همزمان با سفر ترامپ به منطقه، هشدار صریح سرلشکر باقری و سفر دیپلماتیک عراقچی، نشان از راهبرد دوگانه تهران برای مهار تهدیدات و جلوگیری از جنگ دارد:

بازدید اخیرسرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان از یگانهای رزمی در خلیج فارس، ضمن نمایش اقتدار نظامی، حامل این پیام کلیدی بود که ایران آمادگی ورود به فرآیندهای گفتگو و تنشزدایی را دارد. این رویکرد، تلاشی است برای ایجاد توازن میان مولفههای قدرت و ابزارهای دیپلماتیک در راستای تامین منافع ملی و حفظ ثبات منطقهای. سرلشکر باقری در جریان این بازدید به صراحت این پیام را منتقل کرد: «هرگونه تجاوز احتمالی به خاک ایران با پاسخی قاطع روبهرو خواهد شد و مهاجمان، تلفات و خسارات جبرانناپذیری را متحمل خواهند شد. زمان و مکان و نحوه پاسخ را ایران تعیین خواهد کرد.» در همین چارچوب سفرهای پیاپی مقامات وزارت امور خارجه به کشورهای حاشیه خلیج فارس، پیش از تحرکات ایالات متحده، نشان از رویکرد پیشدستانه تهران در عرصه دیپلماسی دارد. این تعاملات، نمایانگر این واقعیت است که جمهوری اسلامی ایران، ضمن آمادگی برای مقابله با تهدیدات، همچنان به راهکارهای سیاسی و دیپلماتیک برای حل و فصل مسائل منطقه باور دارد.
همسایگی مبتنی بر منافع مشترکاظهارات مقامات عالیرتبه نظامی ایران، با تاکید بر ضرورت حفظ امنیت و ثبات منطقه، نشان از رویکردی مبتنی بر منافع مشترک دارد. تهران بر این باور است که هرگونه تنش و ناآرامی در خلیج فارس، میتواند پیامدهای ناگواری برای تمامی کشورهای منطقه داشته باشد.ایران در این راستا، به دنبال ایجاد یک سازوکار منطقهای برای تامین امنیت خلیج فارس است. این رویکرد، فراتر از مفهوم "بیطرفی"، بر ضرورت مشارکت فعال کشورهای منطقه در حفظ ثبات و امنیت این پهنه آبی تاکید دارد. حتی می توان گفت این روزها توپ در زمین کشورهای حاشیه خلیج فارس است! در شرایطی که برخی قدرتهای فرامنطقهای با انگیزههای اقتصادی به دنبال دامن زدن به تنشها در خلیج فارس هستند، کشورهای منطقه میتوانند با اتخاذ رویکردی هوشمندانه، از ظرفیتهای اقتصادی خود برای ایجاد صلح و ثبات بهره ببرند.
جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ استراتژی "چشم در چشم"، به دنبال ایجاد یک توازن پایدار در منطقه است. این استراتژی، همزمان بر تقویت توان دفاعی و استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک تاکید دارد. هدف غایی این رویکرد، ایجاد یک منطقه امن و باثبات، مبتنی بر منافع مشترک و همکاریهای منطقهای است. اکنون، این انتخاب با سایر بازیگران منطقهای است که در کدام سوی تاریخ خلیج فارس قرار گیرند.