3گره تاریخی در روابط پکن و واتیکان
سیدنیما موسوی
۱- نقش تاریخی کلیسای کاتولیک در جانمایی استعمار در این کشور. سغر "ماتئو ریچی" کشیش یسوعی کاتولیک به چین در پایان قرن۱۵ و اقامت وی در ماکائو تا جایی بود که وی پژوهش دقیقی بر روی فرهنگ و زبان چینی انجام داد و حتی لغتنامه پرتغالی به چینی ماندارین را تالیف کرد. وی بعدها از مشاوران سلسله مینگ در چین شد. بعدها نقشی که کشیشها در حوادثی چون جنگ تریاک یا قرارداد نانجینگ داشتند، باعث شد که مسیحیت به ویژه در نسخه کاتولیک به عنوان نماد استعمار شناخته شود. وضعیتی که پیونگیانگ تا پیش از حکومت کیمایلسونگ داشت و این شهر از قطبهای مسیحیت در جهان غیر اروپایی محسوب می شد.۲- تقابل بین ماتریالیسم چینی با ایمان مذهبی. چین به عنوان جامعهای که بیشترین تعداد بیخدا در جهان را دارد، به لحاظ ارزشی و فرهنگی در تقابل با جهان مسیحیت کاتولیک قرار دارد. ۳- نقش کلیسای کاتولیک در فروپاشی نظامهای کمونیستی در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ از این زاویه بود که پاپژانپلدوم در مقابل موج چپ مسیحی در آمریکای لاتین ایستادگی کرد. وی که خود اهل لهستان بود نقش مهمی در سقوط کمونیسم در این کشور ایفا کرد و تا جایی با جهان کمونیسم تقابل داشت که حتی اعتنایی به روابط با چین در دوره «دنگشیائوپنگ» از خود نشان نداد و روابط چین و واتیکان در دوره پاپ لهستانی در ضعیف ترین سطح بود.