printlogo


شروع خوش‌ریتم «کنکل»
محمد عنبرسوز 



سریال «کنکل» به کارگردانی رامتین لوافی‌ از تازه‌ترین محصولات شبکه نمایش خانگی است که در پلتفرم تازه‌تاسیس استارنت عرضه شده. این پلتفرم رایگان فعلا با «کنکل»، کار خود را قدرتمند شروع کرده است. تا این‌جای کار، «کنکل» توانسته در دو قسمت نخست خود تصویری جذاب، خوش‌ریتم و قابل دفاع را از یک سرقت گروهی ارائه دهد.
​​​​​​​
ساختار جهانی با روایت وطنی
رامتین لوافی کارگردانی که پیش‌تر فیلم «هتریک» را در کارنامه خود ثبت کرده، در «کنکل» سراغ یک جهان داستانی جنایی - معمایی رفته که واجد نشانه‌هایی از ساختار و الگوی سریال‌های جهانی است. بازیگران صابر ابر، مهدی پاکدل، هانیه توسلی و ستاره پسیانی؛ ترکیبی که از منظر تنوع جنس بازی و طیف نقش‌آفرینی، برای یک سریال جذاب و پرکشش به نظر می‌رسد. «کنکل» در ظاهر شباهت‌هایی به سریال موفق «خانه کاغذی» (یا همان «سرقت پول») دارد و از ایده‌ یک گروه تبهکار که با طراحی حساب‌شده دست به سرقت از یک کارخانه می‌زنند بهره می‌برد. ایجاد ریتم و تعلیق از طریق گفت‌وگوهای درون‌گروهی و مهندسی فیلمنامه با لولاهای فکرشده، مهم‌ترین نقطه قوت این اثر در دو قسمت ابتدایی آن هستند. اینجا، برخلاف نمونه‌ خارجی، همه‌چیز حول یک مغز متفکر نمی‌چرخد؛ بلکه نیروهای حاضر در گروه هم‌فکر هستند و ایده‌های دزدی از دل مکالمات گروهی آن‌ها سربرمی‌آورند. همین ویژگی باعث شده «کنکل» از تک‌محور بودن فاصله بگیرد و شخصیت‌ها در گفت‌وگوهای شان پرداخت شوند؛ دیالوگ‌هادر دو قسمت اول، توانستند بار روایت را به خوبی حمل کنند.
صحنه‌پردازی
یکی از مهم‌ترین دستاوردهای «کنکل»، طراحی صحنه‌ است که به‌درستی در خدمت روایت قرار گرفته و موفق شده فضای مخفیگاه و زیست گروه را به صورت باورپذیر خلق کند. این طراحی، نه‌تنها از حیث فضاسازی، بلکه از زاویه تقویت لحن مورد نظر کارگردان نیز موثر عمل کرده و با نور، دکور و جزئیات محیطی، به شکل‌گیری اتمسفر سریال یاری رسانده‌ است. تدوین هم اگرچه در دو سه مورد دچار لکنت شده، اما در مجموع پخته و متناسب با ریتم سریع و پرتعلیق سریال است. وقتی به این موارد، یکی دو ایده خلاقانه بصری (مثل کات‌های سکانس قطع شدن برق) را هم اضافه کنیم، تصویری از یک سریال خوش‌ساخت نمایان می‌شود.
صابر ابر در بین معمولی‌ها
از نظر بازیگری «کنکل» واجد بازی‌هایی متنوع و در عین حال متوسط است. بازی مهدی پاکدل و هانیه توسلی، هنوز شکل نگرفته‌ و چندان هم خلاقانه نیستند، اما در برخی لحظات دچار افت حسی و محافظه‌کاری بیش از حد می‌شود. ستاره پسیانی و پدرام شریفی نیز توانسته‌اند با  اجراهایی متفاوت وبالاتر از سطح متوسط ظاهر شوند. اما در این میان، صابر ابر در نقش ابی دست‌کج، عملکردی خوب دارد. او توانسته با لحنی ویژه و طراحی دقیق کاراکتر، به ابعاد شخصیتی یک موجود مارموز و کمی لمپن رنگ زیبایی بزند و این کاراکتر را جذاب اجرا کند.
کمدی زیرپوستی
درست همان‌طور که در «هتریک» هم دیده بودیم، رامتین لوافی‌پور در «کنکل» نیز از طنز زیرپوستی به‌درستی بهره گرفته است؛ طنزی که نه گل‌درشت است و نه در تضاد با فضای کلی سریال، بلکه مکملی برای تلخی و جدیت ماجراست و گاه به نقاط عطف روایی نیز کمک می‌کند. این طنز در کنار پیرنگ فربه و دیالوگ‌های سنجیده، از عواملی است که تماشای سریال را برای مخاطب قابل پیگیری می‌سازد.
سربه‌هوا در جزئیات
در کنار نقاط قوت، «کنکل» بی‌نقص هم نیست؛ اما ضعف‌هایش آن‌قدر بنیادین نیستند که کلیت اثر را تحت‌الشعاع قرار دهند. نام‌گذاری سریال (اگر معنای عمیق‌تری نداشته باشد که در قسمت‌های بعدی برملا شود)، بیش از حد جوانانه به نظر می‌رسد و مخاطب را سردرگم و مشخصا ذوق بیننده میانسال را کور می‌کند. همچنین تیتراژ ابتدایی، فاقد خلاقیت و نوآوری است و به تجربه بصری سریال لطمه می‌زند. موسیقی بامداد افشار نیز، اگرچه در ترکیب صداهای زمینه‌ای کارکرد دارد، اما از موسیقی‌های به‌یادماندنی و ماندگار فاصله دارد و آن لحن شخصی معمول آثار او را منعکس نمی‌کند.