در جست وجوی منافع نقد !
مصطفی غنی زاده
واقعیت جهان در یک دهه اخیر، نبود ثبات در قراردادها و توافقها بین کشورهای مختلف حتی آن ها که همپیمان هستند، بوده. جریانی جهانی که برخلاف دهه 1990 و 2000، جهان را به سمت بیثباتی بیشتر سوق داده و امکان نگاه بلندمدت به موضوعات فیمابین را از بین برده است. تمام این جریان را نباید به شخصیت دمدمی مزاج ترامپ تقلیل داد؛ بلکه باید آن را به نگرش راستی که در جهان در حال گسترش است مرتبط دانست که قواعد جهانی و اصول حقوقی را صرفا مبتنی بر نفع کوتاه مدت طرف خود تعریف میکند و به محض تضعیف این نفع، بدون توجه به منافع بلندمدت و اهمیت حفظ قواعد، آن را کنار میگذارد.
در چنین دنیایی، باید به دنبال بستن قراردادهای کوتاه مدت با منافع نقد و نزدیک بود. اما مهم تر از این ها، باید به فکر تولید قدرت باشیم. چراکه فقط قدرت است که تضمین کننده باقی ماندن منافع هر قرارداد و توافقی خواهد بود. تولید قدرت به معنای ایجاد اهرم جدید در هر ارتباط خارجی است. ابعاد مختلفی هم دارد که در دنیای امروز، قدرت اقتصادی و تولیدی، در راس آن قرار دارد اما ابعاد مهم دیگر نباید مورد غفلت واقع شود. قدرت علمی که زیربنای دیگر ابعاد است؛ قدرت نظامی که تضمین کننده حفظ دیگر ابعاد است؛ قدرت فرهنگی که زمینهساز گسترش و نفوذ و مشروعیت ابعاد دیگر است و دیگر مواردی که هرکدام، قدرت ملی را شکل میدهند.
تولید قدرت هم یعنی ایجاد ظرفیتهای عملیاتی شده جدید که سابقا وجود نداشته؛ از تولید کالاهای جدید تا شکلدهی به بازارهای نوین، از تولید سلاحی جدید که دشمن را عقب میزند تا گسترش وجوه علمی تا افزایش لایههای فرهنگی و... . این ها به معنای نفی مذاکره، توافق یا قرارداد نیست؛ اما توافق و قرارداد باید در مسیر تولید قدرت جدید باشد. یعنی تولید قدرت اصل خواهد بود که ممکن است در برههای از زمان با توافق هم تقویت شود. درعین حال مسیر اصلی همان تولید قدرت جدید است. تاکید رهبر معظم انقلاب بر توجه به امر داخلی هم دقیقا به همین علت تولید قدرت صورت میگیرد.