
انتشار هر از گاه ویدئوها و تصاویری از زورگیرهای خشن در فضای مجازی اعصاب و روان مردم را به هم می ریزد. گاهی اوقات این ویدئوها در یک روز، تعدادشان به چند مورد می رسد و طبیعتا رسانه ها و کانال های خبری، آن ها را بازنشر می کنند. روز گذشته، زورگیری خشن از یک مادر برای سرقت گردنبندش که فرزندش را نیز به همراه داشت، با بازتاب گسترده ای همراه شد. البته این زورگیر ناجوانمرد، توسط پلیس دستگیر شد و وقتی همسر این قربانی با زورگیر مواجه شد، ضمن تشکر از پلیس، سیلی محکمی بر صورت زورگیر نواخت که با تشویق چند نفر که آن جا تماشاگر ماجرا بودند، همراه شد. اگرچه مجازات متهم در دادگاه و در مسیرهای قانونی انجام می شود اما این سیلی خیلی به مذاق بینندگان خوش آمد. بی شک درد این سیلی هر قدر باشد، هیچ گاه به اندازه ترس و اضطراب کودک آن زن که در صحنه سرقت به زمین کوبیده شد، نخواهد رسید.
آیا تعداد زورگیری ها افزایش یافته است؟
ما از تعداد و میزان تشکیل پرونده های زورگیری، قاپ زنی و دزدی های خشن، هیچ گونه اطلاعات و ارقامی نداریم. طبیعتا آمار این گونه موارد به دلایل مختلف از سوی نهادها و دستگاه های مسئول منتشر نمی شود اما پایش کلی از بازنشر ویدئوها در فضای مجازی به ویژه زمانی که احساسات و عواطف را درگیر خودش می کند، نشان می دهد اگرچه آمار کشف ها رشد داشته اما تعداد موارد زورگیری نیز با افزایش همراه شده است.
احساس بیشتر شدن تعداد این بزهکاری نزد عموم مردم به ویژه در کلان شهرها شاید نوعی ناامنی روحی و روانی را به افراد تحمیل می کند. گاهی شنیدن صدای یک موتور سیکلت که در پیاده رو در حال حرکت است، ناخودآگاه احساس خطر را در فرد پدید می آورد. همین شرایط و نگرانی هاست که میزان مطالبات مردم از پلیس در برخورد قاطع و مقتدرانه و سریع با زورگیران را افزون کرده است. این مطالبات به ویژه در کامنت ها و پیام های مردم در فضای مجازی کاملا مشهود است.
وقاحت زورگیران
آن چه مشخص است، وقتی قانون نتواند آن طور که باید روی جبارانه و قهریه خود را در برابر زورگیران و دزدان خشن و غیرخشن به نمایش بگذارد، احتمالا افزایش این گونه بزهکاری ها که نخستین صدمه اش زخمی کردن روح و روان مردم است، کاملا طبیعی به نظر می رسد. نمونه زورگیری مسلحانه در بزرگراه صدر تهران که سارقان موتورسوار بدون هیچ هراسی، خودروها را متوقف میکردند و اموال سرنشینان را میربودند، تا حدودی می تواند معلول کندی تیغ قانون تلقی شود. البته که موارد متعددی از جنایت های زورگیران خشن در ماه های اخیر، در فضای مجازی پربازدید شده که مجال یادآوری و شرح تمامی آن ها نیست که البته در مواردی نیز پلیس با جدیت، اقتدار و سرعت لازم در دستگیری اراذل و اوباش و دزدان خشن اهتمام ورزیده اما به نظر می رسد سرعت جرم گاهی از قانون بیشتر است.
در جست وجوی احساس امنیت مطلق
نگارش این گزارش هیچ گاه به معنای فقدان امنیت و احساس امنیت نیست اما بی شک، هدف این گزارش و چنین گزارش هایی در رسانه تذکر و یادآوری به تیزتر شدن تیغ قانون است. شرق در همین باره می نویسد: امروز دیگر امنیت تنها با آمار جرم و جنایت و میزان دستگیری مجرمان سنجیده نمیشود؛ «احساس امنیت» بخش مهمی از واقعیت اجتماعی است. در دنیایی که اخبار با سرعت نور منتشر میشوند، پلیسی موفق است که بتواند چند گام جلوتر از تهدیدات حرکت کند. جامعه نمیپذیرد که پلیس صرفا پس از وقوع فاجعه وعده شناسایی و دستگیری بدهد. آنچه مطالبه مردم است، حضور هوشمندانه و اقدام بهموقع است؛ پیش از آن که خونی بریزد یا روح و روانی زخمی شود.
واکاوی در ریشه های اقتصادی و فرهنگی
حال این که چگونه می توان آسیب هایی همچون دزدی و زورگیری را به صفر رساند یا از فراوانی آن کاست، یک نماینده مجلس به نگاهی فراتر اشاره می کند. آن طور که ایسنا گزارش کرده، احمد بخشایشاردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این باره گفته است: اقدامات پلیس برای مقابله با دزدان و جنایتکاران را باید در یک پازل بزرگ در نظر گرفت. پلیس در تمام دنیا مقتدر است و تلاش میکند که با مردم با عطوفت رفتار کند و با سارقان و خلافکاران بهتندی و براساس قانون عمل کند. او در ادامه بیان کرد: پلیس در کشور ما هم به همین وظیفه خود بهخوبی عمل کرده و در این مدتزمان بهخوبی توانسته در برابر این مجرمان قد علم کند و سرمایه اجتماعی را افزایش دهد. برای جلوگیری از بروز این تخلفات از سوی مجرمان و بهعنوان اقدامات پسینی باید چند اقدام انجام شود. ابتدا این که اقتصاد ناهمساز را به اقتصاد امنیتساز تبدیل کنیم. بخشایشاردستانی افزود: وقتی ارزش پول ملی ما کم است، بنیانهای اخلاقی مورد سوال قرار میگیرد و مردم دست در جیب یکدیگر دارند و همدیگر را با عتاب و خطاب دنبال میکنند و از هم ناراحت هستند و فکر میکنند که باید از جیب دیگران پول به جیب آن ها بیاید.