هنر به چه کار می آید اگر ...

هنر به چه کار میآید اگر در سختیها و غمها کنار مردم نباشد؟ هنرمند به چه کار میآید اگر در روزهای دشوار، صدای همدلی و امید جامعه نباشد؟حادثه تلخ انفجار در اسکله شهید رجایی بندرعباس، بار دیگر ما را به این پرسشها بازگرداند و اهمیت حضور هنر و هنرمندان را در لحظات بحرانی یادآوری کرد. این سانحه که جان تعدادی از هموطنان را گرفت و زخمی عمیق بر پیکر جامعه برجای گذاشت، واکنشهای گستردهای میان هنرمندان ایرانی برانگیخت. هنوز یکی دو شب از آغاز فستیوال ملی موسیقی نواحی و «کوچه» نگذشته بود که این حادثه تلخ سازها را روی نُت اندوه کوک کرد، هنرمندان حوزه های دیگر نیز به این موضوع واکنش نشان دادند.
کوک سازها روی نُت اندوه
در شب ویژه فستیوال موسیقی نواحی ایران، ستاد خبری این رویداد در پیامی اعلام کرد: «هنرمندان موسیقی نواحی ایران امشب با سازها و نغمههایی پر از اندوه، غمنامههای خود را از جان و دل خواهند نواخت و خواهند سرود؛ تا بار دیگر بر یکرنگی و یکدلیِ ایران عزیزمان تاکید کنند.» در ادامه هم خبرهایی مبنی بر اعلام تعطیلی فستیوال موسیقی نواحی و فستیوال موسیقی کوچه برای همدردی با مردم بندرعباس به گوش رسید.این همراهی هنری تنها محدود به موسیقی نبود. در حوزه تجسمی، شعر و... هنرمندان با خلق آثار ویژهای که منعکسکننده اندوه عمومی بود،نقش خود را در التیام این حادثه ایفا کردند.
این جا چراغی روشن است
هنر، همچنان که در گذشته در ایران نشان داده، تنها ابزاری برای بیان زیبایی نیست؛ بلکه ابزاری قدرتمند است برای ایجاد وحدت، تقویت امید و تسکین اندوه جامعه. هنرمندان این سرزمین بار دیگر ثابت کردند که در برابر لحظات دشوار، نقشی فراتر از نظارهگر بودن دارند؛ نقشی که با هر نغمه، هر قلم و هر اثر هنری، پیوندهای اجتماعی را مستحکمتر میکند.اندوه این حادثه در دلها جا خوش کرده، اما یاد و نام عزیزان از دسترفته در جان ما باقی است. اتحاد مردم و همدلی هنرمندان، روحی تازه به جامعه میبخشد و مسیری روشن برای گذر از این غم عمیق ترسیم میکند. هنر در روزهای سخت، همان چراغی است که در تاریکی میدرخشد و راه را برای امید و آینده روشن میسازد...