شهرهای امروزی با ازدحام جمعیت، ساختوسازهای انبوه و آلودگی هوا مواجهاند. در چنین شرایطی، حضور فضای سبز نقش حیاتی در بهبود کیفیت زندگی شهری ایفا میکند. یکی از راهکارهای نوآورانهای که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته، کاشت میکروجنگلها یا همان جنگلهای کوچک شهری است. این فضاهای سبز فشرده و بومی، علاوه بر بهبود شرایط زیستمحیطی، میتوانند باعث افزایش تنوع زیستی، کاهش دمای هوا و ارتقای سلامت روان شهروندان شوند. این جنبش با ایجاد جنگلهایی کوچک اما متراکم در فضاهای بلااستفاده یا فراموششده، در تلاش است تا رابطهای تازه میان انسان و محیطزیست برقرار کند.
میکروجنگل چیست و چرا اهمیت دارد؟
ایده میکروجنگلها از روش «جنگل میاواکی» الهام گرفته است. این روش در دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط پروفسور آکیرا میاواکی، گیاهشناس برجسته ژاپنی، معرفی شد. در این شیوه، گونههای بومی گیاهان با تراکم بالا و در لایههای مختلف کاشته میشوند تا اکوسیستم کوچکی شکل بگیرد که از نظر تنوع و پایداری شبیه جنگلهای طبیعی باشد. این جنگلها برخلاف فضاهای سبز مصنوعی یا یکنواخت، رشد سریعتری دارند و در برابر تغییرات محیطی مقاومتر هستند. طبق گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۰، از سال ۱۹۹۰ تاکنون بیش از ۴۲۰ میلیون هکتار جنگل در سراسر جهان از بین رفته است. از سوی دیگر، حدود ۸۵ درصد جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی میکنند. در چنین شرایطی، ایجاد میکروجنگلها راهی برای مقابله با جنگلزدایی جهانی و احیای تنوع زیستی در محیطهای شهری به شمار میآید.
مزایای میکروجنگل در دنیای امروز
یکی از مزایای مهم این جنگلها، امکان ایجاد آنها در زمینهای کوچک است؛ حتی فضاهایی به اندازه ۹ مترمربع نیز میتوانند به یک میکروجنگل تبدیل شوند. فضاهایی مانند حیاط مدارس، کنارههای بزرگراهها، محوطههای متروک یا زمینهای اطراف مراکز عمومی میتوانند به این منظور استفاده شوند. این جنگلها نقشی کلیدی در بازسازی خاک، بهبود کیفیت هوا، ذخیرهسازی آب باران و تعدیل دمای شهری دارند. مطالعات نشان دادهاند که پوشش گیاهی متراکم میتواند دمای سطح شهرها را در ماههای گرم تابستان تا چند درجه کاهش دهد. علاوه بر مزایای زیستمحیطی، اثرات اجتماعی میکروجنگلها نیز چشمگیر است. طبق گفته الیز ون میدلم، مدیرعامل پروژه SuGi که مسئول کاشت صدها جنگل جیبی در سراسر جهان است، این فضاهای سبز کوچک میتوانند به سلامت روان، افزایش تعاملات اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کمک کنند. برای مثال، خانوادهها در گرمای تابستان برای استراحت و مطالعه به این جنگلها پناه میآورند.
بهانهای سبز برای دورهمی
در برخی مناطق، میکروجنگلها به محلی برای برگزاری کلاسهای آموزشی، کارگاههای هنری، جلسات گروهی و حتی فعالیتهای فرهنگی مانند موسیقی تبدیل شدهاند. این استفاده چندمنظوره باعث میشود مردم احساس تعلق بیشتری نسبت به محیط اطراف خود داشته باشند. نقش آموزشی این جنگلها نیز بسیار پررنگ است. در بسیاری از کشورها، از جمله انگلستان، فرانسه، اسپانیا و رومانی، مدارس به پروژههای کاشت جنگلهای جیبی پیوستهاند. تاکنون بیش از ۱۴۰ جنگل در مدارس با مشارکت حدود ۸۰ هزار کودک ایجاد شده است. این فعالیتها به کودکان یاد میدهند که چگونه از طبیعت مراقبت کنند و نقش خود را در حفظ محیطزیست بهتر بشناسند.
چالشهای پیش روی ایدهای خوب
با وجود تمام مزایای گفتهشده، ایجاد میکروجنگلها در مناطق شهری با چالشهایی همراه است. شرایط نامناسب خاک، وجود آلایندهها، گرمای بیش از حد و دورههای خشکسالی از مهمترین موانع فنی برای رشد درختان هستند. همچنین، مشارکت فعال جامعه محلی در حفظ و نگهداری از این فضاها اهمیت زیادی دارد. بدون حمایت مردم، این جنگلها در معرض فرسایش یا رها شدن قرار میگیرند. مرکز بینالمللی Cities4Forests تأکید میکند که موفقیت این طرحها به آگاهیبخشی، آموزش زیستمحیطی و ایجاد حس مسئولیت در میان ساکنان وابسته است. باید فضایی فراهم شود که افراد نه فقط بهعنوان استفادهکننده، بلکه بهعنوان محافظان طبیعت در این پروژهها حضور داشته باشند. میکروجنگلها گرچه کوچکاند، اما تأثیراتی بزرگ بر زندگی شهری دارند. آنها نه تنها راهی برای مقابله با بحران زیستمحیطی هستند، بلکه میتوانند زندگی اجتماعی، آموزشی و روانی مردم را نیز دگرگون کنند. آیندهای پایدارتر و سبزتر، از دل همین فضاهای کوچک اما قدرتمند شکل میگیرد.