printlogo


جناب مرشایمر اشتباه نکن
اردشیرزابلی زاده



در سال‌های اخیر، تحلیل‌های راهبردی متعددی از سوی اندیشمندان غربی درباره جایگاه ایران در نظم امنیتی منطقه‌ای و بین‌المللی ارائه شده است. یکی از برجسته‌ترین این تحلیل‌ها، سخنان اخیر پروفسور جان مرشایمر، نظریه‌پرداز برجسته مکتب رئالیسم تهاجمی، درباره راهکارهای بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات احتمالی آمریکا و اسرائیل است. وی پیشنهاد می‌دهد که ایران برای بازدارندگی مؤثر، باید تهدید به هدف قراردادن تأسیسات نفتی در سراسر خاورمیانه کند.هرچند این تحلیل در چارچوب عقلانیت راهبردی و توازن قوا قابل‌بررسی است، اما باتوجه‌به هویت تاریخی، فرهنگی و اعتقادی ملت ایران، تحلیلی متفاوت و عمیق‌تر از پدیده بازدارندگی مکتب رئالیسم تهاجمی می‌توان ارائه کرد؛ تحلیلی که قدرت را نه فقط در ابزار، بلکه در معنا، هویت و روایت جست‌وجو می‌کند.نظریه سازه‌انگاری برخلاف مکاتب رئالیسم و لیبرالیسم، بر این باور است که کنش‌های بازیگران بین‌المللی نه‌تنها تابع قدرت مادی، بلکه محصول هویت، معنا و ساختارهای اجتماعی‌اند. براین‌اساس، بازدارندگی نیز امری صرفاً مادی و نظامی نیست بلکه یک برساخت اجتماعی است که در بستر معانی، ادراکات و تعاملات شکل می‌گیرد. تهدیدی که از سوی یک کشور به‌عنوان «بازدارنده» تلقی می‌شود، ممکن است از سوی دیگری به‌عنوان نشانه‌ای از «خصومت» درک شود؛ بنابراین، ادراک طرف مقابل از تهدید، اهمیت بنیادین دارد. تحلیل مرشایمر، ایران را همچون یک بازیگر عقلانی صرف تصویر می‌کند که در برابر تهدید، با تهدید متقابل واکنش نشان می‌دهد اما چنین برداشتی، هویت واقعی ایران را نادیده می‌گیرد.ایران به‌عنوان قدیمی‌ترین کشور، وارث یکی از کهن‌ترین تمدن‌های جهان است؛ تمدنی که بیش از ۳۰۰ هزار سال، نقشی فعال در شکل‌دهی به دانش، فرهنگ، اخلاق و تمدن جهانی ایفا کرده است. این تمدن، برخلاف تصور غرب‌، همواره صلح‌طلب، کرامت‌مدار و عدالت‌خواه بوده است. ایران هیچ‌گاه آغازگر جنگی برای توسعه‌طلبی نبوده اما همواره در برابر ظلم و تجاوز با شجاعت و مقاومت ایستاده است.برخلاف دیدگاه‌های تقلیل گرا، مردم ایران پشتیبان نظام خود هستند نه از سر اجبار، بلکه از سر ایمان، تاریخ و وفاداری به وطن. حافظه تاریخی ایرانیان، همواره پر از لحظاتی است که «مردم» در برابر تهدیدات خارجی ایستادند؛ از مقاومت در برابر حمله مغول و یونان باستان، تا ایستادگی در دوران دفاع مقدس و تحریم‌های اقتصادی اخیر. این انسجام، برآمده از باور عمیق به عدالت‌طلبی، استقلال و ایمان اسلامی است.به آقای جان مرشایمر باید گفت: جمهوری اسلامی ایران، برخلاف تصور تحلیل‌گران کلاسیک، تنها یک دولت نیست، بلکه تجلی یک هویت دینی-تمدنی است. در این هویت، مفهوم امنیت نه صرفاً یک محاسبه هزینه-فایده، بلکه یک رسالت اخلاقی و اعتقادی است. مقاومت در برابر سلطه، بخشی از وظیفه دینی تلقی می‌شود؛ بنابراین، بازدارندگی ایران صرفاً بر موشک و نفت استوار نیست بلکه بر هویت مقاومت، مشروعیت مردمی و معناهای دینی و انقلابی متکی است. مرشایمر معتقد است تهدید ایران به قطع جریان نفت جهانی، موجب بازدارندگی خواهد شد اما باید گفت، این تهدید اگر در چارچوب گفتمان‌های خصمانه موجود درباره ایران فهمیده شود، نه‌تنها بازدارنده نخواهد بود، بلکه ممکن است به تقویت روایت ایران‌هراسی و زمینه‌سازی برای جنگ تعبیر شود.بنابراین، بازدارندگی پایدار تنها از مسیر قدرت مادی حاصل نمی‌شود، بلکه نیازمند بازسازی معنای ایران در نظم بین‌الملل و شکل‌دهی به یک روایت مشروع از کنشگری ایران است. بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، نمی‌تواند صرفاً بر پایه تهدیدهای نظامی یا اقتصادی بنا شود. تجربه تاریخی، فرهنگ مقاومت، دینداری مردم، مشروعیت نظام و انسجام اجتماعی، همگی منابعی از قدرت نرم هستند که باید در طراحی استراتژی بازدارندگی به کار گرفته شوند.ایران، کشوری است با هویتی صلح‌طلب ولی مقاوم و مقتدر، دیندار و عقلانی، مردمی و استوار. این هویت، پشتوانه اصلی بازدارندگی ایران است؛ هویتی که باید نه‌تنها حفظ، بلکه در سطح بین‌الملل بازتعریف و بازنمایی شود.