داده که این مسیر راه‌حلی برای رفع مشکلات کشور نیست. بنابراین، نباید این موضوع به اولویت اصلی کشور تبدیل شود و انتظارات کاذب در جامعه ایجاد کند. 
اولویت واقعی کشور، برنامه‌ریزی داخلی، تقویت توانمندی‌های ملی و تمرکز بر اقتصاد مقاومتی است. متأسفانه این که در هفته اول پس از تعطیلات نوروز، شاهد این هستیم که مسئله مذاکرات به جای مسائل اساسی مانند سرمایه‌گذاری برای تولید (که شعار سال است)، در کانون توجه قرار گرفته است، نشان می‎دهد اولویت‌های کشور اشتباه است. این روند مضر است و نباید اولویت‌های اصلی به حاشیه بروند.  
4- نکته چهارم ضعف اساسی دولت در نداشتن برنامه اقتصادی مشخص و واقعی برای رفع مشکلات اقتصادی مردم است. در چنین شرایطی، دادن وزن رسانه‌ای به مذاکرات، جامعه را به سمت «تشدید شرطی‌شدن» نسبت به مولفه‌های خارجی سوق می‌دهد. این ضعف مهم دولت است که شرایط را سخت‌تر می‌کند. باید با جهاد تبیین، بر راهکارهای داخلی (مانند مسکن، تولید و اقتصاد مقاومتی) تأکید کرد. مثال چین نشان می‌دهد که مقاومت در برابر فشارهای آمریکا با برنامه‌ریزی داخلی و تقویت بنیه اقتصادی ممکن است.   
در پایان، باید واقع‌بینانه با موضوع برخورد کرد. با اعتماد به رهبری و رصد مستمر تحولات، باید مراقب بود که نه جلوتر از رهبر انقلاب حرکت کنیم و نه مسئولیت‌های خودمان را به دوش ایشان بیندازیم و پشت ایشان پناه بگیریم. حضور فعالانه و تبیین کننده و تکیه بر محکمات اندیشه رهبر انقلاب در تحلیل تحولات امر راهبردی و راه‌گشا خواهد بود.