روایتی متفاوت از آنچه در پشت صحنه دیپلماسی می گذرد
مذاکره؛ ثمره مقاومت نه حاصل ضعف
در روزهایی که بازتاب خبر مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا بار دیگر صدر رسانهها را فتح کرده، برخی رسانههای داخلی، هرچند با نیت خیرخواهانه و در چارچوب دلسوزی برای منافع ملی، اما دچار یک خطای تحلیلی راهبردی شدهاند. آنها در روایت خود، فضای مذاکرات را بهگونهای ترسیم میکنند که گویی جمهوری اسلامی ایران «مجبور» به مذاکره شده است. این در حالی است که با نگاهی عمیقتر به روندها و معادلات میدانی، به روشنی میتوان دریافت که این مذاکرات نه نشانه عقبنشینی، بلکه خود یکی از دستاوردهای مقاومت هوشمندانه و راهبردی ایران است.
تکرار یک سناریوی آشنا
در وهله نخست باید یادآور شد که مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده، پدیده نوظهوری نیست. در دوران ریاستجمهوری شهید رئیسی نیز، همین مدل گفتوگوها به وسیله علی باقری معاون شهید امیرعبداللهیان در جریان بود. آنچه امروز برخی رسانهها با آب و تاب بهعنوان اتفاق جدید به مخاطبان خود عرضه میکنند، در حقیقت ادامه همان مسیر گذشته است؛ با این تفاوت که اکنون طرف آمریکایی به دلایل مشخص، بیشتر از گذشته نیازمند نمایش این گفتوگوها در صحنه رسانهای است.
تغییر زمین بازی به نفع تهران
از سوی دیگر، باید به عقبنشینی محسوس آمریکا و رژیم صهیونیستی از مواضع پرخاشگرانه پیشینشان اشاره کرد. تنها چند ماه پیش، تهدیدات نظامی علیه ایران از زبان مقامات تلآویو و واشنگتن نقل محافل بود. اما چه شد که اکنون به جای آن لحن تهاجمی، گفتوگوی دیپلماتیک جایگزین شده است؟ پاسخ را باید در تحرکات میدانی ایران جستوجو کرد.رزمایشهای پرقدرت نیروهای مسلح، رونماییهای پیدرپی از سامانههای موشکی و شهرکهای زیرزمینی، و البته مواضع قاطع و بازدارنده رهبر حکیم انقلاب اسلامی، توانستند پیام روشنی را به دشمن مخابره کنند: ایران نه در موضع انفعال، بلکه از موضع قدرت، وارد هر نوع مواجههای خواهد شد.
مدل دیپلماسی مقاومت: تجربهای آزمودهشده در منطقه
نگاهی به تجربههای موفق منطقهای میتواند نقش «مقاومت» را بهعنوان پیشنیاز «مذاکره موفق» روشنتر کند. تابستان ۱۴۰۲، دولت لبنان با پشتیبانی میدانی و راهبردی حزبا...، توانست در پرونده مناقشه گازی مدیترانه، رژیم صهیونیستی را از موضع تهدید به موضع انفعال بکشاند. مجموعهای از اقدامات ترکیبی از عملیاتهای میدانی گرفته تا پالسهای رسانهای هوشمندانه صهیونیستها را وادار کرد به حقوق لبنان اذعان کنند.نمونههای مشابهی را در یمن و فلسطین نیز شاهد بودهایم. مقاومت یمن در برابر ائتلاف سعودی و مقاومت حماس در غزه، هر دو نشان میدهند که در منطق جبهه مقاومت، مذاکره زمانی مشروع و مثمر ثمر است که محصول مقاومت و پایداری باشد، نه جایگزین آن.
مذاکرهای با پشتوانه عزت
اکنون ایران در آستانه دور تازهای از گفتوگوها قرار گرفته است. اما برخلاف آنچه برخی سادهسازیها القا میکنند، این گفتوگوها نه ازسر استیصال، که مبتنی بر استراتژی «مذاکره یکی از روش های مبارزه است» پیش میروند. مدلی که در طراحی کلان جمهوری اسلامی ایران، از ابتدا ترسیم شده و اکنون به نقطه بلوغ خود رسیده است.برخلاف تصور رایج، مذاکره در چارچوب دیپلماسی انقلابی، نه تنها منافاتی با اصول ندارد، بلکه اگر در بستر حفظ خطوط قرمز و بنیانهای اصیل صورت گیرد، شعبهای از مقاومت محسوب میشود؛ مذاکرهای که به جای سازش، ثمره بازدارندگی و صلابت است.
از مذاکره نترسیم، از تحریف مقاومت بترسیم
جمهوری اسلامی ایران، اکنون بیش از هر زمان دیگر، در معادلات منطقهای و جهانی دست بالا را دارد. روایت نادرستی که مذاکره را نتیجه ضعف یا اجبار نشان میدهد، خواسته یا ناخواسته در پازل دشمن بازی میکند. باید با زبان روشن، اما دقیق و مسئولانه به افکار عمومی یادآور شد که مذاکره، وقتی محصول مقاومت باشد، نه تنها مایه نگرانی نیست، بلکه برگ برندهای است که در دستان ماست، نه حریف.