مجمع گفت وگوی تهران، به عنوان یکی از برجسته ترین سکوهای دیپلماسی ایران، فرصتی برای تبادل نظر، ارتقای تفاهم و تبیین نقش محوری ایران در نظم نوین منطقه ای و جهانی فراهم می کند

در حالی که جهان همچنان درگیر پیامدهای چندقطبیشدن نظم بینالملل است و واشنگتن با ابزارهای سنتی قدرت سخت تلاش دارد در قالب روایتهای هژمونیک، نظم مطلوب خود را به منطقه تحمیل کند، صبح یک شنبه، تهران بار دیگر از دریچه «مجمع گفتوگو» با جهان ارتباط گرفت. ساختمان شیشهای وزارت خارجه آینهای شد از سیاست خارجی فعال، چندجانبه و رواییمحور که قرار بود تصویری متفاوت از ایران در منظومه قدرت منطقهای ارائه دهد. تصویری که با حضور ۲۰۰ هیئت خارجی از ۵۳ کشور، ۴۰ پنل تخصصی و دهها نشست حاشیهای رسمی و غیررسمی، دیگر نمیشد آن را در حاشیه تحلیلهای رسانهای غرب نادیده گرفت.
یک سنت چهار دههای در قامت دیپلماسی نوین
مجمع گفتوگوی تهران ریشه در سنتی دیرپا از نشستهای منطقهای جمهوری اسلامی دارد، از کنفرانس خلیجفارس تا نشستهای آسیای مرکزی و افغانستان. اما امسال، این سنت، لباسی نو بر تن کرد و در فقدان چهرههای محوری دیپلماسی ایران همچون شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان، معنایی دوباره یافت. آن چه در سال ۱۴۰۴ در تهران رخ داد، صرفاً تکرار یک نشست نبود، بلکه بازآفرینی یک رویداد در قامت پلتفرمی برای تنظیم مجدد قدرت منطقهای با محوریت ایران بود. خطیبزاده، رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، این مجمع را نهتنها یک گردهمایی سالانه، بلکه صحنهای برای بازنمایی ایران بهعنوان کنشگری مسئول در جهانی بینظم توصیف کرده است. حضور اندیشمندانی از آسیا، اروپا و آمریکای شمالی در کنار وزرای خارجه، سفرا و دیپلماتهای ارشد منطقهای، گواهی روشن بر همین هدف است.
تنوعی بیسابقه، از خلیجفارس تا اروپا و فراتر
آن چه مجمع ۱۴۰۴ را ممتاز ساخت، تنوع جغرافیایی و جایگاهی شرکتکنندگان بود. هیئتهای رسمی از عربستان، امارات، قطر، عمان و کویت در کنار نمایندگانی از چین، هند، ژاپن، آلمان، انگلستان، اروپا شرقی، سازمان ملل، افغانستان و حتی شمال آمریکا، تهران را به کانونی برای اجماع دیپلماتیک چندسطحی بدل کردند. رسانههای غربی ممکن است همچنان بر طبل انزوای ایران بکوبند، اما حضور این طیف متکثر از بازیگران جهانی، نشانهای روشن از اعتماد بینالمللی به ظرفیت میانجیگری و اثرگذاری تهران در منطقه است.
دستور کار مجمع
عنوان امسال مجمع، «عاملیت منطقهای در نظم یا بینظمی جهانی» بود، مفهومی راهبردی که ناظر به تحولات جهانی از جمله فروپاشی نظم لیبرال، بیعملی نهادهای بینالمللی در برابر تجاوزات اسرائیل، تحریمهای غیرقانونی و سرعت تحولات ژئوپلیتیکی در غرب آسیاست. ایران در این میدان، به دنبال بازیگری منفعل نیست، بلکه میخواهد معماری از امنیت بومی را به منطقه عرضه کند. محورهای کلیدی نشستها نیز بر همین اساس شکل گرفت: از آینده فلسطین و سناریوهای مقاومت تا ساختارهای جایگزین برای نظم بینالملل، از تأثیر تحریمها بر مناسبات جهانی تا مدلهای اقتصادی غیرمبتنی بر دلار.
بازتعریف امنیت و دیپلماسی در برابر تصویرسازی ترامپ
در تقابل با رویکرد ترامپ که ایران را «ویرانهای تنها» و «تهدیدی منطقهای» توصیف کرد، مجمع تهران از چهار بستر مکمل برای بازسازی این تصویر بهره برد :
مشروعیت منطقهای. حضور رسمی وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در کنار بیانیههایی درباره امنیت جمعی، چرخش مفهوم «ایران تهدیدآمیز» به «ایران شریک» را رقم زد.ابتکار امنیتی هرمز ۲.۰. نسخه تازهشده طرح ایران با امضای سهجانبه تهران–عمان–دوحه، عملاً جایگزینی برای امنیت غربمحور در تنگه استراتژیک هرمز ارائه داد.پلتفرم اقتصادی تهاتری با ریال، روبل و یوان. این اقدام، گامی بلند در عبور از محدودیتهای نظام مالی دلاری و مقابله با ابزار تحریم بود.
محور مقاومت، از حاشیه به متن دیپلماسی
در کنار همه محورها، «فلسطین» جایگاهی نمادین در مجمع امسال داشت. در شرایطی که جهان شاهد یکی از خونبارترین دورههای تجاوزگری رژیم صهیونیستی با بیش از ۵۰ هزار شهید غیرنظامی فلسطینی است، جمهوری اسلامی تلاش کرد با بهرهگیری از مجمع، موضوع مقاومت را به متن گفتوگوهای دیپلماتیک بازگرداند. نشستهایی با حضور نمایندگان سازمان ملل و کشورهای حامی مقاومت، بخشی از راهبرد ایران برای تبدیل تعهد ایدئولوژیک به کنش دیپلماتیک بود.
تهران، دیپلماسی روایی در برابر دلارهای زودگذر
ترامپ ممکن است با سلاح دلار در کاخهای مرمرین منطقه مانور دهد، اما تهران با زبان گفتوگو در خیابان فرمانیه، نظمی بدیل را روایت میکند، نظمی که در آن امنیت نه محصول تسلیحات که نتیجه تفاهم است. مجمع گفتوگوی تهران، بیش از آن که صحنهای از اجماع تاکتیکی باشد، تجسم یک راهبرد بلندمدت برای نقشآفرینی هوشمندانه ایران در نظم نوین منطقهای است.