printlogo


تجارت با ثروت سعودی
فاطمه ملک‌زاده



سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، بازگشتی نمادین به صحنه آغازین جاه‌طلبی‌های سیاست خارجی او در دور نخست ریاست‌جمهوری است. این‎که او در نخستین سفر رسمی پس از آغاز دور دوم نیز بار دیگر عربستان را برگزیده، حامل پیام‌های چندلایه به مخاطبان داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است.  در این سفر، منافع اقتصادی ترامپ در صدر اهداف قرار داشت؛ او در عربستان سعودی، بزرگ‌ترین قرارداد فروش تسلیحات تاریخ آمریکا را به ارزش ۱۴۲ میلیارد دلار به امضا رساند. این تصمیم نه‌تنها ادامه همان الگوی پرهزینه‌ای ا‌ست که در سال ۲۰۱۷ بنا گذاشته شد، بلکه تلاشی آشکار برای تثبیت نقش عربستان به‌عنوان «دروازه ورود» به منطقه خلیج‎فارس و غرب آسیا محسوب می‌شود. تفاوت عمده این سفر با دوره قبلی، عدم برنامه‌ریزی برای حضور در اسرائیل است؛ تغییری که می‌تواند به‌مثابه تعدیل اولویت‌های راهبردی ترامپ یا تاکتیکی برای جلب رضایت شرکای عرب منطقه تفسیر شود.
استقبال ویژه و همراهان خاص
ورود ترامپ به فرودگاه ملک خالد ریاض با استقبال شخصی محمد بن سلمان همراه بود؛ امری که حتی برای مقاماتی نظیر بایدن یا رؤسای کشورهای اروپایی هم اتفاق نیفتاده بود. پذیرایی با قهوه عربی در سالن اختصاصی فرودگاه، اقامت در هتل لوکس ریتز کارلتون و حضور چهره‌هایی چون ایلان ماسک و جیانی اینفانتینو رئیس فیفا در هیئت همراه ترامپ، این سفر را از یک رویداد دیپلماتیک صرف، به یک نمایش قدرت اقتصادی و نمادین بدل کرده است. مقامات رسمی مانند وزیر امورخارجه آمریکا، وزیر دفاع و خزانه‌داری هم ترامپ را همراهی می‌کنند. حضور مدیران ارشد شرکت‌هایی چون تسلا، اسپیس‌ایکس، توئیتر، بلک‌راک، پالانتیر، آی‌بی‌ام، آلفابت و دیگر غول‌های فناوری و مالی وال‌استریت و سیلیکون‌ولی مانند آمازون، انویدیا، اوپن‌ای‌آی، اوبر، گوگل و حتی بوئینگ و کوکاکولا در اجلاس سرمایه‌گذاری ریاض، نشان می‌دهد اهداف این سفر فراتر از سیاست، به اقتصاد و فناوری نیز گسترش یافته است.

عربستان؛ شریک راهبردی یا خزانه‌دار آمریکا؟
سفر ترامپ به منطقه در شرایطی صورت می‌گیرد که روابط سنتی آمریکا با بسیاری از متحدان جهانی‌اش در دوره بایدن تضعیف شده و جمهوری‌خواهان به دنبال بازیابی جایگاه رهبری جهانی آمریکا با محوریت بازارهای جدید هستند. عربستان سعودی در این میان، نقشی دوگانه ایفا می‌کند: از یک‌سو شریک سیاسی و نظامی در منطقه‌ای حساس و از سوی دیگر خزانه‌داری نفتی که با چک‌های چند صد میلیارد دلاری، پروژه‌های کاخ سفید را پیش می‌برد. ترامپ در این سفر، بار دیگر درخواست سرمایه‌گذاری یک تریلیون دلاری از عربستان را تکرار کرده؛ عددی که هم جاه‌طلبی شخصی او را نشان می‌دهد و هم نشان‌دهنده وابستگی سیاست خارجی او به رویکردهای اقتصادی و معاملات شخصی‌محور است.
اهداف پنهان در مسیر دوحه و ابوظبی
برنامه سفر ترامپ پس از عربستان شامل دیدار از قطر و امارات است؛ کشورهایی که به‌ویژه در دوره اول ترامپ، نقش مالی و نظامی مهمی برای آمریکا ایفا کردند. قطر در گذشته با پرداخت ۸ میلیارد دلار برای توسعه پایگاه نظامی العُدید، حمایت مالی خود از حضور آمریکا را تضمین کرده بود و اکنون نیز در پی تعمیق روابط اقتصادی است. امارات نیز طبق اعلام منابع کاخ سفید، متعهد به چارچوب سرمایه‌گذاری ۱۰ ساله به ارزش ۱.۴ تریلیون دلار در آمریکا شده است. این تور حاشیه خلیج‎فارس، می‌تواند نوعی بازتثبیت ائتلاف‌های اقتصادی باشد؛ ائتلاف‌هایی که در دوره بایدن با چالش‌هایی مانند انتقادات حقوق بشری، توقف فروش برخی تسلیحات و حساسیت به رفتارهای بن‌سلمان، تضعیف شده بود.
عدم سفر به اسرائیل؛ سکوت معنادار یا تاکتیک دیپلماتیک؟
عدم حضور ترامپ در اسرائیل، در تضاد آشکار با سفر نخست او در سال ۲۰۱۷ قرار دارد. در آن دوره، سفر از ریاض مستقیماً به تل‌آویو انجام شد و به نوعی نماد نزدیکی راهبردی میان ریاض، واشنگتن و تل‌آویو بود. اکنون، حذف اسرائیل از برنامه سفر، می‌تواند به دلایل متعددی انجام شده باشد: از تلاش برای حفظ توازن با جهان عرب تا پرهیز از ورود به مناقشات پیچیده‌ای چون جنگ غزه. با وجود اعلام رسمی عدم سفر، اما موضوعات مرتبط با اسرائیل، فلسطین، ایران و یمن همچنان در دستور گفت‌وگوهای ترامپ و بن سلمان باقی مانده‌اند؛ نشانه‌ای از این که دور ماندن فیزیکی از اسرائیل، به معنای حذف آن از صحنه رایزنی‌های راهبردی نیست.

قراردادها؛ از انرژی و فناوری تا صنایع دفاعی
بخشی مهم از اهداف این سفر، امضای قراردادهای کلان اقتصادی و نظامی است. طبق اعلام رسمی، توافق ۶۰۰ میلیارد دلاری سرمایه‌گذاری عربستان در آمریکا طی ۴ سال آینده، هسته مرکزی این همکاری‌ها را تشکیل می‌دهد. این قراردادها علاوه بر خریدهای نظامی، شامل سرمایه‌گذاری در حوزه‌های انرژی، فناوری‌های نوین، هوش مصنوعی و آلومینیوم خواهد بود. لغو احتمالی تعرفه‌های وضع‌شده توسط ترامپ بر واردات فولاد و آلومینیوم از متحدان منطقه‌ای نیز در این چارچوب قابل بررسی است. ترامپ همچنین در تلاش است تا قانون محدودکننده صادرات تراشه‌های پیشرفته هوش مصنوعی در دوره بایدن را لغو کند و فضای جدیدی برای توسعه فناوری آمریکایی با پشتیبانی مالی خلیج‎فارس فراهم آورد. گزیده گزاره‌برگ کاخ سفید به شرح زیر است: نخستین قراردادهای این توافق، امنیت انرژی، صنعت دفاعی، رهبری فناوری، و دسترسی به زیرساخت‌های جهانی و منابع حیاتی را تقویت می‌کنند. قراردادهای امروز، تاریخی و تحول‌آفرین برای هر دو کشور هستند و آغازگر عصر طلایی جدیدی از شراکت میان ایالات متحده و عربستان سعودی محسوب می‌شوند. برخی از مهم‌ترین قراردادهای تاییدشده در عربستان شامل موارد زیر است:  شرکت سعودی DataVolt قصد دارد ۲۰ میلیارد دلار در مراکز داده هوش مصنوعی و زیرساخت‌های انرژی در آمریکا سرمایه‌گذاری کند. شرکت‌های Google DataVolt، Oracle، Salesforce، AMD و Uber مجموعا ۸۰ میلیارد دلار در فناوری‌های تحول‌آفرین در هر دو کشور سرمایه‌گذاری خواهند کرد. شرکت‌های آمریکایی معروف مانند Hill Intenational، Jacobs، Parsons و AECOM پروژه‌های زیربنایی کلیدی از جمله فرودگاه بین‌المللی ملک سلمان، پارک ملک سلمان و... را خواهند ساخت که ۲ میلیارد دلار از خدمات صادراتی آمریکا را شامل می‌شود. صادرات عمده دیگر شامل توربین‌های گازی و راهکارهای انرژی GE Venova به ارزش ۱۴.۲ میلیارد دلار و هواپیماهای مسافربری بوئینگ ۷۳۷-۸ برای شرکت AviLease به ارزش ۴.۸ میلیارد دلار است. در حوزه سلامت، شرکت Shamekh IV Solutions قصد دارد ۵.۸ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند. طبق این گزارش، شراکت راهبردی میان ایالات متحده و عربستان سعودی در طول هشت دهه گذشته، از زمان دیدار تاریخی «ملک عبدالعزیز آل سعود» و رئیس‌جمهور «فرانکلین روزولت» بر عرشه ناو USS Quincy - که امسال هشتادمین سالگرد آن جشن گرفته شد - پیوسته تقویت شده است. عربستان سعودی یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایالات متحده در خاورمیانه است. مجموع سرمایه‌گذاری مستقیم عربستان در آمریکا در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۹.۵ میلیارد دلار بوده که عمده آن‌ها را حمل‌ونقل، املاک و خودروسازی شامل می‌شد.   در سال ۲۰۲۴، حجم تجارت کالایی میان دو کشور به ۲۵.۹ میلیارد دلار رسید که شامل ۱۳.۲ میلیارد دلار صادرات آمریکا و ۱۲.۷ میلیارد دلار واردات از عربستان بود. مازاد تراز تجاری به نفع آمریکا معادل ۴۴۳ میلیون دلار بوده است.
​​​​​​​
تلاش برای بازتعریف ساختار قدرت در غرب آسیا
برگزاری دو نشست در ریاض با حضور ترامپ و سران کشورهای حوزه خلیج‎فارس، فلسطین، سوریه و لبنان، بُعدی ژئوپلیتیکی به این سفر افزوده است. نشست اول با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‎فارس و نشست دوم با محوریت برخی کشورهای کلیدی منطقه، بستری برای احیای نفوذ سیاسی آمریکا در منطقه‌ای است که با حضور روسیه، چین و ایران دستخوش تغییر موازنه شده است. تمرکز بر امنیت دریای سرخ، تحولات غزه، برنامه هسته‌ای ایران و آینده مذاکرات روسیه و اوکراین، در دستور کار این نشست‌ها قرار دارد؛ اموری که واشنگتن تلاش دارد در آن‌ها نقش هدایتگر را بازپس گیرد.
سیاست خارجی در خدمت برند شخصی
سفر به عربستان، بدون درک جاه‌طلبی‌های شخصی ترامپ قابل تحلیل نیست. او پیش از این در داووس خواستار یک تریلیون دلار سرمایه‌گذاری از عربستان شده بود و اکنون، تلاش دارد با تبدیل روابط خارجی به معاملات اقتصادی، حمایت غول‌های فناوری و بازارهای مالی را نیز در قالب سرمایه‌گذاری عربی جلب کند. حضور ایلان ماسک به‌عنوان چهره‌ای نمادین در این سفر و برگزاری همایش سرمایه‌گذاری با حضور مدیران شناخته‌شده آمریکایی، به خوبی گویای پیوند خوردن منافع شخصی، تجاری و سیاسی در کارزار خارجی ترامپ است.
ترامپ به دنبال چه چیزی ا‌ست؟
با کاهش قیمت جهانی نفت، افزایش هزینه‌های پروژه‌های پرزرق‌وبرق در عربستان و کسری بودجه چشمگیر ریاض، بن سلمان به دنبال حامی مالی قابل اتکاست و ترامپ با لغو مقررات بایدنی و وعده بازگشت به اقتصاد غیرمتمرکز و نولیبرال، خود را شریک ایده‌آل معرفی می‌کند. اما مسئله این‎جاست که چنین روابطی، در کنار تقویت آنی توان مالی عربستان، ممکن است به تقویت روندهای خطرناکی چون مسابقه تسلیحاتی، وابستگی تکنولوژیک و تغییر آرایش‌های سیاسی منطقه نیز بینجامد؛ روندهایی که رقبایی چون چین، روسیه و حتی ایران را به واکنش وادار خواهند کرد. سفر ترامپ به عربستان بیش از آن‎که صرفاً آغاز دور تازه‌ای از دیپلماسی آمریکا در منطقه باشد، ویترینی برای نمایش ترکیب اقتصاد، فناوری و جاه‌طلبی فردی در سیاست خارجی ترامپ است. انتخاب عربستان به‌عنوان نخستین مقصد، نشان‌دهنده بازگشت به همان الگویی‌ است که بار دیگر بر معامله، منفعت‌گرایی و محوریت منافع شخصی رئیس‌جمهور آمریکا تأکید دارد. با این حال، سکوت درباره اسرائیل، حضور چهره‌های فناوری و مالی و انعقاد قراردادهایی فراتر از تسلیحات سنتی، نشان می‌دهد هندسه قدرت منطقه‌ای در حال تغییر است و ترامپ به‌دنبال آن است که با پول سعودی‌ها، جایگاه خود را در آن بازتعریف کند.