این روزها نام رم دوباره تیتر نخست جهان شده است؛ همان شهری که قرون و اعصار را با عظمت، زمزمه و زخمهایش پشت سر گذاشته و حالا، بستر یکی از حساسترین رخدادهای عصر ما شده یعنی مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا. این بار نه در سایه کولوسئوم یا آفتاب تپه پالاتین که در سالنهای آرام اما پرتپش رم معاصر، صدای دیپلماسی پیچیده است. بعید است رهگذری قدم به کوچههای باریک و پراصالت شهر بگذارد و نداند پشت نیمرخ فرسوده اما لبریز از آرامش شهر شامل مجسمهها، عطر قهوه کافهها و شادی فستیوالهای خیابانی، چه تاریخ پرآشوبی در جریان بوده است. رم، جایی که هر آجر و پلهاش قصهای در خود دارد؛ قصه پادشاهان و ملکهها، کشیشان و حکام، مردم و کودتاها و حالا مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا. در سحرگاه رم، هنگامی که آفتاب هنوز در مهِ رود تیبر خاموش است، طنین زنگ ناقوسهای کلیسای سنپیترو و همهمه مردم، شهر را بیدار میکند؛ اما این بار، واژهها و نگاهها هم در هیاهوی شهر جاری است؛ خبرنگارانی که با دوربین و قلم، دنبال نشانهای از پیشبرد مذاکرات هستند. حالا برای مردم دنیا دیگر رم فقط شهری از دل تاریخ نیست که روزگار معاصرش با معماری، مد و اسطورهای چون فرانچسکو توتی شناخته شود، بلکه حالا بهانه اینکه نام رم را بشنویم چیز دیگری است؛ پس چه خوب در این روزها سری به این شهر بزنیم و کم کم سفر کاغذی ما آغاز میشود به شهری که همچنان پلی است میان گذشته و آن چه هنوز نوشته نشده است.
ردپای رُم در سرنوشت جهانوقتی قدم در رم میگذاری، زمان رنگ میبازد؛ این جا هنوز صدای گامهای لژیونرها میان طنین زنگ ناقوس کلیساها و خنده مردم پراکنده است. شهری که اگرچه هزاران سال از تولدش بر تپههای سرسبز میگذرد، اما همچنان سرنوشت جهان را زیر کتابهای قطور و سایه ستونهای مرمریاش رقم میزند. امپراتوری روم، نخستین بار کوچک، اما پرآوازه مسیرش را آغاز کرد. دیری نپایید که با هوش جنگاوران و سیاستمداران، خورشید رم با انواری قهری بر سراسر مدیترانه و فراتر از آن تابید. آنها قانون را از دل نبرد و مذاکره آفریدند؛ قوانینی که برخی از آنها زیربنای بسیاری از ساختارهای حقوقی و سیاسی دنیاست. رم اما فقط شهر پیروزیها نبود؛ صفحههایش گاه با تهاجم بی رحمانه به دیگر سرزمینها با خون و خیانت هم آغشته شد؛ از تهاجم بربرها و حریق سهمگین نرون تا ضرباهنگ وحشت کولوسئوم و آوای خشمناک گلادیاتورها، تلخ و شیرین، عظمت و فاجعه، چهرهای دوگانه بود که همچنان در تاریخ بشری باقی مانده. فیلسوفی چون سنکا میگفت: «در روزگار صلح، خود را برای نبرد آماده کن و در هنگام نبرد، چشم به عقل بدوز.» امروز رم با شکوه و زخمهایش، نه فقط یک نام بلکه هویتی برای اروپا و جهان است. قرار گرفتن واتیکان در قلب شهر، به رم بُعد مضاعف داده است؛ جایی که سیاست و دین سالهاست در هم آمیختهاند و نشستها و مذاکرات غیرمستقیم از قرون وسطی تا دیپلماسی امروز در اتاقهای باریک و کلیساها و راهروهای کاخها زمزمه میشود. از طرفی تاثیر رم بر هنر جهانی بیبدیل است؛ میکلآنژ و رافائل در آغوش همین شهر شاهکار آفریدند، آمفیتئاترها و طاقهای پیروزیاش، معماری غرب را متحول کرد. این همان شهری است که از افسانههای رومولوس و ریموس تا انقلابهای مردمی سده بیستم، همیشه سرنوشت جهان را شکل داده است.
قصه امروز رم، سازش مدرنیته با تاریخدر رم امروز، جایی که پژواک قدمهای سزارها با زنگ موبایل نسل جدید در هم میآمیزد، شهر معنایی فراتر از موزه دارد. رم هر صبح با خورشید طلایی تیبر، زندگیاش را دوباره آغاز میکند؛ خیابانهایی که روزگاری میدان نبرد گلادیاتورها بود، اکنون میزبان ازدحام دانشجویان و هنرمندان و گردشگرانی است که میان تاریخ و نوگرایی سرگرداناند. این جا عصر دیجیتال با سنگفرشهای کهن سازش کرده است؛ و سنت هنوز در کنج کافههای کوچک، کنار عطر اسپرسو و فریاد رانندهها دمخور باقی مانده است.
رم مدرن بر بستر هویت قدیم شهر با ضرباهنگ فستیوالها و هنر معاصر تغییر چهره میدهد: کوچههای پرپیچ و خم، امروزه بوم نقاشی گرافیتیهای سیاسی و اجتماعیاند. موسیقی خیابانی، کافههای هنری، تئاترها و گالریهای جدید در محلههایی مثل سانلورنتسو و ترستوره جوانه زدهاند. این جا هر صدای تازه، بر موج سکوت ستونهای رم باستان سوار میشود. جوانان مهاجر در کنار خانوادههای اصیل رمی، رم را هر روز از نو خلق میکنند؛ ادغام لهجهها و فرهنگها، شهر را نه یک پارک موزه، بلکه زیستبومی زنده ساخته است.
سنت، نبض پنهان شهر با تمام مدرنیته، رم هنوز به گذشته وفادار مانده است. روزهای تعطیل، میدان ناوونا و پلههای اسپانیایی پر است از گفت و گوهای گروههای خانوادگی و پیرمردانی که روزنامههای قدیمی میخوانند. مادران، نسل به نسل دستور پخت غذاهای سنتی را منتقل میکنند و حتی گاهی گفت و گوهای امروز در کافهها، یادآور بحثهای آتشین فیلسوفان رُم است.
رم، موزهای زنده و پایتخت مد و معماری جهاندر کوچههای قدیمی رم، هر کوچه و میدان، گالری زیبایی است که زمان در آن قاب شده. آمفیتئاتر کولوسئوم همچنان به مثابه نماد استقامت و شکوه ایستاده و داستان مسابقات گلادیاتورها را زیر نفس توریستهای معاصر زمزمه میکند. معبد پانتئون، با سوراخ آسمانی در سقف، یادآور نگاه باز رم به جهان است. واتیکان، قلب جهان مسیحیت، با میدان سنپیترو، یادآور این است که هنر نه تنها در خدمت زیبایی که ابزار قدرت نرم هم هست. میکلآنژ در سقف کلیسای سیستین هنر را تا مرز جاودانگی بالا برده و رافائل در اتاقهای واتیکان نقشههایی از اندیشههای غرب ترسیم کرده است. فواره تروی، همچون رویای شهرنشینان جهان، آرزوها را میان آب و سنگ ثبت میکند. رم به واسطه معماری، مجسمهسازی و نقاشی خود، حافظ هویت اروپاست و زبان تصویرش تا قلب آسیا و آمریکا نفوذ کرده. معماری ایتالیایی از گنبد سنتپیتر گرفته تا خطوط مدرن محله یورو (EUR)، الگوی شهرسازی بسیاری از پایتختهای جهان شد و مفهوم فضا و زیبایی را هزاران کیلومتر آنسوتر نیز بازتعریف کرد. البته در رمِ امروز، هنر و معماری فقط یادگاری از گذشته نیست؛ بلکه ابزاری برای ایجاد گفت و گو و همزیستی است. نمایشگاههای معاصر با آثار هنرمندان مهاجر و بینالمللی، میزبان گفتوگوی فرهنگها در گالریها و خیابانها شده است.
نبض مُد جهان در رم میزندرم با وجود همسایهای چون میلان، همواره جایگاهی اصیل و خاص در دنیای مُد و پوشاک جهان داشته است؛ هرچه دنیای تبلیغات سعی کرده لباسهایی از برندهای آمریکایی را مورد توجه قرار دهد؛ اصالت در طراحی باعث شده هنوز بسیاری از مردم جهان که لباسهای رسمی یا نهایتاً کژوال را میپسندند به طراحان ایتالیایی اعتماد کنند. رم نهتنها زادگاه خانههای مُد شناخته شدهای است، بلکه عرصه بروز استعدادهای جوان و برندهای مستقل محسوب میشود. طراحی لباس در این شهر به خاطر سبک کلاسیک، پارچههای مجلل و طراحیهایی که از مجسمهها، معماری و رنگهای محلی الهام میگیرند، شهرت دارد. خیابانهایی مانند Via Condotti یا Via del Corso قلب تپنده بوتیکهای برتر و ویترینهای خلاقانهاند؛ در حالی که هفته مد رم فرصتی برای نمایش سلیقه ایتالیایی در جهان است. در رم، اصالت با نوآوری همزاد است؛ مد در این جا نمایشی از هویت جمعی، حس هنری و زندگی رمی است که حتی پوشش خیابانی جوانان شهر هم بازتابی از آن است. چه در مجموعههای بزرگ، چه در سبک پوشش نسل جدید، ردپای هنر، سنت، جسارت رنگ و حتی تأثیر جریانهای معاصر جهان به چشم میخورد. رم امروزی، مد را ابزاری برای بیان خلاقیت میداند؛ به همین خاطر، این شهر همچنان الهامبخش طراحان و عاشقان مُد در سراسر جهان است.
سبک زندگی مردم رم، روزمرگی روی شانههای تاریخزندگی در رم، ترکیبی از صمیمیت و هویت، هیجان و آرامش است. نشستن در کافههای تاریخی اطراف پانتئون و نوشیدن یک قهوه اسپرسو، رسمی روزانه برای بسیاری از شهروندان است؛ آغازی آرام برای روزی شلوغ. مردم رُم، بدون عجله و با وقار، میان سنگفرش خیابانها قدم میزنند. فلسفه "dolce far niente" (شیرینی هیچکاری نکردن)، در پوست و استخوانشان رسوخ کرده؛ گاهی نشستن در سایه فوارهها و تماشای عبور زندگی، آرامشی بینظیر به ارمغان میآورد.خانواده محور اصلی زندگی رمیهاست؛ نسلها زیر یک سقف یا در محلههای نزدیک، با پیوندی محکم و صمیمی کنار هماند. شامهای خانوادگی یکی از آیینهای مهم است؛ جایی که غذا فقط خوراک نیست، بلکه فرصتی برای گفتوگو و انتقال قصهها و سنتهاست. حتی در جشنوارههای محلی یا مسابقات فوتبال، این احساس تعلق مشهود است؛ هیجان، شوخیها و آوازها میان نسلهای مختلف، شهر را زنده نگه میدارد. در مهمانیها و دورهمیها، صدای خنده و بحثهای پرشور درباره هنر، سیاست و حتی فوتبال، خیابانها را زندگیبخش میکند.
و اما الهه رم یعنی توتی...فوتبال در رم چیزی فراتر از یک ورزش است؛ انگار که پارهای از جان شهر و بخشی از میراث تاریخی آن شده است. در روزهای بازی آاس رم، خیابانهای شلوغ ناگهان رنگ سکوت و التهاب به خود میگیرند. مغازهها زودتر کرکره را پایین میکشند، کافهها با تلویزیونهای بزرگ آماده میشوند و مردم همگی با یک دغدغه، چشم به پیروزی تیمشان میدوزند. در بوم محلههای رم، پرچمهای زرد و قرمز AS ROMA همچون شاخصی از هویت و غرور شهری بر پنجرهها و بالکنها نصب میشود. مخصوصاً وقتی پای اسطورهای چون فرانچسکو توتی در میان باشد؛ بازیکنی که نماد وفاداری، تعصب و نجابت ایتالیایی است. نام توتی در رم هیچگاه به فراموشی سپرده نخواهد شد؛ او نه فقط یک کاپیتان که قهرمان اسطورهای است، «شاهزاده رم» که هر گل، هر پاس و هر اشکِ شادی یا بغضِ شکستش، قصهای به قدمت کولوسئوم و پانتئون دارد. خلاصه اینکه در رم، فوتبال یک آیین است؛ پیوند جمعی، لحظهای که شهر نفس میکشد و داستانها در هیاهوی گل و شادی بازتعریف میشوند. این شور و شوق زنده، چه در پیروزی چه در شکست، رم را شهری زندهتر، دوستداشتنیتر و ماندگارتر کرده است.
کامیلوچایا، محلهای که جهانی شد محله «کامیلوچایا» (Camilluccia) در رم، ایتالیا، یکی از مناطق لوکس و دیپلماتنشین این شهر است که بهویژه محل سکونت بسیاری از خارجیها از کشورهای عربی، روسیه و آمریکای لاتین است. محلهای که روز گذشته مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در سفارت عمان، واقع در این خیابان انجام شد. فضای این محله که ترکیبی از جدیت دیپلماتیک و محیط خانوادگی است، بهطور کلی آرام است و با روابط اجتماعی خاص خود شناخته میشود. در اینجا بهجای جوانان پرهیاهو، بیشتر سگهای خانگی لاکچری در خیابانها به چشم میخورند. این محله در شمالغرب رم، یکی از مناطق اعیانی، آرام و سرسبز این پایتخت تاریخی ایتالیا به شمار میرود که در دل تپهها و کوچههای پیچدرپیچ قرار گرفته و به دلیل فضای دلنشین و چشماندازهای زیبای طبیعیاش از سایر محلههای رم متمایز است. سفارتخانهها، ویلاهای لوکس و ساختمانهای دیپلماتیک در این منطقه حضور دارند و جو عمومی محله فضای خاص و متمایزی را برای ساکنانش فراهم میکند. با توجه به ویژگیهای این محله، قیمت خانهها در کامیلوچایا معمولاً بالاست. در محله کامیلوچایا قیمت خانهها بهطور متوسط حدود 4.355 یورو به ازای هر متر مربع است. این رقم در فوریه ۲۰۲۵ ثبت شده و نسبت به سال قبل حدود 8.3 درصد افزایش داشته است. قیمتها بسته به نوع ملک، متراژ، امکانات و موقعیت دقیق متفاوت است. مثلا آپارتمان ۱۸۰ متری با تراس ۴۰ متری در خیابان Via della Camilluccia ۸۹۰ هزار یورو قیمت دارد. پنتهاوس ۴۰۰ متری با تراسهای وسیع به قیمت یک میلیون و 980 هزار یورو و ویلای ۴۰۰ متری با باغ هزار و 100 متری و ۷ اتاق خواب به قیمت 2 میلیون و 950 هزار یورو خرید و فروش میشود.