انسجام ملی، فارغ از هر نتیجهای
مصطفی غنی زاده
آنچه وظیفه امروز ما فارغ از نتیجه نهایی مذاکرات مسقط است، حفظ اتحاد و انسجام حداکثری در داخل کشور خواهد بود. طرف مقابل یک دشمن وحشی است که از هیچ اقدامی برای رسیدن به اهدافش ابا ندارد. مسئولین فرستاده شده به مذاکرات هم برای قاطبه مسئولین ارشد کشور، مورد اعتماد هستند. پس باید شرایط سخت پیشروی آن ها و اعتماد به توانمندی آنان را درک کرد. خط خبری کذب نیویورک تایمز مبنی بر این که رهبری به واسطه فشار مسئولین ارشد نظام، مذاکرات را پذیرفتند، دقیقا برای شکستن همین انسجام داخلی بود. همچنین یک بهانهجویی برای احتمالات بعدی است که اگر مذاکرات شکست خورد، بار آن به دوش ایشان بیفتد که «مسئولین عالی در ایران از اول نمیخواستند کار به نتیجه برسد». همچنین خط خبری ضدانقلاب مبنی بر این که جمهوری اسلامی به خاطر فشار و ترس، عقبنشینی کرده و تن به مذاکرات داده هم به همین علت طراحی و پیگیری میشود. درحالی که دشمن به وضوح از خواستههای اولیه خود که معنای خلع سلاح را داشت عقب کشید و حتی در شکل و نوع مذاکره به خواسته ایران تن داد. هرکدام از این طرحها برای عصبی کردن بخشهای مختلف مردم از طیفهای حزباللهی تا افراد فاصلهدار، اجرا میشوند. در چنین وضعیتی که جنگ اصلی در میان افکار عمومی در جریان است، باید مراقب صداهایی بود که انسجام ملی پشت سر ولی فقیه را بههم میزنند. درحالی که واقعیت برای همه واضح شده که رهبری پس از دیدن عقبنشینی دشمن، حاضر شدند یک فرصت دیگر برای آزمون به مذاکره بدهند و در این مسیر هم رئیسجمهور برخلاف حسن روحانی، از هرگونه دوقطبیسازی و اظهارات ضدانسجام دوری کرده است. حالا علاوه بر خط رسانههای غربی، باید مراقب خط برخی هم بود که به جای نگاه ملی و انقلابی به ماجرا، قصد دارند مسئله را در سیاست داخلی و منافع قبیلهای خود پیش ببرند و تفسیر کنند. این ها حتما برخلاف مسیر معین شده توسط رهبر معظم انقلاب پیش میروند. خط کنونی در نظام اسلامی، ایجاد یک روایت واحد از توانمندیهای سیاسی و نظامی ایرانِ اسلامی است که میتواند در مقابل دشمن بایستد. اگر قرار بر پشت میز مذاکره بود، آن جا و اگر دشمن خواست دست به خبطی بزند، پشت خاکریز نظامی، بهترین عملکرد از نظام یکپارچه جمهوری اسلامی ایران رقم خواهد خورد؛ مهم این است که دیپلمات کتشلواری و نظامیِ اسلحه به دست، هردو برای منافع ملی و انقلابی تا آخرین توان اقدام خواهند کرد و همه باید پشتیبان آن ها باشند. این ها نیاز به اعتمادسازی و توضیح واقعیت میدان و دیپلماسی دارد. مدیریت افکار عمومی از هر چیز دیگری مهمتر است.