شعر رضوی در سال های طولانی ضمن عمق زبان و معنا همواره با زبان مدح و منقبت همراه بوده است. در این مسیر برخی شاعران همواره به دنبال ارائه نگاهی تازه و متفاوت در شعرشان بودهاند. نگاهی که شعر را از وصف حال صرف شاعر فراتر میبرد و به تجربهای تازهتر تبدیل میکند. این نوپردازی گاه چنان ظریف و عمیق است که یک شعر را باید بارها خواند و هر بار در آن کشفی تازه یافت.«علی گردویی» ازجمله همین شاعران است؛ شاعری که اهالی خراسان او را به رباعیهایش میشناسند و همچنین به صراحتی که در کلام روزمرهاش دارد، همین موضوعات نیز شعر او را شنیدنیتر میکند.او علاوه بر رباعیهایی که با موضوع آزاد سروده سه مجموعه شعر رضوی با نامهای «شهر سلام»، «بخت کبوترت سفید است» و «دلم جزو امانات حرم شد»نیز در کارنامه کاری خود دارد. مجموعههایی که جوایز معتبری ازجمله جایزه کتاب سال رضوی را به دست آوردهاند. در ادامه، با این شاعر خراسانی درباره راز و رمز نوآوری در شعر رضوی و آیینی گفتوگو کردهایم.
بهعنوان اولین سوال، بگویید که شعر رضوی فاخر از دیدگاه شما چه معیارهایی باید داشته باشد؟به نظر من شعر رضوی خوب، شعری است که تنها به مدح بسنده نمیکند، بلکه تجربهای از حضور را میآفریند. شاعری که در حرم قدم میزند، در دلش رازهایی دارد که با امام رضا (ع) در میان میگذارد و گاهی این رازها را که در قالب ارادت به امام هشتم(ع) است با زبان شعر بیان میکند، نه اینکه صرفاً واژههای فاخر مدح را کنار هم بچیند. متاسفانه گاهی شاهدیم که برخی شعرها تنها با واژههای زیبا بازی میکنند، اما در عمق خود چیزی برای عرضه ندارند. در مقابل، برخی دیگر با چند کلمه ساده، دل دوستداران اهلبیت(ع) را از هر گوشه از زمین بهسوی حرم میکشاند. برای من، صداقت مهمتر از صنعت است؛ اما اگر صنعت در خدمت معنا باشد، ارزشمند خواهد شد.
برای شاعران جوانتر مختصری درباره تکنیکهای سرودن شعر رضوی نوآورانه بگوییداولاز همه باید باور داشته باشیم امام رضا (ع) حتی در همین روزگار ما در دل جامعه و کنار مردم حضور دارد. مردم از دیرباز به او پناه آوردهاند، نهفقط برای شفای جسم، بلکه برای آرامش جان. شاعر وقتی به این باور برسد میتواند به ابعاد نوتری درزمینه پرداختن به موضوعات مربوط به امام رضا (ع) دست یابد. من وقتی از غربت امام رضا (ع) مینویسم، صرفاً به فاصله جغرافیایی ایشان از دیار و محل تولدشان فکر نمیکنم، بلکه هر بار از دریچه نگاه یک زائر و از زاویههای متفاوت به مفهوم غریبی نگاه میکنم. بسیاری از همین زائران در حرم مطهر با دلگرفتهای ایستادهاند، زمزمهای آرام دارند و قطره اشکی در چشمانشان حلقهزده، همین لحظات و ازخودبیخود شدنها حقیقت شعر رضوی را میسازند. گاهی چند جمله ساده از یک کودک میتواند فضای بکری را نصیب شاعر کند. من خودم در رباعیهایی که مینویسم تلاش کردهام تجربههایی را که مردم با امام رضا (ع) داشتهاند، از دعاها و امیدها تا گرههایی که بازشدهاند، به تصویر بکشم. مثلاً مادری که پول داروی فرزندش را ندارد، یا جوانی که از سختیهای روزگار به حرم پناه آورده است. اینها جنبههایی از شعر رضوی هستند که آن را از مدح صرف فراتر میبرند و عمق بیشتری به آن میبخشند.
چگونه میتوان ارتباط شعر رضوی را با نسل جدید حفظ کرد و آن را برای این مخاطبان هم جذاب و معنادارتر ساخت؟نسل جدید به دنبال صداقت است، دنبال موضوعات عینیتر است اگر شعر رضوی بخواهد برای این نسل زنده بماند، باید زبانش را تازه کند، اما جان و حقیقت خود را حفظ کند. بسیاری تصور میکنند که شعر رضوی باید در قالبهایی خاص و کلاسیک حفظ شود، اما تجربه نشان داده است که شعر میتواند از هر نوع زبانی بهره ببرد. نیازی نیست که صرفاً از واژگان فاخر استفاده شود؛ بلکه باید احساسات و تجربیات واقعی در آن جاری باشد. من با همین نگاه در کتاب «باران به زیارت رضا آمده است» که تازهترین مجموعه رباعی من است و در آینده نزدیک منتشر میشود تلاش کردهام با زبانی ساده اما تصویری، حس و حال زیارت را بازآفرینی کنم.
شعر تنها یک ابزار نیست، بلکه یکراه است، راهی برای گفتوگو، برای ارتباط، برای پناه آوردن. امام رضا (ع) تنها یک موضوع نیست، بلکه حضوری زنده و همراه است. من بهعنوان یک شاعر همیشه حس کردهام که ایشان شنونده شعرهای من است.
در پایان این مصاحبه ما را به شنیدن دو شعر از خودتان مهمان کنید
این دشت پر است از رمه آهوها
آرام شده همهمه آهوها
جایی که امام مهربانی باشد
تخت است خیال همه آهوها
2
ابری که به پابوس شما آمده است
از جانب کوه دردها آمده است
از گریه شوق بیحدش فهمیدم
باران به زیارت رضا آمده است
3
ترا من از دلوجان دوست دارم
ترا جان خراسان دوست دارم
تو جان جمله موجودات هستی
ترا آقا به قرآن دوست دارم