printlogo


چرا خرج کردن، لذت‌بخش‌تر از پس‌انداز است؟
سید مصطفی صابری



چند نفر را می‌شناسید که مثل قدیمی‌ها، پولی را برای «روز مبادا» کنار گذاشته باشند؟ چرا فرهنگ پس‌انداز مثل قبل در بسیاری از ما پررنگ نیست؟ چرا خرج کردن این‌قدر آسان و دلپذیر است، اما پس‌انداز کردن تا این حد دشوار و گاه تقریباً محال به نظر می‌رسد؟ شاید مخاطبان بگویند: «خب زندگی همین مقدار کوتاه است؛ چرا آن را صرف دل‌نگرانی برای پس‌انداز کنیم؟» با این حال، حقیقت این است که کنار گذاشتن بخشی از درآمد ماهیانه شاید درد بزرگی از زندگی‌مان دوا نکند، اما در شرایط اقتصادی کنونی، نه تنها لازم، بلکه حیاتی است. آخرین خرید آنلاین‌تان را مرور کنید که با یک پیامک: «سفارش شما ثبت شد» تمام شد؛ برای لحظه‌ای در حد ثبت سفارش و بعد بازکردنش ناگهان تمام جهان زیباتر به نظر می‌رسد، اما بعد از مدت کوتاهی که بی‌پولی سراغ‌مان بیاید، خودمان زود از خریدی که داشتیم پشیمان می‌شویم و تا چند روز بعد که با حال بد سراغ خرید می‌رویم، این حالت ادامه دارد. این مطلب قرار است پاسخی به این پرسش ارائه دهد که چرا خرج کردن لذت‎بخش است، اما پس‌انداز کردن سخت؟ پاسخی که از مغز و روان‌شناسی شروع می‌شود، به جامعه و شبکه‌های اجتماعی می‌رسد و در نهایت راهکارهایی واقعی برای مقابله با این پدیده ارائه می‌کند. پس در این مسیر با ما همراه باشید.

پاداش دوپامینی مغز هنگام ولخرجی
بسیاری از رفتارهای مالی ما، از واکنش‌های طبیعی مغز و روان فردی سرچشمه می‌گیرد. مغز انسان بیشتر به دنبال به‌دست آوردن پاداش فوری است و دقیقاً همین ویژگی، نقش اصلی را در عادات خرج کردن ایفا می‌کند. وقتی خرید می‌کنیم یا حتی مبلغ کوچکی خرج می‌شود، بخشی از مغز به نام مرکز پاداش، ماده شیمیایی دوپامین را ترشح می‌کند؛ دوپامینی که حس رضایت و هیجان موقت به ما می‌دهد. این حالت شبیه به پاداش گرفتن ناگهانی یا شنیدن خبر خوش غیرمنتظره است و باعث می‌شود خرید کردن، حتی اگر ضرورتی در میان نباشد، جذاب جلوه کند.
سوگیری حال‌گرایی| در مقابل، پس‌انداز کردن نوعی محرومیت کوتاه‌مدت محسوب می‌شود. پولی را کنار می‌گذاریم که می‌توانستیم همین حالا خرج کنیم و لذت ببریم؛ اما باید چشم به آینده‌ای بدوزیم که پاداشش نامعلوم و دور است. این موضوع به یکی از مهم‌ترین سوگیری‌های رفتاری انسان بازمی‌گردد که در اقتصاد رفتاری به آن «حال‌گرایی» یا Present Bias می‌گویند. ذهن آدمی به‌طور ذاتی زمان حال را پروبال بیشتری می‌دهد و ارزش لذت امروز را بالاتر از سود فردا می‌بیند. نتیجه این است که حتی با اطلاع از مزایای پس‌انداز، ترجیح می‌دهیم آن را به آینده موکول کنیم و امروز را به خرج‌های کوچک یا بزرگ بسپاریم.
خرید تسکینی برای فرار از اضطراب| نکته مهم دیگر در رفتار مالی افراد،  به‌خصوص در جوامعی با فشار روانی زیاد، جایگاه خرید به عنوان مکانیزم تسکین یا جبران است. پدیده «خرید تسکینی» در شرایط اضطراب، غم یا استرس شایع شده است. وقتی دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های روزمره زیاد است و راه‌های تفریح و سرگرمی محدود است، خرید کردن به ابزاری موقت برای فرار از حال بد تبدیل می‌شود. این رفتار شاید برای لحظاتی حس بهتری ایجاد کند، اما اغلب منتهی به پشیمانی و نگرانی پس از خرج می‌شود؛ با این حال، مغز همواره به همان لذت کوتاه‌مدت واکنش نشان می‌دهد و فرد را دوباره به سمت خرید می‌کشاند. بنابراین، میل به خرج کردن و بی‌حوصلگی نسبت به پس‌انداز، ریشه در سازوکار مغزی، پاداش‌های شیمیایی و سوگیری‌های روانی ما دارد. شناخت این ریشه‌ها، نخستین گام برای فهم رفتارهای مالی و سپس تلاش برای اصلاح و کنترل آن است.

​​​​​​​
تاثیر جامعه و رسانه‌ها بر عادت خرج کردن
مصرف‌گرایی؛ هنجار اجتماعی جدید| در بسیاری از جوامع معاصر، به‌ویژه در سال‌های اخیر، مصرف‌گرایی تدریجاً به یک هنجار اجتماعی تبدیل شده است. ارزش‌های جامعه به سمت نمایش موفقیت از طریق دارایی‌ها و تجربه‌های مادی سوق پیدا کرده‌اند. این روند در کشور ما هم با شدت فزاینده‌ای قابل مشاهده است؛ جایی که معیارهای منزلت اجتماعی، از پوشش و وسایل شخصی گرفته تا سبک زندگی و نوع تفریح، روزبه‌روز بیشتر به داشتن و خرج کردن گره خورده است. در چنین فضایی، صرفه‌جویی و پس‌انداز نه‌تنها آسان‌تر نمی‌شود، بلکه گاه نوعی کم‌ارزشی یا حتی عقب‌ماندگی تلقی می‌گردد.
تبلیغات؛ مهندسی خواسته‌های ناخواسته| تبلیغات تجاری مدت‌هاست از شیوه‌های کلاسیک فراتر رفته و با تکیه بر دانش روان‌شناسی رفتار مصرف‌کننده، موفق به خلق نیازهایی شده است که گاه هیچ پایه منطقی ندارند. پیام‌هایی با محوریت شایستگی، «خودت را لایق بهترین‌ها بدان» یا «همین حالا بخرید تا از تخفیف باورنکردنی جا نمانید»، به‌طور مداوم مخاطب را تحت فشار قرار می‌دهند تا حتی در تنگنای مالی هم احساس عقب‌افتادگی نکند. این بمباران تصویری و ذهنی باعث می‌شود انسان خودآگاه یا ناخودآگاه، نیازهای کاذب را واقعی تصور کند و اولویت خرج را بالاتر از اندوختن ببرد.
شبکه‌های اجتماعی| در سال‌های اخیر نقش شبکه‌های اجتماعی به عنوان شتاب‌دهنده مصرف‌گرایی قابل انکار نیست. انتشار تصاویر از خریدها، سفرها و سبک زندگی پرزرق‌وبرق دیگران، دائماً مقایسه اجتماعی را به ذهن تزریق می‌کند. کاربر ایرانی هم همچون دیگر جوامع، مدام خود را با استانداردهای اغلب غیرواقعی ویترین اینستاگرام و تلگرام می‌سنجد، دچار احساس کمبود و نارضایتی می‌شود و تلاش می‌کند با خرید و مصرف، این خلأ را جبران کند. همه آنچه گفته شد، نشان می‌دهد رفتار مالی افراد صرفاً نتیجه تصمیمات فردی یا ضعف اراده نیست. ساختار جامعه، رسانه‌ها و الگوریتم‌های شبکه اجتماعی، با ظرافت و قدرت، افراد را به سمت خرج کردن بیشتر هدایت می‌کنند.
موانع روانی و اقتصادی پس‌انداز
درآمد ناکافی| یکی از بزرگ‌ترین موانع پس‌انداز در کشور ما، سطح پایین درآمدها نسبت به نرخ فزاینده هزینه‌هاست. بسیاری از خانواده‌ها حتی پیش از رسیدن به پایان ماه با کمبود منابع مواجه می‌شوند و بخش عمده بودجه خود را صرف اقلام ضروری می‌کنند. در کنار این موضوع هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده مانند بیماری، تعمیرات و نوسانات قیمت‌ها، ثبات مالی را به چالش می‌کشد. نگرانی از بی‌ثباتی اقتصادی، ناامنی شغلی و عدم اطمینان از آینده، تمایل به خرج کردن در لحظه و ذره‌ذره تحلیل رفتن انگیزه پس‌انداز را تقویت می‌کند.
احساس ناکامی و پذیرش وضعیت| از منظر روانی هم، تجربه مکرر ناکامی در پس‌انداز (به دلیل دخل و خرج نامتوازن یا بی‌ثباتی اقتصادی) منجر به کاهش انگیزه، شکل‌گیری حس ناامیدی و پذیرش وضع موجود می‌شود. این وضعیت فراتر از یأس فردی، به نگرش جمعی بدل شده است: «پس‌انداز که فایده ندارد» یا «پول نگه داشتن جز حسرت ندارد»؛ جملاتی که نشانه سازوکارهای دفاعی ذهن برای کاستن از بار روانی این ناکامی است.
راهکارهایی برای تقویت پس‌انداز و کاهش ولخرجی
خلق انگیزه‌ درونی| گام نخست برای تقویت عادت پس‌انداز، تغییر نگرش به مفهوم لذت است. باید پس‌انداز را نه صرفاً به‌عنوان تحمل محرومیت، بلکه به‌شکل ایجاد امنیت و آرامش آینده دید. ایجاد پاداش‌های کوچک برای هر مقدار پس‌انداز، ثبت پیشرفت‌ها و حتی تصور آینده مطلوب با پول ذخیره‌شده، می‌تواند دوپامین مورد نیاز مغز را بی‌آنکه متکی به خرج باشد، تأمین کند. برای بسیاری افراد، مشخص کردن هدف روشن (مانند تأمین هزینه آموزش فرزند، خرید خانه یا سفر) و تجسم واقع‌بینانه آن، پس‌انداز را به فعالیتی ملموس و انگیزشی تبدیل می‌کند.
ثبت دخل و خرج| تهیه دفترچه یا اپلیکیشن ثبت هزینه‌ها، باعث شفافیت در وضعیت مالی و کنترل تدریجی رفتارهای خرج می‌شود. این کار نه‌تنها از هدررفت منابع جلوگیری می‌کند، بلکه سبب می‌شود علت‌های پنهان ولخرجی‌ها آشکار و الگوهای تکراری اصلاح شوند. مشاهده پیشرفت مشهود در کنترل مخارج، انگیزه تداوم پس‌انداز را تقویت می‌کند.
مقابله با تبلیغات| در عصر بمباران تبلیغاتی و شبکه‌های اجتماعی، لازم است آگاهانه از مقایسه خود با تصاویر غیرواقعی فضای مجازی بپرهیزیم. برنامه‌ریزی برای خرید، تعیین نیاز واقعی پیش از مراجعه به بازار یا فروشگاه آنلاین و مقاومت در برابر پیشنهادهای لحظه‌ای با تخفیف یا پیام‌های روانی «حق با توست»، می‌تواند بسیاری از خریدهای غیرضروری را کاهش دهد.
اولویت دادن به تجارب معناد ار| ساده‌زیستی به معنای چشم‌پوشی افراطی از رفاه نیست، بلکه تمرکز بر اهمیت نیازهای واقعی در برابر تجمل و مصرف‌گرایی است. جایگزین کردن تفریحات جمعی ارزان، وقت‌گذرانی با خانواده و دوستان یا حتی فعالیت‌های داوطلبانه به جای خرید صرف، می‌تواند منابع مالی و روانی جدیدی به زندگی بیفزاید و وابستگی به هزینه به عنوان تنها راه احساس خوب بودن را کمتر کند.