printlogo


عقب‌نشینی پس از بلوف
مصطفی منتظر


سخنان ترامپ مبنی بر مذاکره مستقیم با ایران در شنبه آینده، آن هم در حضور نتانیاهو، چند واقعیت را نمایان ساخت. مهم ترین موضوع این است که ترامپ نتوانست تا به این جای کار، به وسیله ایجاد تهدید نظامی به خواسته‌های خود برسد. اولا مذاکره در امارات انجام نخواهد شد. ثانیا ایران به صورت واضح از بین چهار خواسته ترامپ، صرفا یک خواسته را مذاکره‌پذیر دانست و ترامپ هم به این شرایط تن داد. چهار خواسته‌ هسته‌ای، منطقه‌ای، موشکی و فضایی حالا صرفا به مسئله هسته‌ای محدود شده است. ثالثا برخلاف دروغ ترامپ، مذاکره مستقیم نخواهد بود. این سخنان در حضور نتانیاهو صورت گرفته که چند معنا دارد. اولا نتانیاهو به خواسته‌ کاهش تعرفه بر واردات آمریکا از رژیم دست نیافت. ثانیا گفتن از مذاکره با ایران در حضور او، معنایی جز کنترل رفتار رژیم برای چند هفته‌ آینده ندارد. ثالثا بحث جنگ و آزادی اسرا به صورت کامل آن طوری که باند صهیونیست می‌خواستند به نتیجه نرسید. در موضوع اردوغان و ترکیه نیز، ترامپ بیشتر طرف ترکیه را گرفت تا رژیم و نتانیاهو را.در طرف ایرانی، اجازه داده شد تا به نامه‌ ترامپ پاسخ داده شود؛ چراکه علاوه بر تهدیدات و حرف‌های بی‌اساس، برخی نکات را داشت که امکان بهره‌گیری را نشان می‌داد. از طرف دیگر طرف ایرانی، برخی از موارد از جمله محل مذاکره و شیوه‌ آن را در نامه پاسخ قرار داد تا جدیت طرف مقابل را بسنجد. اگر به نامه پاسخ داده نمی‌شد، عملا راهی جز جنگ یا ایجاد سایه‌ جنگ نبود که البته نظام برای آن آماده است اما منطقا مطلوبش نیست. بهانه دادن به دست تیم جنگ طلب کاخ سفید یعنی والتز و هگست، بهترین ابزار برای لابی صهیونیست بود تا ترامپ را به پرتگاه جنگ با ایران برساند.نتیجه، تا این جای کار این بوده که ترامپ چند قدم از موضع خود عقب نشسته و قلاده‌ سگ منطقه‌ای‌اش را محکم گرفته تا خطایی نکند. ایران هم با توجه به واقعیت های تغییریافته از خود انعطاف نشان داد تا دوباره به دیپلماسی فرصت دهد. ممکن است گذر زمان و بالا گرفتن جنگ تجاری و درگیری ترامپ در مسائل اقتصادی، مسائل کنونی را تا حد زیادی از تمرکز کاخ سفید خارج کند.