printlogo


سفر ترامپ و آغاز قتل عام در غزه!

​​​​​​​

سفر اخیر ترامپ به منطقه خلیج فارس، به جای آن که حامل پیام ثبات یا بازدارندگی باشد، به نمایش آشکار «تجاری‌سازی بحران» بدل شد. او بدون هیچ اشاره‌ای به کشتار غیرنظامیان فلسطینی، قراردادهایی کلان در حوزه تسلیحات و فناوری نظامی امضا کرد و بدین ترتیب، فضای دیپلماتیک منطقه را از اولویت‌های انسانی و امنیت جمعی تهی ساخت. نور نیوز نوشت: در چنین شرایطی، اسرائیل پیام روشنی دریافت کرد: اقدامات تهاجمی آن نه‌تنها هزینه دیپلماتیکی ندارد، بلکه در سایه این «موازنه منفی سکوت»، قابل گسترش نیز هست.
ارابه‌های گیدئون؛ محصول استراتژی سکوت و مماشات
بلافاصله پس از پایان این سفر، ارتش اسرائیل عملیات موسوم به «ارابه‌های گیدئون» را در نوار غزه کلید زد؛ عملیاتی که تنها در ۲۴ ساعت اول، به شهادت ۱۳۰ شهروند فلسطینی انجامید. این تحرک نظامی از منظر راهبردی، نه صرفاً یک اقدام نظامی، بلکه پاسخی مستقیم به خلأ بازدارندگی دیپلماتیک و نبود اراده سیاسی در محیط پیرامونی بود. سکوت کشورهای میزبان ترامپ، به اسرائیل این جسارت را داد که ضمن گسترش دامنه جنگ، خطوط قرمز را نیز درنوردد؛ از بمباران غزه تا تهدید به ترور در تهران، بیروت و صنعا.
دکترین تهاجمی اسرائیل؛ تهدید فرامرزی و امنیت منطقه‌ای
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی برای اولین بار به‌صراحت مسئولیت ترور فرماندهان مقاومت در تهران و بیروت را پذیرفته و اکنون یمن نیز آماج حملات هوایی قرار گرفته است. این تحولات نشان می‌دهد که اسرائیل وارد مرحله‌ای جدید از دکترین تهاجمی شده که در آن، مرزهای جغرافیایی دیگر محدودیت تلقی نمی‌شوند. این استراتژی، نه‌فقط امنیت محور مقاومت، بلکه کلیت نظم امنیتی منطقه خلیج فارس را با تهدید مواجه کرده است. ادامه این روند می‌تواند فضای تنفسی نظام‌های سیاسی عربی را نیز تنگ‌تر کند، به‌ویژه در شرایطی که افکار عمومی از شکاف میان ادعاهای همبستگی با فلسطین و واقعیت سیاسی موجود، خشمگین‌اند.
ملاحظات استراتژیک برای میزبانان ترامپ؛ از بی‌طرفی فعال تا مسئولیت سیاسی
بدون شک، بی‌تفاوتی نسبت به خشونت سیستماتیک، نوعی همراهی با آن تلقی می‌شود. کشورهای میزبان ترامپ، اگرچه به‌صورت مستقیم در تحولات اخیر مشارکت نداشتند، اما با نداشتن مطالبه‌گری در برابر رفتارهای اسرائیل، به‌صورت تلویحی به تداوم بحران مشروعیت بخشیدند. سکوت آن‌ها در برابر جنایت علیه غیرنظامیان، بهای سنگینی در سطح منطقه‌ای دارد: از تضعیف سرمایه اجتماعی تا بی‌ثباتی درونی و شکاف در اتحادهای منطقه‌ای. هنوز هم دیر نیست. قراردادهای کلان اقتصادی و نظامی و هدایای شخصی گرانقیمت به رئیس جمهور تاجر آمریکا باید به ابزار رایزنی فعال برای جلوگیری از وحشی گری های جدید اسرائیل تبدیل شود.اکنون زمان بازنگری در سیاست‌های منفعلانه و بازتعریف منافع منطقه ای در چارچوب مسئولیت‌پذیری جمعی فرا رسیده است.