printlogo


طنز؛ آخرین سنگری که هوش مصنوعی فتح می‌کند!
حسن عارفی مهر


​​​​​​​
طنز به‌عنوان آیینه‌ای برای نقد اجتماعی و روایت فرهنگ، همواره در مسیر تحولات خود با فرصت‌ها و چالش‌های نوینی روبه‌رو بوده است. از روزگار مجلات طنز کلاسیک گرفته تا دوران سلطه رسانه‌های دیجیتال، این هنر همواره در تلاقی میان حفظ هویت اصیل و پذیرش جریان‌های تازه قرار داشته است. ورود رسانه‌های اجتماعی دیجیتال، نه‌تنها معنای طنز را دگرگون ساخته، بلکه شیوه‌های انتقال آن را نیز متحول کرده است.در عصر شکوفایی نشریاتی مانند گل‌آقا، طنز عمدتاً به‌صورت نوشتاری و در چارچوب نقد اجتماعی رشد می‌کرد، اما اکنون قالب‌های نوینی چون استنداپ کمدی، طنز تصویری و کنایه‌های منتشر شده در فضای مجازی تا حدود زیادی جای آن را گرفته‌اند. این دگردیسی، علاوه بر گسترش دامنه مخاطبان، پرسش‌هایی جدی را درباره مرزهای اخلاقی، تفکیک میان طنز فاخر و سطحی و کاهش آموزش‌های تخصصی طنز به میان آورده است.با وجود این دگرگونی‌ها، رسالت طنز فراتر از سرگرمی صرف باقی می‌ماند؛ در خالص‌ترین جلوه خود، باید آینه‌ای برای بازتاب حقایق اجتماعی باشد و نقدی هوشمندانه بر ساختارهای جامعه ارائه کند. در این میان، چالش بزرگ آن است که نسل جدید، در میان انبوه محتواهای زودگذر، آیا همچنان به طنزی متعهد و اثرگذار روی خواهد آورد؟ در این باره با عباس احمدی که تا امروز کتاب‌هایی در حوزه طنز به نام های «فوت و فان» و «مخزن الاشرار» را در قالب طنز نوشته گفت و گو کرده‌ایم.

با توجه به گسترش روزافزون رسانه‌های اجتماعی دیجیتال، آیا فکر می‌کنید تعریف و کارکرد سنتی طنز و مکتوب در حال دگرگونی است؟
همه چیز در عصر دیجیتال و هوش مصنوعی تغییر کرده و به نظر من آخرین سنگری که هوش مصنوعی بتواند فتح کند طنز و ادبیات است، چون ادبیات طنز، هوشی دارد که از هوش مصنوعی بالاتر است.
ولی کارکردش می‌تواند تغییر کند مثل این که شعر کم کم با ترانه و موسیقی عجین شد و خودش را نجات داد. طنز هم با فیلمنامه طنز یا استنداپ‌ کمدی یک جلوه‌های جدیدی پوشیده می‌شود و به نظر من آینده خوبی دارد ولی این که چقدر جوان‌ترها به طنز رویکرد داشته باشند هم مهم است با این که رسانه‌های مکتوب در حال کم‌رنگ شدن هستند ولی در فضای مجازی و در رسانه‌های دیجیتال وضعیت طنز بد نیست.
مهم‌ترین چالش‌های طنز امروز چیست؟
به نظر من همین فضای مجازی، هم فرصت است و هم چالش، مثل اینستاگرام که باعث می‌شود با حضور برخی افراد، طنز سره از ناسره شناخته نشود و دوم این که آموزش طنز به ویژه طنز مکتوب در کشور ضعیف است و هر کس با ذوق خودش و با وام گرفتن از فضای مجازی کار می‌کند که این دو به نظر من دو چالش مهم در حوزه طنز است.
وضعیت طنز امروز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
طنز در بحث مکتوبات نسبت به دهه ۷۰ و ۸۰ بسیار ضعیف شده است که البته در کل دنیا همین گونه است و یک مقدار نیز مرزهای اخلاق نسبت به طنزهای نجیبی که قبلاً داشتیم  که در گل‌آقا و توفیق می‌خواندیم، در طنز امروز ضعیف شده است که در کار شاعرهای جوان‌تر نیز این کار  دیده می‌شود.
بسیاری از منتقدان معتقدند که طنز خوب، لزوماً باید لایه‌های پنهانی از نقد اجتماعی یا سیاسی را در خود داشته باشد. آیا شما با این دیدگاه موافق اید؟
بله من هم موافقم و این را هم رعایت می‌کنم، معتقدم طنزی که به درد اجتماع نخورد و سیاسی نباشد طنز نیست، شاید هزل و هجو و نهایتاً مطایبه یا شوخی است.
آیا طنزی که صرفاً با هدف خنداندن و بدون هیچ پیام ضمنی تولید می‌شود را می‌توان طنز اصیل دانست؟
به نظر من این طنز نیست، ولی می‌تواند یکی از انواع شوخ‌طبعی باشد. می‌تواند فکاهه باشد جوک باشد و هیج اشکالی هم ندارد. ولی تعریف طنز حتماً باید انتقادی یا اجتماعی باشد
به عنوان سؤال پاینی برایمان بگویید که اگر قرار باشد به یک طنزپرداز جوان و تازه‌کار توصیه‌ای کلیدی کنید آن توصیه چیست؟
اگر واقعاً جوان‌های بیایند دنبال طنز، دیگر نیازی به توصیه نیست، ما باید اول بگردیم دنبال افرادی که وارد حوزه ادبیات و طنز می‌شوند، چون امروز تعداد این نفرات کم شده است و همه دنبال مشاغلی می‌روند که درآمد بالایی داشته باشد.